آسیب شناسی معرفتی جامعه ی ایرانی (با نگاهی به گفتمان اصلاح طلبی) گفتمان مسلط جامعه ایرانی و استبداد
دوشنبه 21 آبان 1397 - 17:21:10
ضد گفتمان تشیع علوی 
(گفتمان انقلاب اسلامی)
ضد گفتمان تشیع علوی از سوی سخنگویان آن یعنی دکتر شریعتی, آیت ا... خمینی و استاد مرتضی مطهری مطرح می‌شود. شریعتی با طرح امامت به‌عنوان اصل مترقی که محتوی آن مبتنی بر ایجاد جامعه‌ای بی‌طبقه که هیچ شرافتی اعم از نژاد، طایفه، وابستگی به خاندان‌های قدرت و ثروت و نفوذ وجود ندارد و تنها وجه تمایز و برتری انسان‌ها تلاش و مجاهدت آن‌هاست (لیس للانسان الا ما سعی) و وسیله تقرب به خداوند جز تقوی نیست (ان اکرمکم عندا... اتقیکم) و خداوند نیز به هیچ‌کس وعده‌ای نداده است جز بر مستضعفین (غیرخودی‌ها) و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین و جز شایستگی چیزی برای رسیدن به مناسب بالا نیست (السابقون السابقون اولئک المقربون). در اینجا اشاره کنیم که منظور از قربت نزدیکی به حکومت و بهره مندی از امتیازات ویژه نیست.
که متأسفانه نقطه‌ ابهام بسیاری بوده و نوعی اشرافیت سیاسی ناشی از پیش‌کسوتی در مبارزه و امثالهم را موجب شده و نوعی برتری از نوع برتری‌های جامعه نیمه اشرافی صدر اسلام پیش می‌آید که در آن طلحه و زبیر از مجاهدین باسابقه بودند و حقوق ویژه‌ای مطالبه می‌کردند. استناد شریعتی به عملکرد و سخنان امام علی است. که سهم آنان از بیت‌المال را باکسانی که تازه مسلمان شده بودند مساوی قرار داد.بعد از انقلاب متأسفانه گذشته و سابقه گرایی و نوعی اشرافیت ناشی از مبارزه گریبان گیر این جامعه شد. سابقه مبارزاتی به‌عنوان ارزش، راه نفوذی شد برای برقراری اشرافیت (نابرابری) ها وبرتری دادن برخی از انسان‌ها بر برخی دیگر و شکل‌گیری خودی و غیرخودی‌های جدید. از دیگر وجوه امامتی که شریعتی مطرح می‌کند و مهم‌ترین بعد آن است. حمله غیرمستقیم به ثنویت ایرانیت و نفی برتری ایرانیان و درنتیجه شکستن پایه‌های لزوم عصمت برای امامان و انبیاء است با طرح مفهوم انسان مافوق به‌جای مفهوم مافوق انسان- که در فرهنگ ثنوی ایرانی به اهورامزدا و در تشیع سنتی شخصیت ماورائی از جنس نور برای پیامبر و امامان قائل هستند برمی‌گردد-باز در اینجا استناد کلام امام علی است. علی در نامه معروفش به مالک اشتر می‌نویسد:
در اسلام مأمور و معذور نداریم (نفی مفهوم سمعاوطاعتا) تو موظفی آن را بسنجی و اگر درست یافتی و با حکم خدا مغایرت نداشت و پیش وجدان خودت توانستی مجاب شوی که بتوانی در پیشگاه الهی پاسخگو باشی باید انجام بدهی [و مسئولیت اعمالت هم با خودت است نه امیرالمؤمنین حتی اگر او علی باشد که به‌زعم ما معصوم است و واجب الطاعه]. این حق مخالفت و رجوع به عقل و وجدان حتی در مقابل امام معصوم داده‌شده است. 

http://eradehmellat.ir/fa/News/146/آسیب-شناسی-معرفتی-جامعه-ی-ایرانی-با-نگاهی-به-گفتمان-اصلاح-طلبی-گفتمان-مسلط-جامعه-ایرانی-و-استبداد
بستن   چاپ