مفرشی برای ایران
چهارشنبه 20 دي 1402 - 11:32:03

زهرا کرد 
پرویز تناولی هنرمند نام آشنای غربت گزیده ایست که فارغ از بعد مکان، قلبش برای این خاک می تپد و این تپش به قدری قوی است که توانسته مرزهای جغرافیایی را درنورد. مجسمه سازی که با غور و تفکر در فرهنگ ایرانی، شاکله نویی از هنر معاصر را در مجموعه آثارش اعم از نقاشی و مجسمه آفریده است و به گفته دکتر سمیع آذر می توان  او را بزرگترین مجسمه ساز تاریخ معاصر ایران دانست. در رونمایی از تازه ترین اثر این هنرمند صاحب سبک که توسط انتشارات نظر در تاریخ 14 دی ماه برگزار شد، ضمن بررسی ابعاد مختلف و جوانب متعدد کار تناولی، از کتاب مفرش( سومین کتاب از مجموعه دست بافته های ایرانی) با حضور جمعی از هنرمندان هنرهای تجسمی و اساتید فرش رونمایی شد.

تناولی. زداینده زنگار زمان
 در ابتدای مراسم بهزاد حاتم نقاش و گرافیست ایرانی به نقش انکار ناشدنی تناولی در حفظ و نگهداری بخش فراموش شده فرهنگ و تاریخ ما اشاره کرد؛ بخشی که در زیرزمین خانه ها خاک می خورد و یا در گذر زندگی از رونق افتاده و به ماندن کنج سمساری ها محکوم شده است. این طراح و گرافیست نام آشنا معتقد بود: در حالیکه تناولی با شناخت عمیقی که از بینش و نگرش فرهنگ ایرانی داشت، از این بخش فرهنگ دیرپای ما غبار زدود و با کتاب، عکس، نقاشی و برپایی نمایشگاه های متعدد جان دوباره ای به آنها بخشید.

تناولی. مشابهت با فردوسی
حاتم به مشابهت های بی بدیل فردوسی و تناولی از دو منظر پرداخت.  اول اینکه ما به واسطه فردوسی است که با نیای تاریخی و فرهنگی خود آشنا هستیم؛ مجموعه آثار تناولی نیز گنجینه ای ارزشمند و سترگ برای آیندگان به جهت شناخت تاریخشان خواهد بود. دوم شیوه برخورد طبقه حاکم با هر دو هنرمند است. تاریخ، نام سلطان محمود غزنوی را در برخورد نامناسب با فردوسی ثبت کرده است و باید ببینیم در آینده نام چه کسانی را در چنین سرنوشتی که تناولی را دور از وطن نگه داشته است، ثبت می کند.

بی شک نمی شود از فرش، گره بافته و هنر دست بافته ها صحبت کرد و از سید رضی حاج آقا میری چیزی نگفت.

تناولی. ادامه دهنده فرهاد
آقا میری ضمن اشاره به شخصیت چند بعدی تناولی، به دو وجه آن پرداخت و معتقد بود: وجه اول تناولی  مجموعه هنرهای تجسمی او شامل مجسمه و نقاشی است که با تاثیر گرفتن از وجه دوم شخصیت او که همان پژوهش و تحقیق پیرامون فرهنگ و تاریخ ایرانی است توانست آثاری خلق کند که در سپهر هنر این کشور منحصر به تناولی باشد و تبدیل به امضای او شود‌. پر بیراه نیست بگوییم وجه دوم شخصیت تناولی بر وجه نخست او تاثیر شگرفی گذاشت.
وی ضمن مروری اجمالی بر زندگی تناولی از تحصیل در ایتالیایی با 2000 سال مجسمه سازی بی وقفه تا زیستن در ایرانی که از دوره فرهاد مجسمه ساز تا تناولی رنگی از حجم های هنری را ندیده بود، به دغدغه مندی این هنرمند بزرگ اشاره کرد. 

