نگاهی به عملکرد وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی (4)
غلبه نگاه سلبی به فرهنگ/نگاهی به عملکرد یکساله دولت در وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی
سه شنبه 1 شهريور 1401 - 17:15:15

به گزارش نشریه حزب اراده ملت ایران ابراهیم رئیسی در خردادماه سال 1400 پیروز انتخابات شد و فرایند تشکیل دولت را آغاز کرد

نگاهی به عملکرد یکساله وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی 


این فرایند تا انتهای مردادماه همان سال طول کشید و عملاً از شهریورماه سال 1400، وزرا و رؤسای جدید مستقرشده و برنامه‌های پیشنهادی و ادعایی خویش را شروع کردند. بر آنیم تا در سلسله مقالاتی به بررسی عملکرد یک‌ساله زیرمجموعه‌های دولت سیزدهم بپردازیم.

به دنبال سه گزارش از عملکرد دولت ابراهیم رئیسی در حوزه‌ها و بخش‌های مختلف که در شماره‌های قبلی نشریه خدمت شما عزیزان ارائه شد در این شماره به سراغ عملکرد یکساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم.

ابتدا قصد داشتیم مشابه با الگوی بکار گرفته‌شده در سه گزارش قبلی ابتدا چالش‌های قدیمی و جدید این وزارت خانه را مطرح کنیم و ببینیم که دولت جدید در راستای حل این چالش‌ها چه اقداماتی را صورت داده است و بر آن اساس به قضاوت نشینیم؛

اما به دلیل اینکه وزیر پیشنهادی برای این وزارتخانه، در برنامه خود توجه ای به چالش‌های مرسوم و مألوف این وزارت خانه نداشته است و از زاویه‌ای دیگر به مسئله فرهنگ در ایران نگریسته‌اند، ترجیح دادیم که در مورد این وزارت خانه به شیوه‌ای متفاوت عمل نماییم و از منظری دیگر عملکرد ایشان را مورد ارزیابی قرار دهیم.

برای بررسی عملکرد یکساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به برنامه وزیر ارشاد دولت ابراهیم رئیسی  که در هنگام معرفی به مجلس ارائه دادند و  84 صفحه‌ بود می پردازیم، پنج سیاست اصلی خود را به شرح زیر اعلام کردند:

  •  پرهیز از نگاه ابزاری به فرهنگ
  • پرهیز از نگاه جزیره‌ای به فرهنگ
  • پرهیز از تمرکزگرایی و مرکزگرایی
  • عدم تمرکز بر شاخص‌های توسعه
  • استفاده از ظرفیت‌های مردمی و اهالی فرهنگ و هنر

از همین نگارش سیاست‌ها می‌توان دریافت که ایشان بیشتر استفاده از ابزارهای سلبی را در دستور کار خود دارند تا ابزارهای ایجابی را، لذا چهار مورد از سیاست‌های ایشان سلبی است. (البته در این مورد به‌تفصیل در ادامه صحبت خواهیم کرد)

جدا از این موضوع مقدماتی، در رابطه با هرکدام از این سیاست‌ها لازم است که توضیحاتی داده شود.

پرهیز از نگاه ابزاری به فرهنگ می‌تواند سیاست خوبی باشد اما سرتاسر برنامه‌ایشان نشان‌دهنده نگاه ابزاری به فرهنگ در راستای اسلامی سازی است.

جدا از درستی یا غلطی این موضوع و فارغ از نگاه تقلیل گرایانه‌ایشان به فرهنگ، به‌هرحال برنامه‌ایشان فرهنگ را ابزاری برای اسلامی سازی جامعه در نظر گرفته است. لذا سیاست اول ایشان عملاً مورد عنایت وزیر و مشاورانشان قرار ندارد.

در بررسی عملکرد یکساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بایستی در مورد پرهیز از نگاه جزیره‌ای به فرهنگ می‌توان گفت که گرچه بهترین حالت توجه تمام و کمال به تمام حوزه‌های تحت پوشش فرهنگ است اما مسائل بودجه‌ای، سوابق قبلی، ذائقه مردم، محدودیت‌های فنی، گستره کار و مسائلی ازاین‌دست ما را به این سمت رهنمون می‌کند که در حوزه فرهنگ لازم است به بعضی بخش‌ها توجه بیشتری شود. همان‌گونه که در ورزش ما توجه بیشتری به فوتبال یا کشتی می‌نماییم.

