به گزارش اراده ملت، هفته گذشته مهدی تاج به ریاست فدراسیون فوتبال ایران رسید. ریاست فدراسیون فوتبال توسط مجمعی 87 نفره از مسئولین و اهالی فوتبال ایران انتخاب می‌شود و طبق مقررات فیفا نهادهای حاکمیتی و دولتی به‌طور مستقیم دخالتی در آن ندارند. در این انتخابات مهدی تاج از این مجمع رأی اکثریت (50 رأی) را دریافت کرد.

به هر چیزی ایراد بگیرید  به‌جز تائید صلاحیت/ بررسی تایید صلاحیت مهدی تاج

تائید صلاحیت نامزدهای انتخابات این فدراسیون توسط کمیته بدوی انتخابات فدراسیون فوتبال که منتخب مجمع هستند صورت می‌گیرد. این کمیته پنج نفره است و کار ثبت‌نام نامزدها، پیگیری استعلامات ایشان و نهایتاً اعلام اسامی نامزدها را بر عهده‌دارد.
این روزها ایرادات متعددی به حضور مهدی تاج در این انتخابات و خصوصاً تائید صلاحیت ایشان صورت می‌گیرد و حتی بعضی از مدیران ورزشی اصلاح‌طلب نیز از تائید صلاحیت وی انتقاد می‌کنند. دراین‌باره متأسفانه لازم است که توجه شما را به چند نکته جلب کنیم:
در مجامع صنفی و حرفه‌ای فرایند تائید صلاحیت – به معنای عام آن- نباید جایی داشته باشد. اگر کسی طبق ساختارهای تعریف‌شده قانونی عضوی از یک صنف تلقی می‌شود هم حق انتخاب کردن و هم حق انتخاب شدن را دارد.

این جمع است که تعیین می‌کند در راستای منافع صنفی و حرفه‌ای چه کسی بر صدر نشیند

این جمع است که تعیین می‌کند در راستای منافع صنفی و حرفه‌ای چه کسی بر صدر نشیند. هیئت‌های برگزارکننده انتخابات نیز فقط وظیفه انطباق دادن شرایط قانونی احتمالی را با شرایط فرد دارند؛ مثلاً اگر شرط سنی یا تحصیلی گذاشته‌شده است لازم است آن را با شرایط نامزد انطباق داد و تعیین تکلیف کرد.

نهادهای چندگانه استعلامی نیز در این راستا باید فعالیت نمایند تا اگر کسی حکم قضائی منجر به محکومیت از حقوق اجتماعی؛ یا فعالیت جاسوسی؛ یا تخلفات شناسنامه‌ای و ثبتی داشته است، مشخص شود.

در فرایندهای مبتنی بر بهره‌وری، شایسته سالارانه و انتخاب بر اساس خرد جمعی لازم است با تمام ابزارهای موجود از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن دفاع کرد و موانع آن را رفع کرد.

 برای این هدف لازم است که نهاد برگزارکننده انتخابات بی‌طرف باشد و در راستای منافع نامزدها و حضور حداکثری ایشان عمل کند و نگران نتیجه نهائی آرا که برخاسته ازنظر جمع است (چه درست یا غلط) نباشد.
سال‌ها است که به بهانه‌های مختلف حق انتخاب اعضا نهادهای صنفی و حرفه‌ای محدودشده است و لازم است که اعضا این نهادها جدا از نتایج برخاسته از انتخابات، بر اهمیت حق انتخاب و حق انتخاب شدن پافشاری نمایند.
ظاهراً بعضی از آقایان و خانم‌ها کلاً با رد صلاحیت‌ها مشکلی ندارند، بعضی دیگر نیز وقتی مشکل دارند که طیف مربوط به خودشان مورد رد صلاحیت قرار می‌گیرد؛ و حتی عده‌ای وقتی نتیجه نهائی را می‌بینند تمایل دارند از این ابزار برای حذف رقبا استفاده نمایند.
لذا در بحث مجمع عمومی فدراسیون فوتبال هم می‌توان به بسیاری از موارد نظیر ترکیب اعضا، رعایت نشدن پروتکل‌های مرسوم و اطلاع‌رسانی مناسب، نحوه رایزنی‌ها، فشارهای بیرونی و ... ایراد گرفت و هم می‌توان در مورد چرائی این رأی و پشت پرده‌های آن صحبت کرد و آسیب‌شناسی نمود اما نباید از در رد صلاحیت وارد شد.