سخن سر دبیر
مهد آزادی در محاق دن کیشوت وارونه!
دوشنبه 16 مهر 1397 - 11:57:36
داستان دن کیشوت را شنیده‌اید. داستانی است از جدال اخلاق و ارزش‌هایی که روبه‌زوال است و الزامات دنیای نو و جدید. دن کیشوت شخصیتی است به نمایندگی از یک جامعه در حال گذار از سنت به مدرن.
اما آنچه ما از دنیای مدرن در نیویورک دیدیم. دن کیشوت وارونه بود. یک جامعه در حال گذار به‌تنهایی ارزش‌های مدرن قرن هیجدهم را به دوش می‌کشید و شعور جامعه انسانی را به چالش گذاشته بود. از سوی دیگر از درون جامعه‌ای که ادعای رهبریت دنیا را داشت و خود را نماینده دنیای به‌اصطلاح مدرن می‌دانست، شعارهایی را می‌داد که یادآور دوران بربریت بود؟! و مرا به یاد ترکیب‌بندهای مرحوم شریعتی می‌انداخت؛ جاهلیت مدرن؟! به‌راستی به‌جز جاهلیت مدرن چه می‌توان نامید این نمایش را که دن کیشوت عقب‌مانده را در هیبت رهبری دنیا نشانده و هلهله‌کنان در کنار رهبران کودن و نادانی چون خود و در حمایت طیفی گسترده از جمعیت ابله نادان از ملت‌های گوناگون از آسیا و خاورمیانه گرفته تا شاخ آفریقا و حتی اروپای مدرن؟ این سراشیبی سقوط را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ بشریت به کدام سو می‌رود؟  برخلاف مدعاهای موجود و برخلاف نظریه تئوریسین‌های نظام‌های نابرابری و آخر زمانی لیبرال دموکراسی که در عرصه بین‌الملل به جنگ تمدن‌ها می‌رسند، به نظر می‌رسد دنیا به دوقطبی عقلانیت و جهالت پیش می‌رود دوقطبی ایستادگی عقلانیت محرومین و مستضعفین عدالت‌جو و حق‌خواه برخلاف نظم و سلطه جهالت و پوپولیسم نابرابری طلبان مستکبری که به‌دروغ پشت عقلانیت و آزادی و حقوق بشر سنگر گرفته‌اند.
انکار نمی‌کنیم که ما انقلاب برابری و برادری و انقلاب آزادی و عدالت و انقلاب محرومین و مستضعفین را سهل و آسان تقدیم بی‌هنران قداره‌کش و فرصت‌طلبان سودجو و جای خودی و غیرخودی عوض شد. و صاحبان اصلی انقلاب پشت درهای بسته سیاست و اقتصاد و فرهنگ جا ماندند و تازه به دوران رسیده‌ها و نوکیسه‌ها و آقازاده‌ها و ژن‌های برتر مقدرات میراث شهدای اسلام ناب را تعیین می‌کنند، اما گویا جوانه‌های راستین انقلاب محرومین در سرزمین‌های دیگر روییده و عقلانیت در هزیمت را یاری خواهد کرد. همان‌طور که از پشت آیین شخص‌پرستی فرهنگ مترقی امامت را تا حضیض کیش شخصیت فروکاستیم و مترادف کاریزمای فرهنگ و سیاست قراردادیم و از لابلای این دیدگاه فرد پرستی نظم استبدادی و خودکامگی را پوشش دین و بندگی قراردادیم و از جامعه توحیدی مخلصانه و یکپارچه و همدل به جامعه طبقاتی مشرکانه و بریده از هم رسیدیم  و نفهمیدیم که این ماییم که اگر بجای دوری از هم و تعصبات بی‌حاصل و خلاصه کردن دین در مناسک پوچ و بی محتوی، به اتحاد جهانی همه مستضعفین از هر دین و باوری، و از هر جغرافیا و نژاد و رنگی می‌رسیدیم،  از جانب خالق هستی وارث امامت و مکنت هستی می‌شدیم و به سلطه برتری‌طلبان اعم از سنتی و مدرنش خاتمه می‌دادیم. چراکه روح ادیان توحیدی بر برابری ذاتی همه  انسان‌ها و برادری میان آن‌هاست.


http://eradehmellat.ir/fa/News/116/مهد-آزادی-در-محاق-دن-کیشوت-وارونه
بستن   چاپ