مریم کوشکی
نویسنده: اسحاق جهانگیری
ناشر: مؤسسه فرهنگیهنری جهان کتاب
سال انتشار: 1404
قطع: رقعی
تعداد صفحات: 470 صفحه
***
کتاب «در اندیشه ایران» اثر اسحاق جهانگیری، چکیده هشت سال حضور او در مقام معاون اول رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم (1392 تا 1400) است؛ دورانی سرشار از تصمیمهای سخت، بحرانهای بیوقفه و تجربه زیسته سیاستمداری در پیوند با اندیشه و اخلاق. این اثر نه تنها مجموعهای از خاطرات سیاسی است، بلکه «آیینهای از مسیر تفکر در خدمت عمومی و تصویر ایران در مواجهه با جهان معاصر» به شمار میآید.
جهانگیری در این کتاب از «قدرت» سخن نمیگوید تا آن را توجیه کند؛ بلکه از دشواری «مسؤولیت» سخن میگوید تا آن را بفهمد. متن، جریان آزاد خاطرات نیست، بلکه بازتاب تأملات یک مدیر در لحظههای تصمیم است، در بزنگاههایی که سرنوشت ملت در گرو چند امضا، چند جمله یا سکوت بوده است.
*مضمون و درونمایه
کتاب ساختاری روایی تحلیلی دارد و از فصلهای متوالی تشکیل شده که هر یک بر بُعدی از تجربه اجرایی و فکری جهانگیری تمرکز دارد: از مدیریت بحرانهای ارزی و بازگشت تحریمهای اقتصادی تا گفتوگوهای دولت با نهادهای تصمیمساز و چالشهای عدالت اجتماعی.
در این روایتها، نویسنده به کالبد سیاست ایران از درون مینگرد؛ به شکاف میان آرمان و واقعیت، به تقابل میان اصلاحطلبی و بروکراسی، و به میراثی که پس از سالها فعالیت در بدنه دولت باقی میماند.
اما «در اندیشه ایران» تنها گزارش بحران نیست؛ کتابی است درباره: «تأمل، ناامیدی، و بازیافت امید». جهانگیری در میان سطرها، از اندوههای خاموش و شادیهای گذرا سخن میگوید، از فهم تدریجی اینکه سیاست در ایران نه فقط هنر اداره، بلکه آزمون اخلاق است.
*درباره نویسنده
اسحاق جهانگیری از جمله چهرههای با سابقه و عملگرای جریان اصلاحطلبی ایرانی است. او در طول چند دهه حضور در ساختار اجرایی و تقنینی کشور — از نمایندگی مجلس تا وزارت صنایع و معادن، تا معاونت اول ریاست جمهوری — تجربیاتی کسب کرده که ترکیبی از دیدگاه فنی، نگاه مدیریتی و تفکر توسعهگراست.
جهانگیری دانشآموخته دانشگاه کرمان و دارای دکتری برنامهریزی و مدیریت صنعتی است. سبک کاریاش همواره مبتنی بر گفتوگو، کار جمعی و تصمیمهای معقول و سنجیده بوده است؛ و همین ویژگی، در کتابش منعکس است. خواننده با شخصیتی مواجه میشود که از شور میدان سیاست، به آرامش اندیشه رسیده؛ سیاستمداری که دغدغهاش نه قدرت، بلکه دوام اصلاح و پاسداری از عقلانیت در ساخت قدرت است.
او از معدود مدیران جمهوری اسلامی است که بهجای شعار سیاسی، به مطالعه و بازخوانی تجربیات مدیریتی خود پرداخته است؛ از این منظر، کتابش بیش از یک خاطرهنامه، بلکه «سند اندیشه مدیریتی در بستر تاریخ سیاسی ایران معاصر» است.
* لحن و سبک روایت
نثر جهانگیری در «در اندیشه ایران» متین، سنجیده و در عین حال صمیمی است. او به زبان رسمی و خشک سیاستمداران متوسل نمیشود، بلکه از زاویه انسانی روایت میکند. لحن کتاب آمیزهای است از صداقت، تأمل و خودانتقادی آرام؛ نوعی گفتوگوی درونی میان راوی و وجدان تاریخی.
در بخشهایی از کتاب، لحن از گزارش اجرایی به تأمل فلسفی تغییر میکند — گویی راوی، بیش از آنکه درباره تصمیمها بنویسد، در پی فهم معنای تصمیمگیری در فضای سیاسی ایران است. این گذر از بیرون به درون، از رخداد به معنا، به اثر حال و هوای فرهنگی میدهد؛ و به همین دلیل خواندن کتاب، نهتنها برای علاقهمندان تاریخ سیاسی، بلکه برای مخاطبان عمومی نیز جذاب است.
