شاه شعر پسند
سه شنبه 24 آبان 1401 - 23:32:29
مرتضی صادقیان

رودکی قبول کرد که نبض امیر بگرفته بود و مزاج او بشناخته. دانست که به نثر با او در نگیرد، روی به نظم آورد و قصیده‌ای بگفت و به وقتی که امیر صبوح کرده بود، درآمد و بجای خویش بنشست، و چون مطربان فرو داشتند، او چنگ برگرفت و در پردهء عشّاق این قصیده آغاز کرد:
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
چون رودکی بدین بیت رسید، امیر چنان منفعل گشت که از تخت فرود آمد، و بی‌موزه پای در رکاب خنگِ نوبتی آورد و روی به بخارا نهاد....» 
(نظامی، 1364: 53-49)

و قرن‌ها بعد، در روزهایی که مذاکرات نهایی بر سر برنامه‌ی اتمی ایران در وین به پایان خود نزدیک می‌شد، محمدجواد ظریف در پیامی ویدئویی آخرین صحبت‌های خود را به نمایندگی از ایران خطاب به مردم جهان با آوردن بیتی از شاهنامه فردوسی به پایان برد:
«بکوشید نیکی به کار آورید،
چو دیدید سرما، بهار آورید».
همین دو نمونه کافی ست تا به میزان علاقمندی مردان سیاسی ایران، به شعر و شاعران پی ببریم. حضور همیشگی شاعران در دربار پادشاهان ایرانی، نزدیکی و تأثیر شاعران بر امیران، و فراهم آوردن شرایط مادی مناسب برای شاعران از طرف امیران، تاییدی است بر این علاقمندی. بله، ترجیح دادم که از علاقه مردان سیاست ایران نسبت به شعر و شاعران بگویم، نه از رابطه بین شعر و سیاست. چرا که رابطه بین شعر و سیاست، موضوعی پیچیده است با نظریه‌هایی مختلف.
در زیر شعر رودکی را می‌خوانیم، تا هم نمونه‌ای بر این یادداشت بوده باشد، و حسن مطلعی نیز.
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او
زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست
خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا! شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان
ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان
سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی
گر به گنج اندر زیان آید همی



http://eradehmellat.ir/fa/News/1811/شاه-شعر-پسند
بستن   چاپ