اما و اگرها و باید و نبایدهای جوانان و مشارکت سیاسی (2)
سه شنبه 17 اسفند 1400 - 21:50:21
3. روند مشارکت سیاسی جوانان در
حزب اراده ملت ایران

حاما نیز همچون دیگر احزاب وقتی در دهه شصت، نهاد مورد نظرش را کلید می‌زد، جوانان سکان کار را در دست داشتند. امروز پس از گذشت حدود 3 دهه، علاوه بر نیروهای قدیمی، افراد بالای 40 سال هستند که در بیشتر حوزه‌ها، سکان‌دار مجموعه‌اند. غیر از دوران تأسیس و چند سال پس از آن که خود جوانان در قامت بنیان‌گذاران تشکیلات ظاهر شدند. در اواخر دهه هفتاد و اوائل هشتاد نیز، حزب در حوزه جوانان، شاهد اوج خود بود و شاخه جوانان به‌عنوان بخش محرک و برانگیزاننده تشکیلات، نقش خود را ایفا می‌کرد. 
علی‌رغم این بنیه، حزب اراده ملت ایران متأسفانه فاقد توان و ظرفیت‌های لازم برای کادرسازی بود. گویی دلخوش به نیروهای جوانش، از کنار سیاست‌گذاری درازمدت در این حوزه بازیگوشانه عبور کرده بود؛ لذا پس از دهه نخست و با ورود به دوره‌هایی که جامعه به دلایل مختلفی با رکود کنش سیاسی و انگیزه کنشگری و افول اقبال جوانان به احزاب و مشارکت سیاسی روبرو شد، حزب از این نظر دچار آسیب شد. تنها معدود چهره‌های جوان، به طور خاص و موردی، آن‌هم به‌خاطر ویژگی‌های شخصی‌شان بودند که شاخه جوانان و فعالیت جوانان حزب را، رنگ و معنا می‌بخشیدند. حزب فاقد این توان و رویکرد بود که کنش ورزی سیستماتیک جوانانه را در تشکیلات نهادینه کند و از طریق آن، این حوزه را زنده و پویا و پایدار نگاه دارد؛ لذا علی‌رغم تلاش‌های تشکیلاتی و برنامه‌ریزی شده‌ای که در دهه 90 صورت گرفت و برخورداری حزب از حضور نزدیک به 150 عضو جوان که چشم‌انداز را امیدبخش می‌کرد، اما فرجام خوشی در حوزه جوانان به دنبال نداشت. 
اما این فراز و نشیب‌ها به دلایل مختلفی اعم از درون و برون تشکیلاتی داشت. عواملی چون: 
1. رخدادهای از پی هم ناامیدکننده سپهر سیاسی کشور و استیلای دوره به دوره رویکردهای امنیتی و محدودکننده. 
2. ناکامی جریانات سیاسی که از قضا سرمایه‌های اجتماعی جوان بسیاری داشتند اما در عمل به وعده‌ها یا ادامه آرمان و مسیر متعهد شده وفادار و موفق نبودند.
3. نهادینه نشدن کادرسازی و فرهنگ آن در تشکیلات.
4. شکاف‌های درون‌حزبی و اختلافاتی از ارشدترین لایه‌های حزبی به نیروهای جوان تسری می‌یافت.
5. خودمحوری و فردگرایی نیروهای جوان فعال و شاخص در حزب.
6. گسست تئوری و عمل در محور توجه به جوانان.
7. وابستگی واحدها و فعالیت‌ها به حضور یک یا چند چهره فعال جوان که با حذف آنها، کل فرایند تعطیل می‌شد.
8. مواضع حاما در قبال قدرت و موقعیت‌های مدیریتی که در تعارض و تضاد با جاه‌طلبیهای برخی از جوانان بود.
9. کمبود چهره‌های مشهور و معروف سیاسی یا رسانه‌ای شده در حزب که می‌توانست برای جوانان جذاب باشد.
10. فقدان یا ضعف روحیه شکیبایی و مدارای مدنی که صبری ایوب‌خانی را می‌طلبید. 
همه موارد ذکر شده در کنار هم حزب اراده ملت ایران را نیز چون دیگر احزاب در زمینه جوانان با فراز و نشیب‌های فراوان مواجه کرد. این شرایط موجب گردید تا در وضعیت کنونی، حزب اراده ملت ایران بر روی کاغذ تقریباً از پایین‌ترین میزان همکاری و مشارکت جوانان زیر 30 سال برخوردار باشد. 
در حال حاضر جوانان حزب در کمترین رقم ممکن و آن‌هم در 4 قلمرو رویکردی در تشکیلات حضور دارند:
1.جوانان با گرایش‌های رادیکال‌تری که دیگر، تحزب بر مدار اصلاح‌طلبی را برنمی‌تابند و روابط خود را با حزب، صرفاً بر محور کنجکاوی و به شکلی منفعلانه یا صرفاً نقد کننده حفظ کرده‌اند.
2.جوانانی که با انگیزه‌های جاه‌طلبانه و کسب موقعیت به سیاست می‌نگرند و البته بر خلاف گروه نخست حضور پرشورتری دارند و تلاش می‌کنند که حزب را در مسیر موردنظر متأثر نمایند. (البته نتایج کنگره 1400، تأثیری جدی بر تصمیم این دسته از جوانان برای حضور و فعالیت در حزب گذاشت)
3. جوانانی که به‌خاطر حضور یک یا چند چهره مقبول یا محبوب خود با حزب در ارتباط و تعامل هستند. به‌نوعی رابطه استاد و شاگردی یا روابط آمیخته با معذوریت که البته موجب رفتارهای مسئولانه و نقش‌آفرینی فعال هم نشده است.
4. جوانانی که رویکرد قالب حزب را درک کرده و آن را پذیرفته‌اند و به فراخور امکان و تمایل خود در صحنه حضور دارند که البته چشمگیر و تأثیرگذار نیست.
موضوع بسیار مهمی که باید به آن توجه کنیم اینکه جوانان حزب و وضعیت جوانان حزب، آینه آینده تشکیلات است. یعنی وقتی به وضعیت شاخه جوانان و به جوانان نگاه می‌کنیم؛ تصویر فردای حزب را می‌بینیم؛ لذا اهمیت و ضرورت سرمایه‌گذاری و پرداختن به موضوع جوانان و تحزب، مسئله‌ای فراتر و عمیق‌تر از بحث جلب مشارکت است. این موضوع حیات و بقای تشکیلات را رقم می‌زند. لازم به یادآوری است که حزب اراده ملت ایران ساختار شاخه جوانان را در اساسنامه خود در نظر گرفته و مبتنی بر پهنه‌های پنج‌گانه کشوری فعالیت جوانان را تنظیم می‌کند.
با وجود تمامی مطالب مورد اشاره، نکته نویدبخش داستان اینجاست که گفتمانِ حزب اراده ملت ایران که البته مصائب و چالش‌های پرشماری را برای این تشکیلات در پی داشته است، این ظرفیت را به طور ویژه و انحصاری دارد تا در همدوشی با یک برنامه عملی منسجم و جدی و روشی دقیق و هوشمندانه، بستری برای جذب صدها نیروی جوان و دلسوز گردد.


