زنده ماندن تحت سلطه دیکتاتور
سه شنبه 15 شهريور 1401 - 16:12:55

علیرضا مالمیر

شناسنامه:
نام کتاب: سرزمین گوجه‌های سبز
نویسنده: هرتا مولر
مترجم: اوینا ترنم
انتشارات: هنر پارینه
تعداد صفحات: 260 صفحه؛ 

«سرزمین گوجه‌های سبز» به زندگی چهار جوان اقلیت آلمانی می‌پردازد که در زمان دیکتاتوری «نیکولای چائوشسکو» سیاست‌مدار رومانیایی، مشغول تحصیل و زندگی هستند.

این رمان که به گفته‌ی خود خانم مولر، با الهام از تجربیات شخصی خودش و یکی از دوستانش در سال 1992 منتشرشده، جایزه‌ی نوبل ادبی سال 2009 را به خود اختصاص داد و پس‌ازآن در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا و درزمینه موفق‌ترین رمان‌ها درزمینه ادبیات سیاسی قرار گرفت.
کتاب به‌جز راوی، چهار شخصیت اصلی دیگر دارد: «کورت»، «ادگار» و «گئورگ» سه دوست نزدیک راوی هستند که آرمان‌ها و عقاید مشابهی دارند. همگی در تلاش‌اند تحت سلطه‌ی حکومت دیکتاتور، زنده بمانند.
«
لولا» نیز شخصیت دیگری است که از هم‌اتاقی‌های راوی است و ما با خواندن بریده‌هایی از دفتر خاطراتش، با او آشنا می‌شویم. لولا هم مثل بقیه‌ی آدم‌هایی که از روستاها یا شهرهای کوچک به‌قصد تحصیل و پیشرفت به آرمان‌شهر فرضی‌شان مهاجرت کرده‌اند، آرزوهای بسیار دارد اما دنیای واقعی، آرزوهای لولا و درنهایت خود او را نابود می‌کند.
روایت رمان، به شیوه‌ای تقریباً نامنظم و غیرخطی پیش می‌رود؛ اما در این ‌بی‌نظمی عمدی می‌توان نظمی را که نویسنده در نظر داشته را مشاهده کرد و از این نظر، کارش را در رده‌ی آثار پست‌مدرن قرارداد.
شیوه‌ی روایت نیز خطوط پررنگی از رئالیسم جادویی را در برمی‌گیرد. واقعیت‌هایی مانند به شکنجه، قتل، بازجویی، تجاوز، تفتیش، خودکشی و آزار آن‌قدر تلخ و اذیت کننده هستند که مولر ترجیح داده به‌جای مطرح کردن آن‌ها به‌طور علنی، با قراردادنشان در لفافه‌ای از اغراق و لحنی شاعرانه، فضایی متفاوت بیافریند و تلخی حقیقت آنچه رخ‌داده را برای خواننده قابل‌تحمل‌تر کند.
باوجودی که نوشتار به شیوه‌ی رئالیسم جادویی تا حد زیادی، زهر واقعیت‌ها را گرفته، اما به‌هرحال رویدادهای کتاب همچنان مملو از تلخی است. شرایط خفقان‌آوری که کتاب ترسیم می‌کند به‌خوبی برای خواننده قابل‌لمس است و ما را به فکر در مورد ارزش‌هایی فرومی‌برد که جبر روزگار و فشارهای وارده، لهشان می‌کنند.
آدم‌های مبارز و شرافتمند در مقاطعی به خاطر حفظ جان خود و امنیت خانواده‌هایشان، مجبور به تظاهر و دروغ می‌شوند‌، حتی بعد از فاجعه‌ی تلخ مرگ یک همکلاسی بی‌گناه که دانشگاه او را خائن لقب می‌دهد در کتاب چنین می‌خوانیم:
بغض راه گلوی همه را بسته بود، اما چون اجازه‌ی گریه کردن نداشتند، به‌جایش کف مفصلی زدند. هیچ‌کس جرات نکرد که به‌عنوان نخستین فرد، کف نزند. چندنفری هم که برای یک‌لحظه مکث کردند، چنان وحشت کردند که دوباره کف زدند.
بیشتر افراد حاضر، به دنبال این بودند که دیگر کف نزنند. این را می‌شد از ناهماهنگی کف زدن‌ها در سالن فهمید؛ اما وقتی آن چند نفر، دوباره شروع به کف زدن کردند، بقیه سالن هم به کف زدن ادامه دادند.
درنهایت، وقتی یک‌صدای واحد مثل کوبیدن یک کفش بزرگ به دیوار به گوش رسید، سخنران جلسه دستش را به نشانه‌ی دعوت به سکوت بالا برد.
دیگر نکته قابل‌توجه در این کتاب بارقه‌های فمینیستی آن است.
این کتاب فضای حاکمیتی مستبد را به شیوه پست‌مدرن توصیف می‌کند اما توصیفاتی که از زنان و تبعیض‌ها و تجاوزها و خودکشی دارد توجه ما را به این نکته جلب می‌کند که اگرچه زندگی کردن تحت سلطه یک حکومت دیکتاتوری برای همه افراد جامعه امری تحمل‌ناپذیر است اما این تجربه برای زنان به‌مراتب سخت‌تر خواهد بود.


http://eradehmellat.ir/fa/News/1686/زنده-ماندن-تحت-سلطه-دیکتاتور
بستن   چاپ