بازگشت به نهاد: راهی برای عبور از فرسایش سیاست
جمعه 17 مرداد 1404 - 11:26:18

رحیم حمزه 

در سرزمینی که حافظه تاریخی آن با واژگان بی‌اعتمادی، تردید و گسست آمیخته شده، هر تلاش برای بازآفرینی معنا در عرصه سیاست، به نبردی با لایه‌های رسوب‌کرده‌ی فراموشی بدل می‌شود. سیاست، زمانی حامل معنایی فراتر از منازعه برای قدرت یا چرخش در دایره منافع بود؛ معنایی ریشه‌دار در عقلانیت، مشارکت، مسئولیت‌پذیری و التزام به امکان تغییر. ظرف این معنا، نه فرد، بلکه نهاد بود؛ نهادی که خود نیز محصول فرهنگ گفت‌وگو و مشارکت به شمار می‌آمد.
در روزهایی که جامعه در تلاقی تهدیدهای بیرونی و فرسایش‌های درونی، رنگ اضطراب و بی‌ثباتی به خود گرفته است، جست‌وجوی راهی برای عبور از این وضعیت، ناگزیر به مفهوم نهاد بازمی‌گردد. مفهومی که فراتر از سازوکارهای اداری و بروکراتیک، به‌مثابه ساختاری زنده، درگیر، پاسخ‌گو و بازتاب‌دهنده روح جمعی فهم می‌شود.
چالش‌های امروز را نمی‌توان صرفاً با ابزارهای دیروز پاسخ گفت. پیچیدگی بحران‌های اقتصادی، زیست‌محیطی، اجتماعی، بین‌المللی و ساختاری، نیازمند افقی نو برای اندیشه و کنش سیاسی است؛ افقی که در آن، تصمیم‌سازی به جای آن‌که محصول فردگرایی مفرط یا فشار مقطعی شرایط باشد، در متن گفت‌وگوی نهادمند، مشورت و مسئولیت شکل گیرد. نبود چنین افقی، موجب شده است که کنش سیاسی در بسیاری موارد یا به واکنشی هیجانی فروکاسته شود یا به تصمیم‌هایی فاقد پشتوانه اجتماعی و پذیرش عمومی.
نهاد، در این میان، تنها یک امکان نیست؛ ضرورتی حیاتی برای دوام سیاست است. نهادی که بتواند میان خواست عمومی و ساختارهای تصمیم‌گیر، پلی امن و قابل اعتماد برقرار کند. تجربه‌های جهان نیز گواهی می‌دهند که جوامعی توانسته‌اند از دامنه بحران عبور کنند که نهادهایی ریشه‌دار، پاسخ‌گو و انعطاف‌پذیر در اختیار داشته‌اند. نهاد، نه در معنای فیزیکی یا ساختمانی، بلکه در هیئت یک فرهنگ، یک الگو و یک حافظه تاریخی، ضامن پایداری سیاست در برابر تندبادهای بحران است.
در این منظومه، حزب، فقط یکی از اجزاست. انجمن‌ها، شوراها، نهادهای مدنی، رسانه‌ها و حتی سازمان‌های محلی، همگی به‌مثابه اجزای یک اکوسیستم سیاسی-اجتماعی باید بازشناخته شوند. بدون این اجزا، سیاست به کنش‌های لحظه‌ای، شخص‌محور و گاه متناقض تقلیل می‌یابد. در حالی‌که سیاست، در معنا و در تجربه، نیازمند استمرار، ساخت‌پذیری و مشارکت عمومی است.
بازسازی این منظومه، نیازمند اراده‌ای پیوسته و دوراندیشی جمعی است. گسست‌های گذشته، اگرچه سهمگین و بازدارنده بوده‌اند، اما هنوز فرصت برای بازسازی اعتماد و احیای ظرفیت‌های نهادی وجود دارد. هنوز هم می‌توان به مشارکت واقعی اندیشید، به سیاستی ریشه‌دار در زندگی مردم، نه در ساختارهای انتزاعی یا تصمیم‌گیری‌های پشت درهای بسته.
تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی اخیر، و حتی چالش‌های داخلی، بار دیگر لزوم برخوردی نهادی با مسائل را گوشزد می‌کنند. در موقعیت‌هایی که امکان کنش عقلانی محدود می‌شود، نهاد می‌تواند نقطه تلاقی عقلانیت، اجماع و پایداری باشد. نهادهایی که برخاسته از متن جامعه باشند، نه تحمیل‌شده از بالا یا ساخته‌شده برای بزنگاه‌های مقطعی.
اگر سیاست قرار است به ساحت معنا بازگردد، اگر قرار است از سطحی‌ترین شکل‌های خود فراتر رود و افق‌ساز باشد، راهی جز بازگشت به نهاد باقی نمانده است. در غیر این‌صورت، چشم‌انداز، گرفتار تکرارهای فرساینده خواهد شد. و این، خطری‌ست که تنها با تجدید در فهم سیاست و اولویت‌بخشی به ساختارهای جمعی قابل اجتناب است.
این بازگشت، نه به معنای رجعت به گذشته‌ای ایده‌آل‌شده، بلکه نگاهی نو برای بازآفرینی آن چیزی است که از دست رفته: فرهنگ مشارکت، گفت‌وگو، و پیوند معنادار میان مردم و تصمیم‌سازان. بازگشت به نهاد، نه یک پروژه سیاسی، بلکه ضرورتی تمدنی است؛ ضرورتی که اگر به‌موقع درک نشود، شاید دیگر فرصتی برای بازسازی باقی نماند.
در نهایت، این مسأله نه به یک جناح یا گرایش فکری خاص، بلکه به بقا و دوام یک جامعه مربوط می‌شود. آینده، با گفت‌وگوی نهادمند و سیاست ساخت‌پذیر آغاز خواهد شد، نه با شعار، نه با حذف، و نه با تعلیق عقلانیت. هر قدم در این مسیر، گامی‌ است به سوی بازسازی زندگی عمومی، ترمیم امید و معنا بخشی دوباره به سیاست در معنای اصیل آن.



http://eradehmellat.ir/fa/News/6182/بازگشت-به-نهاد-راهی-برای-عبور-از-فرسایش-سیاست
بستن   چاپ