علیرضا مقدم
اعتماد عمومی در جوامع پیشرفته فقط یک فضیلت اخلاقی یا صرفاً یک «حس خوب» نیست؛ بلکه سرمایهای واقعی و قابل تبدیل به ثروت اجتماعی و اقتصادی است. این سرمایه پنهان، موتور محرک توسعه و رفاه پایدار است.
این فرآیند را میتوان در چند گام توضیح داد:
1. کاهش هزینههای مبادله
در جامعهای که مردم و نهادها به هم اعتماد دارند، نیازی به کنترلهای پرهزینه، قراردادهای پیچیده و نظارتهای دائمی نیست.
به عنوان مثال، اگر من به فروشنده اعتماد داشته باشم که کالای باکیفیت تحویل میدهد، قرارداد کوتاه و ساده است و نیازی به پیگیری حقوقی نیست. نتیجه روشن است: سرعت گردش کسبوکار بالا میرود و هزینهها کاهش پیدا میکند.
2. افزایش همکاری و نوآوری
اعتماد، ریسکپذیری جمعی را بالا میبرد. وقتی افراد مطمئن باشند که دیگران از همکاری سوءاستفاده نمیکنند، ایدههایشان را راحتتر به اشتراک میگذارند و پروژههای مشترک شکل میگیرد. در استارتاپها و مراکز تحقیقاتی پیشرفته، بسیاری از ایدهها آزادانه میان اعضا گردش میکند، چون به رعایت انصاف و حقوق معنوی اعتماد دارند. در حالی که در غیاب اعتماد، بسیاری از ایدهها فقط به صورت رویا در ذهنها باقی میمانند.
3. ثبات و پیشبینیپذیری اجتماعی
در جوامع با اعتماد بالا، پیشبینی رفتار دیگران آسانتر است. این پیشبینیپذیری ریسک سرمایهگذاری را کم میکند. بانکها راحتتر وام میدهند، سرمایهگذاران تمایل بیشتری برای ورود دارند و نتیجه آن رشد اقتصادی قابل پیشبینی است.
4. تقویت نهادهای عمومی و دموکراسی
اعتماد متقابل بین مردم و میان مردم و حکومت، اجرای عادلانهتر قوانین را تضمین میکند و مشارکت شهروندان در تصمیمگیریها را بالا میبرد. این مشارکت، سرمایه اجتماعی را گسترش داده و در نهایت رفاه عمومی را تقویت میکند.
5. تبدیل سرمایه اجتماعی به مزیت رقابتی
جوامعی که شبکهای از روابط اعتمادمحور دارند، در برابر بحرانها انعطافپذیرتر هستند. این انعطافپذیری خود نوعی «ثروت نامرئی» است که در شرایط بحرانی—از پاندمی گرفته تا بحران مالی—به شکل کاهش خسارت و بازیابی سریع نمایان میشود.
خلاصه:
در جوامع پیشرفته، اعتماد عمومی از طریق کاهش هزینهها، تسهیل همکاری، افزایش پیشبینیپذیری، تقویت نهادها و ارتقای تابآوری، به سرمایه اجتماعی بدل میشود. این سرمایه اجتماعی همان بنیان رشد اقتصادی و رفاه پایدار است.
اما پرسش اساسی تر برای ما این است:
اگر اعتماد عمومی ارزندهترین سرمایه یک جامعه است، آیا ما در حال فرسایش این ثروت و از دست دادن مهمترین دارایی خود نیستیم؟!