تناولی. هنر حفظ هنر
این پژوهشگر حوزه فرش ادامه داد: در شرایطی که  مجسمه سازی  تنها  به "شیر" آنهم به صورت محدود( بر مزار افرادی خاص در نواحی بختیاری و لرنشین) و "دست" (که جنبه تقدس داشت) محدود شده بود، تناولی این  مهم را بر خود وظیفه دانست و کار فرهاد را ادامه داد. در واقع تناولی و هنرمندانی چون او، هنر حفظ کردن هنر در زمان های  ناساز را دارند. از همین درگاه بود که مجموعه شیر، قفل و ستون ها ابتدا در اندیشه و سپس در کار تناولی دیده شد. در واقع تناولی به جای یاس تاریخی از نبود داشته های پیشین، از این نبودن استفاده کرد و در جهت تحقق بخشیدن به حضور مجدد آن فرهنگ و تاریخ اقدام کرد. به باور او، مجسمه از زندگی مردم طی چند سده حذف نشده بود، بلکه شکل ارائه اش در قالب معماری، ظروف و یا حتی ابزار تغییر شکل یافت. 

تناولی. احیاگر شیر ایرانی
این کارشناس نام آشنای حوزه فرش به علاقمندی و کار سترگ تناولی در مورد "شیر" اشاره کرد و معتقد بود: تناولی در عین جمع آوری آثاری با موضوعات ریشه دار فرهنگ ایران، پیرامون آنها پژوهش می کرد و از همین آبشخور بود که شاهد تاثیرگذاشتن روح و فضای این مفاهیم در مجموعه کارهایش بودیم. آقا میری در ادامه به  قالی های تصویری منقش به شیر در دوره قاجار اشاره کرد که اگر چه مورد بی اقبالی مشتریان اروپایی فرش قرن 19 ایران قرار گرفتند، اما به شدت نظر تناولی را جلب کردند. این قالی ها به دنبال نبود بازار،  صرفا محدود به دربار شاهان شده بود و در گذر تاریخ کم کم دچار زنگار فراموشی شده و با هنر تناولی و پژوهش در مورد آنها مجدد زنده شدند. 

تناولی. زبان ساده و قالبی نوین
آقامیری در پایان سخنرانی اش ضمن اشاره به دو وجه تاثیرگذار تناولی در عرصه کارهنری او را استاد تمام در ارائه و معرفی صحیح اثر هنری دانست و نمونه اش هم برپایی نمایشگاه های متعدد در اقصی نقاط جهان است. نمایشگاه هایی مدون و زیبا با کاتالوگ های دقیق و هنرمندانه. گرچه عرصه فرش ایران مرهون زحمات اساتیدی چون سیروس پرهام و سیاوش آزادی است اما از جهت شیوه ارائه و بیان نویی از فرهنگ ایران در عرصه بین الملل، بی ترید تناولی سرآمد همگان است. این استاد و مبتکر حوزه فرش در پایان به  زبان ساده و بی آلایش تناولی در ارائه اندیشه و ساخته هایش اشاره کرد؛ شاکله ای که در آثار حجمی و مکتوبات وی به خوبی دیده می شود.

 با تورق زندگی تناولی نمی شود از حضور جریان ساز  دکترعلیرضا سمیع آذر  بر موزه هنر های معاصر و ارتباط و همکاری او با پرویز تناولی گذشت. سمیع آذر با شناخت متفاوتی که نسبت به تناولی دارد، نقش و اهمیت او  را از منظرهای مختلف بررسی کرد.

تناولی. شیفته ایران
 این منتقد هنری گفت: نخست شیفتگی و شیدایی تناولی نسبت به فرهنگ ایران است.  به گونه ای که هیچ اثری از او را نمی توان یافت که از ادبیات، مظاهر مختلف فرهنگ و تصوف و عرفان ایرانی دور باشد. نمونه بارز این خط فکری را در مجموعه "هیچ"  می توان جست؛ که مدخلی برای ورود به تصوف و عرفان ایرانی به حساب می آید. "دیوارها" که بازآفرینی هنرمندانه ای از دیواره های تخت جمشید هستند و نهایتا مجسمه های بی تکرار "شاعر و عشاق" که امتداد تصویر و تصور ایشان از فرهاد کوه کن است. 

