مولف: زهره رحیمی

مقدمه مؤلف:
همین‌طور که تاریخ سرشار است از حکایت قهرمانان و پادشاهان، داستان سرداران و فرمان‌فرمایان، تاریخ سلامت و پزشکی هم سهم زیادش به ابداعات و کشفیات و برجستگان و طبیبان اختصاص دارد؛ که البته این اشارات بجاست و ناروا نیست. اما همان‌قدر که مثلاً در تاریخ نبردهای بزرگ و سرنوشت‌ساز بین ممالک و ملل، سهم سربازان، از کاردانان و کارشناسان و بهیاران و تکنسین‌ها، ناگفته‌هاست، سهم کمک‌بهیاران نیز از تاریخ پزشکی از ناگفته‌هاست.
حال آنکه این نیروها پس‌زمینه تصویر نظام و تاریخ سلامت‌اند. آن‌ها چون نیلیِ شب یا سرخیِ غروب، که در پس‌زمینه یک تصویر از تمرکز بیننده محروم می‌مانند، مورد غفلت قرار گرفته‌اند. در بسیاری مواقع، تمام عمر کاری خویش را صرف خدمت در مکانی ثابت با فعالیتی ثابت، آن‌هم در قالب گروهی و تیمی کرده‌اند، و در طی این سال‌ها حتی برای یک‌بار هم مرکز توجه و عنایت ناظران و ذی‌نفعان نبوده‌اند.
از آن‌جا که خاستگاه و جایگاه نگارنده به این دسته از نیروها تعلق دارد، بر آن شدم تا پیش از پایان خدمتم، دفتر نحیفی ـ به قدر سهم ایشان از تاریخ ـ در باب این قشر به قلم درآورم. باشد که اندکی خواننده را به شوق خواندن حکایت ایشان وادارد.

همین نگاه صمیمی و فروتنانه، که از تجربه‌ی زیسته‌ی مؤلف سرچشمه می‌گیرد، «مجموعه‌ی مشاغل دور از نظر» را به تلاشی بی‌ادعا اما عمیق بدل کرده است. روایتی از کسانی که نقششان آن‌قدر پیوسته و همیشگی است که انگار بخشی از فضا شده‌اند؛ بی‌آنکه به چشم آیند.
در این مجموعه، نه قهرمان‌سازی می‌شود و نه بزرگ‌نمایی؛ بلکه از زبان خودِ آن‌هایی که کمتر دیده شده‌اند، به زندگی‌شان نزدیک می‌شویم. به امید آنکه این گام کوچک، راهی شود برای قدرشناسی بیشتر از آنان‌که در سکوت، سنگینی یک نظام بزرگ را بر دوش می‌کشند.