تداوم در پیوند بین نسل‌ها ضروری برای توفیق فعالیت‌های حزبی
دوشنبه 29 فروردين 1401 - 12:53:25

قطع به‌یقین مهم‌ترین علت شکست‌های پی‌درپی در تاریخ سیاسی ایران بی‌توجهی و یا ناسازمان یافتگی در بحث توالی نسل و تداوم در پیوند بین نسل‌هاست زیرا که بنا به تعریفی که در دایره المعارف علوم اجتماعی از نسل شده است آن را به گروه‌هایی از افراد اطلاق می‌کنند که مرحله‌ای از حیات را با یکدیگر آغاز و یا با یکدیگر به پایان رسانده باشند که قریب به سی سال را نمایندگی می‌کند و به‌تبع این تعریف دوام تاریخی و تمدنی یک جامعه منوط به اتصال قوی و مستمر این سی سال‌ها به هم می‌باشد که هر چقدر این پیوند عمیق و مبتنی بر اصول و قواعد علمی و ادراکی باشد قطع به‌یقین دستاوردها و تحولات عمیق و گسترده‌تری متوجه جامعه خواهد شد و بالعکس هر چه این پیوندها در بین نسل‌ها و حتی در خود یک نسل به‌سوی گسست میل نموده باشد مسلم است که دستآوردی ماندگار و اثربخش به دست نخواهد آمد همچنان که ما امروز آن را به‌روشنی در همه عرصه‌های اجتماعی علی الخصوص در ساخت قدرت ملاحظه می‌کنیم تا جایی که نه قدرت‌مداران که عمدتاً وابسته به نسل‌های پیش از نسل‌ها فعال موجود در جامعه‌اند حرف و مطالبه نسل‌های جدید را درک می‌کنند و نه نسل‌های جدید می‌توانند خود را با آرمان‌ها و آرزوهای قدرت‌مداران همسو بنمایند.

در چرایی پیدایش چنین وضعیتی سخن بسیار است اما آنچه می‌تواند به‌عنوان شاه‌بیت سخن مورد عنایت قرار گیرد همانا در بی‌توجهی و یا غفلت قدرت‌مداران و منادیان فعالیت‌های حزبی از شدت بحرانی می‌باشد که در مفهومی تحت عنوان گسست درون و بین نسلی خود را نمایان ساخته است و بشدت در حال گسترش و تعمیق می‌باشد

اجازه بدهید تا با ارائه نمونه‌ای شرایط را تا حدودی برای مخاطبان مطلب ملموس کنم. همان‌گونه که هرروز شاهدید عرصه عمل اجتماعی هر دغدغه مند سیاسی عجین با موج‌های بلندی از اعتراض و سؤال نسل جوان در خصوص چرایی یکسانی شرایط و عدم تحقق تحول و تفاوت در عرصه‌های زندگی است و در مقابل نسل حاضر در قدرت است که بی‌توجه به همه اعتراض‌ها و مطالبات مستمر با ادبیاتی خاص و تن صدایی نامفهوم و تهدیدکننده سؤالات را واکنش‌هایی مرضی و یا کنش‌هایی هدایت‌شده عنوان می‌دارد و شدت جریان گاها تا بدان جا می‌رسد که گویی نه نسل جوان سخن رهبران و حاکمان را می‌فهمد و نه حاکمان می‌دانند که بحران این شکاف چه مقدار خطرناک و عمیق است زیرا که حاکمان فردای این جامعه همان نسل سرکش و پرسشگری است که امروز از طریق رهبران خود، نتوانسته به کمترین دانایی از دقایق زندگی و کار و عمل با برنامه دست بیابد و آنچه آموخته و یا کسب کرده در خوش‌بینانه‌ترین حالتش مجموعه‌ای از تئوری و نظریه‌هایی است که مخصوص جوامع توسعه‌یافته دارای سیستم سیاسی پیشرفته و به بلوغ رسیده است و این تعارض عجیب و عمیقی را در همه سطوح اجتماعی تولید می‌کند که فاصله حاصل از آن موجب می‌شود تا نسل پیشین بالأخص آنانی که درروند تحولات توانسته‌اند خود را از فساد محصول قدرت غیر پاسخگو دور دارند خود را در قلمرویی از موفقیت و پیروزی‌های حاصل از انقلاب و جنگ محصور و غوطه‌ور سازند و حتی کنده شدن از بدنه دستگاه سیاسی و عدم همراهی با آن را به خاطر انحرافات در عمل که گریبان گیر آن شده است نوعی موفقیت محسوب دارند و در مقابل نسل جوان با رویارویی مستقیم با آنانی که قدرت را تنها به نردبان دست‌یابی خود به لذایذ زندگی دانسته و از آن به هر نحوی که شده استفاده می‌کنند بیابد و به سرخوردگی و یاس از آنچه در جریان است می‌رسد که برای فرار از آن مجبور است با مقایسه کشور خود با دیگران الگوهایی را برگزیند که با برداشته شدن سایه نسل در قدرت موجود اثر خود را به تمامیت ساختار سیاسی و اجتماعی کشور تسری بخشد؛ یعنی از آنچه برایش سال‌ها و یا شاید قرن‌ها زحمت کشیده شده بود و می‌شد با دقت در تئوریزه و عملی کردن آن فصل نوینی از فهم تعهدات سیاسی استقلال‌طلبانه را نوید بخشد به کناری گذارده شود و این تهدیدی جدی است که برای کسب آمادگی برای مقابله با آن احزاب ما باید دست بکار شوند و ابتدا با قبول این واقعیت که شکاف درون و بین نسلی به بحرانی جدی تبدیل شده است راه گفتگو با نسل جدید و تولید الگو برای آن را در دستور کار قرار دهند تا شاید بتوان با کنترل شرایط موجود شکاف را در همین حدی که هست و می‌شود کم‌کم به ترمیم آن اقدام کرد حفظ نمود. وگرنه شکاف موجود که رفته‌رفته زیر پای نسل گذشته و تا حدودی موجود را خالی می‌کند به‌زودی با رانشی در زیر طبقات اجتماعی همه چیز را در خود فرو خواهد بلعید تا جایی که در آن نه از تاج نشان خواهد ماند و نه از تاج نشان.


http://eradehmellat.ir/fa/News/1450/تداوم-در-پیوند-بین-نسل‌ها-ضروری-برای-توفیق-فعالیت‌های-حزبی
بستن   چاپ