تناولی. الهام از تاریخ
سمیع آذر ادامه داد: با بررسی سرگذشت تناولی و سابقه  تحصیل در غرب، او می توانست دنباله روی هنر مدرن غربی باشد اما  این کار را نکرد، بلکه با بهره گیری از تعالیم آنها و الهام گرفتن از تاریخ فرهنگی ایران آثاری را خلق کرد که در واقع بازآفرینی زیسته ایرانیان است. اما نکته مهم، اندیشه تناولی است که نشان دهنده درک و بینش او از ارزش های نهفته ایرانیان طی چندین سده است. 

تناولی. تمرکز بر هنر فراگیر
این پژوهشگر هنر در تشریح اندیشه تناولی بیان کرد: فرهنگ ما شامل دو بخش high art و lowart است. مظاهر هنرهای فاخر را در نگارگری  و نسخ خطی می توان جستجو کرد؛ در واقع چنین رشته هایی نشان از قله های یک تمدن است که بیشتر محدود و محصور در دربار اشرافیان بوده است. اما گستردگی، غنا و ریشه دار بودن یک تمدن را می توان با low art آن سنجید. بخشی از هنر که ضمن سادگی، از تکلف ها و زیاده گویی های منحصر به فرد دور بوده و بر مدار کاربرد در زندگی روزمره معنا می یابد. با بررسی سیر تاریخ مجسمه سازی در ایتالیای محل تحصیل تناولی  و حتی کل اروپا متوجه می شویم که آثار فاخر، زینت بخش زندگی نخبگان و نجبا بوده اما در شهر و روستاهای کوچک مظاهری از خلاقیت و نوآوری دیده نمی شود. اما در تمدن های ریشه داری چون ایران و چین مظاهر فرهنگ و هنر را در طبقات مختلف جامعه به اشکال متنوعی شاهد هستیم. دست بافته، گره بافته، فرش، مفرش، خورجین و… نیز از این قبیل وسایل هستند که در عین سادگی، ماندگاری بالا و کارایی فوق العاده ای داشته اند. وی افزود: نکته دیگری که با تورق مجموعه آثار تناولی خاصه مفرش متوجه می شویم، بعد زیبایی شناختی این قبیل مصنوعات است. به گونه ای که می توان گفت این شکل از هنر ارزشهای والاتری از هنرهایی چون نگارگری دارد. زیرا هنر فاخر ما سرشار از تکلف گویی با زبان پیچیده است اما این آثار در عین سادگی با دارا بودن مولفه هایی چون زاویه قائمه، فرم های هندسی و رنگ های اندک مانایی و ژینایی یک هنر را در سیر تحول تمدن ما سبب می شوند‌.

تناولی. مفرش، مخزن، موزه
در پایان مراسم تورج ژوله مدرس و محقق فرش دستباف ایرانی به کار بزرگی که تناولی در سال 1398 از راه دور با دست بافته هایش انجام داد اشاره کرد: در آن سال به خواست استاد تناولی 1407 قطعه از مجموعه دست بافته های استاد را به خواست ایشان پس از گذراندن مراحل سخت آرشیو و کدگذاری به مخزن موزه پارس شیراز فرستادیم. 

تناولی. مجموعه داری آداب دان
این مولف و پژوهشگر حوزه فرش به فرهنگ مجموعه داری استاد تناولی اشاره کرد. فرهنگی که در مقابل روی هم قرار دادن و جمع آوری صرف اشیا قرار دارد. وی به کار بزرگ تناولی در جمع آوری هدفمند و علمی، نمایش درست آثار و چاپ کاتالوگ برای هر مجموعه ایشان اذعان داشت.



http://eradehmellat.ir/fa/News/3547/مفرشی-برای-ایران
بستن   چاپ