البته خوب است که ایشان به سایر حوزه‌های فرهنگی و هنری نیز توجه دارند ولی به نظر میاید که نتیجه نهائی برنامه‌ایشان منجر به فاصله گرفتن ما از اوج در بعضی رشته‌های هنری خواهد شد.

علی‌الخصوص ایشان از سینما به‌عنوان یک تافته جدا بافته نام‌برده است و ذکر کرده چرا به آن در مقابل حوزه تئاتر و موسیقی و کتاب بیشتر توجه می‌شود.
سینما در حال حاضر تنها محصول هنری از ایران است که در تعامل با جامعه جهانی توانسته است نقش مؤثر و قابل‌توجه ای ایفا کند و این نگاه باعث ضعف ما در این تک بخش‌های خاص نیز می‌شود.

در بحث پرهیز از تمرکزگرائی و مرکزگرایی نیز سیاست بسیار خوبی می‌تواند باشد و لازم است به‌تدریج در تمام حوزه‌ها و بخش‌ها دنبال شود.
ولی بیان یک نکته خالی از لطف نیست. در بخش هنر و فرهنگ سال‌ها لازم است تا یک اثر فاخر فرهنگی یا هنری خلق شود. شاهنامه در یک سال و دو سال خلق نشده است یا تخت جمشید در دوره پادشاهی یک شاه ایجاد نشده است.
تمرکز بر پروژه‌های مشخص فرهنگی و هنری لازمه خلق آثار فاخر و ماندگار است. عمومی‌کردن فرهنگ و هنر یک بحث است و تمرکززدائی بحثی دیگر.
سال‌ها است که مثلاً تئاتر کشور با شهر تهران و تئاتر شهر شناخته می‌شود و تضعیف این ساختار به بهانه تئاتر شهرستان‌ها، می‌تواند ساختار نیم‌بند تئاتر کشور را نیز دچار مخاطره نماید.
از طرفی در بعضی از شاخه‌های هنری لازم است که حداقلی از تعداد و افراد در کنار یکدیگر یا ارتباط با یکدیگر وجود داشته باشند؛ و مبادا به بهانه تمرکززدائی این معدود افراد را که باهم بودنشان منجر به خلق آثار هنری می‌گردد را دچار واگرائی نماییم.

در عملکرد یکساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چهارمین سیاست وزیر رجوع می کنیم که بسیار غریب است. ایشان در توضیح این بخش به‌صراحت مطرح می‌فرمایند که: “یکی از مسائل مهم و کلیدی آن است که دولت‌ها عموماً برای آنکه بتوانند گزارشی از عملکرد خود ارائه دهند و یا آنکه نمره قابل‌قبولی دریافت کنند، همواره به دنبال تحقق شاخص‌ها و میزان‌های اسناد بین‌المللی توسعه هستند.

درحالی‌که می‌توان ادعا داشت بخش عمده‌ای از این شاخص‌ها اصلاً با فرهنگ بومی، ملی و اسلامی ما همخوانی ندارد.” این سیاست ایشان نه‌تنها میراث بشری را به هیچ انگاشته است، بلکه راه را برای فرار از پاسخ گوئی شاخص محور مهیا کرده است.

اسناد بین‌المللی توسعه ممکن است ایراداتی داشته باشند ولی میراث مشترک دانش و علم و هنر بشری تا این لحظه هستند به هیچ انگاشتن آن‌ها که قبلاً در معدودی از کشورها تجربه‌شده، ره به ترکستان بردن است.

ثانیاً لازم بود ابتدا شاخص‌های جدید تعیین می‌گردید و مورد ارزیابی صاحب‌نظران و دست‌اندرکاران قرار می‌گرفت و بعد شاخص‌های کلان و جهانی مورد شماتت قرار می‌گرفت.
این بحث مثل این می‌ماند که ما شاخص‌های بسیار کلیدی و جهانی نظیر مرگ‌ومیر مادران باردار یا امید به زندگی را از ساختار بهداشتی کشور به بهانه بومی نبودن حذف نماییم.
لین سیاست فقط منجر به عدم پاسخ گوئی نهائی مدیران فرهنگی کشور در قبال کارها و برنامه‌هایشان خواهد شد.