4.چه باید کرد؟

ازآنجاکه کم‌رمق بودن حضور و مشارکت جوانان یکی از مسائل چشمگیر و حتی بحرانی مجموعه‌های حزبی است و از سوی دیگر چشم‌انداز برای رفع این بحران نیز، با ادامه شرایط موجود، امیدوارکننده به نظر نمی‌رسد. بازنگری تشکیلاتی، با محور قراردادن این مهم و چاره‌اندیشی برای رفع موانع مشارکتی جوانان، بسیار بایسته و شایسته است. درعین‌حال تشکیلات باید بر اساس تجارب ارزشمند گذشته، این مهم را نیز در نظر داشته باشند که تمرکز بر سیاست‌های دسته‌بندی و تفکیک در نیروهای تشکیلاتی چه از منظر جنسیت و چه سن و چه دیگر شاخص‌های مرسوم، در سطح خرد یا کلان پسندیده و کارآمد نیست و در بازه زمانی نیز محکوم به تحولی اساسی قرار خواهد گرفت؛ لذا حزب در این مقال، قصد دارد بدون گرفتار شدن در دام تفکیک و دسته‌بندی نیروهای تشکیلاتی، پیرامون مسئله مشارکت جوانان چاره‌اندیشی نموده و در این محور برنامه عملی تدوین نماید.
راهبردهای عملی هشت‌گانه:
الف. مروری بر چهارچوب‌ها، قوانین و مناسبات تشکیلاتی در راستای جوان‌پسند نمودن آنها
ب. توانمندسازی و آموزش کارآمد جوانان
ج. ارتقای رسانه‌ای
د. وجود چهره‌های شاخص و کادرهای همه‌جانبه که اهمیت مشارکت جوانان برای ایشان یک باور عملی باشد. 
هـ. استمرار حضور و فعالیت حزب علی‌رغم تمامی فراز و فرودها. پایداری مدنی در زیر فشار دشواری‌ها و موانع و محدودیت‌ها.
و. پرهیز از به بازی گرفتن جوانان و دعوت به حضور نمایشی و مقطعی ایشان، عدم استفاده ابزاری از جوانان. پرهیز از رویکردهای فراکسیونی و نوچه‌پروری به‌ویژه با نیروی کادر جوان.
ز. طراحی سازوکارهایی که امکان مشاوره، راهنمایی و یاری‌رسانی به جوانان را در حوزه‌های دیگر برای اعضای جوان فراهم می‌کند.
ح. بازگذاشتن و انعطاف برای انتخاب موضوع یا روش اجرا برای اعضای علاقه‌مند جوان


http://eradehmellat.ir/fa/News/1364/اما-و-اگرها-و-باید-و-نبایدهای-جوانان-و-مشارکت-سیاسی-2
بستن   چاپ