اشک هایت
چهارشنبه 24 اسفند 1401 - 07:08:21
1
کمی 
شاید...
تنها کمی پیش تر آمدم 
تا 
قامتت را بهتر ببینم 
اشک هایت
امانم برید
می مانم 
تا تو بیایی 
و اشک هایت در نیاید 
وقتی که آمدی 
به چشم هایت نگاه میکنم.


2
از تو 
همین 
که بایستی و بدرقه کنی
اما 
من
نگاهت را می کاوم 
و در درون دو چشمت 
عشقی به بزرگی فردا می بینم.

3
همیشه
همین بوده است
تا 
آمدم به خود بیایم 
او رفته بود 
می دانستم
تو ... 
هم. 
اما باور نکرده ام.

علی خلیلی پور دارستانی 

http://eradehmellat.ir/fa/News/2031/اشک-هایت
بستن   چاپ