زبان او در سراسر متن، «آرام اما موقر» است. هیچجا فریاد نمیزند، اتهام نمیآورد، بلکه تحلیل میکند و میکوشد بفهمد. از این منظر، کتاب همچون گفتوگوی درونی میان تجربه و تفکر است؛ و همین نجابتِ نثر، به آن شأنی ادبی میبخشد.
*نقاط قوّت کتاب
1. عمق تحلیلی در خاطرهنگاری: برخلاف بسیاری از خاطرات سیاسی، نویسنده فقط راوی وقایع نیست؛ بلکه چرایی و پیامد هر تصمیم را تحلیل میکند و از دلِ تجربه، تبیین نظری عرضه میدارد.
2. صداقت در روایت شخصی: جهانگیری با بیپردهگی از دشواریهای فردی، ناکامیها و اشتباهات سخن میگوید؛ اعترافهایی صادقانه که اثر را از سطح گزارش به سطح فهم ارتقاء میدهد.
3. نثری فخیم و خوانا: کتاب با زبانی ادبی، اما بیتکلف نوشته شده است؛ واژههایی سنجیده، جملاتی خوشساخت، و لحنی که گفتاری نیست اما دلنشین است.
4. ارزش تاریخی و پژوهشی: بررسی تصمیمات دولت و بازتاب بحرانهای اقتصادی در این دوره، کتاب را به مرجع معتبر پژوهش در حوزه سیاست عمومی بدل کرده است.
5. نگاه اصلاحگرانه و ملّی: مؤلف در سراسر اثر به اندیشه ایرانِ واحد، فرافکرانه و فراجناحی وفادار است؛ رویکردی که بر گفتگو، عقلانیت و امید استوار است.
6. پیوند سیاست با انسانیت: کتاب، در نهایت، روایت از قدرت نیست بلکه از انسانها درون قدرت است — از درد، تردید، و ایمان به اخلاق در جهان سیاست.
*فلسفه و بُنمایه اندیشه
در قلب اثر، اندیشهای جاری است که ایران را نه فقط مجموعهای از سیاستها، بلکه «مفهومی اخلاقی و فرهنگی» میبیند؛ میراثی که نسلهای پیاپی باید برای حفظ آن بکوشند. جهانگیری بارها بر این نکته تأکید میکند که «ایرانِ ممکن» تنها در سایه وفاق، گفتوگو و عقلانیت دوام میآورد.
در این حدود اندیشه، امید رنگ تازهای میگیرد: امید نه به سیاستِ روز، بلکه به بازسازی اخلاق خدمت. راوی بهجای ملامت دیگران، از ضعفها و اشتباهات خویش آغاز میکند و همین صداقت، کتاب را به متنی زنده و انسانی بدل میسازد.
*ارزش فرهنگی و سیاسی
«در اندیشه ایران» از گونه کتابهایی است که همزمان برای سه گروه ارزش دارد:
برای مردمی که میخواهند سرگذشت تصمیمهای بزرگ را بفهمند؛
برای پژوهشگرانی که در پی شناخت ساخت سیاست در دهه نوداند؛
و برای نسل جدید مدیران که میخواهند بدانند چگونه میتوان در قدرت زیست و همچنان اندیشید.
بهاینترتیب، کتاب به منبعی فرهنگی بدل میشود که تجربه عملی را با تأمل نظری آمیخته است — تلاشی برای تبدیل خاطره به اندیشه، تجربه به درس، و عمل به تأمل.
*فرجام سخن
کتاب «در اندیشه ایران» سندی است از مواجهه انسان با قدرت، از کشاکش میان عقل و احساس، آرمان و واقعیت. در سطرسطر این اثر، ایران نه یک واژه، بلکه یک پرسش است: چگونه میتوان در میان آشوب منافع و بحرانها، هنوز به ایران اندیشید؟
جهانگیری در پاسخ به این پرسش، روایت خود را با صداقت، فروتنی و امید به گفتوگو پیش میبرد. کتاب او نه ستایش قدرت است، نه تسلیم در برابر شکست؛ بلکه تأملی اخلاقی درباره خدمت، عقلانیت و مسؤولیت در روزگار سخت سیاست.
«در اندیشه ایران» اثری است در مرز میان خاطره و فلسفه؛ تصویری از انسانِ مسؤول در برابر وطن، و درسی ماندگار از اینکه سیاستِ راستین، اندیشیدن برای ایران است.