پنجمین سیاست کلان ایشان به استفاده از ظرفیت‌های مردمی و اهالی فرهنگ و هنر برمی‌گردد. این سیاست بسیار پسندیده است و هیچ نقصانی در آن نمی‌توان یافت. فقط یک نکته کوتاه در مورد آن قابل‌ذکر است.

اکثریت برنامه‌ایشان در بخش امور هنری که وسیع‌ترین بخش وزارت خانه تحت زعامت ایشان را در برمی‌گیرد، بر محور محدودیت، برخورد، تذکر، نظارت و ممیزی نسبت به اهالی هنر و فرهنگ و نهادهای صنفی و تخصصی مرتبط با ایشان است.

این موضوع آن‌چنان در همان ابتدای کار مشهود بود که منجر به موضع‌گیری نهادهایی مانند خانه سینما و موسیقی و تئاتر شد. حال منظور ایشان از اهالی فرهنگ و هنر چه کسانی است در سالیان پیش رو مشخص خواهد شد.

حال که سیاست‌های کلان برنامه پیشنهادی وزیر را مورد تعمق قراردادیم می‌توان نگاهی هم به جزئیات برنامه پیشنهادی ایشان و عملکردشان در یک سال اخیر انداخت.

در عملکرد یکساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به حوزه ها ی طبقه بندی شده ایشان مراجعه می کنیم : هشت بخش طبقه‌بندی‌شده به‌صورت زیر است:

  •  فرهنگ عمومی:
  1.  سبک زندگی
  2.   ارزش‌ها و هنجارها
  • امور هنری:
  1.  تجسمی
  2.   نمایشی
  3. سینما
  4. موسیقی
  • قران و عترت
  • مطبوعات
  • کتاب
  • تبلیغات و اطلاع‌رسانی و رسانه
  • مد و لباس
  • سازمان‌های تحت پوشش:
  1. سازمان حج و زیارت
  2. سازمان اوقاف و امور خیریه
  3. ستاد عالی کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد
  4. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
  5. بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای
  6. نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور

در برنامه ارائه‌شده در اکثریت بخش‌ها (فرهنگ عمومی – امور هنری – مطبوعات – کتاب – مد و لباس) هدف اصلی جلوگیری از تولید محتواهای نامتناسب با انقلاب اسلامی و ارزش‌های منتج از آن بوده است و تمرکز بر محدود کردن فعالین فرهنگی و هنری گذاشته‌شده است که آثار ایشان منطبق با سیاست‌های این وزارت خانه نیست.

در همین بخش‌ها مقررشده است که بودجه‌ها و کمک‌های مالی در اختیار کسانی قرار گیرد که تولیداتی در راستای ارزش‌های انقلاب و جبهه مقاومت دارند.

ازاین‌جهت گرچه تولیدات هنری و فرهنگی با افت کمی و کیفی روبرو بوده است اما عملکرد یکساله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل‌قبول بوده و ما کمتر شاهد تولید آثاری هستیم که با استانداردهای جدید دولت همخوانی نداشته است.

مطابق با سایر حوزه‌ها و وزارتخانه‌هایی که مورد بررسی قرارگرفته‌اند یکی از اولین اقدامات دولت بازگرداندن شرایط به حالت قبل از پاندمی کرونا بوده است و در این راستا جشنواره‌های هنری مجدداً بازگشائی شدند و از همه مهم‌تر نمایشگاه بین‌المللی کتاب – گرچه با استقبال کم ناشرین بین‌المللی و دانشگاهی روبرو بود- در سال جاری بعد از دو سال تعطیلی برگزار شد.


http://eradehmellat.ir/fa/News/1673/غلبه-نگاه-سلبی-به-فرهنگنگاهی-به-عملکرد-یکساله-دولت-در-وزارت-ارشاد-و-فرهنگ-اسلامی
بستن   چاپ