ترانه ای از غربت
چهارشنبه 7 تير 1402 - 09:40:10

ترانه کلامی است که برای همراهی و هماهنگی با موسیقی (دارای وزن و یا ملودی) ابداع و نوشته میشود تا خواننده آن را تحت قواعد موسیقایی اجرا کند. شعر و ترانه یکی نیستند اما در مواردی شبیه به یکدیگر هستند. معمولا به اشعاری که قابلیت موسیقایی و اجرا بر روی آهنگ داشته باشند را ترانه میگوئیم.
یکی از مشهورترین ترانه سرایان معاصر ایران، اردلان سرفراز است که سالهاست از ایران دور است. او در طول زندگی در کشورهای مختلفی همچون آلمان، اتریش، یونان، ترکیه، ایتالیا، آمریکا و… روزگار گذرانده‌است و تأثیر حضور در این کشورها و رنج ناشی از غربت در بسیاری از اشعار وی مشهود است. مدتی پیش دو کتاب شامل گزیده‌ای از ترانه‌های وی به نامهای «از ریشه تا همیشه» و «سال صفر» چاپ و منتشر شد. بسیاری از ترانه‌های با رویکرد سیاسی اردلان در این دو کتاب آمده‌است.
نگاهی میکنیم به ترانه چشم من:

چشم من! بیا منو یاری بکن 
گونه‌هام خشکیده شد، کاری بکن! 
غیر گریه مگه کاری می‌شه کرد؟ 
کاری از ما نمیاد، زاری بکن! 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد! 

هرچی دریا رو زمین داره خدا 
با تموم ابرای آسمونا 
کاشکی می‌داد همه رو به چشم من 
تا چشام به حال من گریه کنن! 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد! 

قصه‌ی گذشته‌های خوب من 
خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن 
حالا باید سر رو زانو بذارم 
تا قیامت اشک حسرت ببارم 

دل هیشکی مثل من غم نداره 
مثل من غربت و ماتم نداره 
حالا که گریه دوای دردمه 
چرا چشمم اشکشو کم میاره؟ 

خورشید روشن ما رو دزدیدن 
زیر اون ابرای سنگین کشیدن! 
همه جا رنگ سیاه ماتمه 
فرصت موندنمون خیلی کمه! 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد! 

سرنوشت چشاش کوره، نمی‌بینه! 
زخم خنجرش می‌مونه تو سینه 
لب بسته، سینه‌ی غرق به خون 
قصه‌ی موندن آدم همینه 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد!



http://eradehmellat.ir/fa/News/3223/ترانه-ای-از-غربت
بستن   چاپ