تفکر حزبی لازمه صیانت از رای مردم
چهارشنبه 20 ارديبهشت 1402 - 21:29:52

در جهان سیاست حتی دیکتاتورترین افراد چون به سخن می‌آیند محور و تم سخن خود را بر رای و خواست مردم بنیان می‌نهند و با سینه‌ای جلو داده و گردنی افراخته عنوان می‌دارند که مهمترین وظیفه خود و همه سازمان‌های تحت امر خود را صیانت از رای و نظر مردم می دانند و برای تحقق و دوام آن می‌کوشند. 
البته در دمکراتیک‌ترین سیستم‌های مدیریت سیاسی دنیا نیز مردم آنگاه به فریاد بر می‌آیند و معترض می‌شوند که احساس کنند بن‌مایه رای آنها که از صندوق‌های رای بیرون می‌آید و در لوای قانون جاری می‌شود رعایت نمی‌گردد و یا به محور تصمیم‌گیری تبدیل نمی شود!
حال سئوال این است که رای چیست و صیانت از آن باید به چه نحوی صورت پذیرد؟
در پاسخ رای را می‌توان الزام و تعهد یک شهروند به مشارکت در شکل‌گیری جریانی متعالی برای بهبود دانست که از طریق آن، فرد رای‌دهنده با توجه به برنامه و ضمانت اجرایی آن که در انطباق با واقعیت‌ها به نمایش در می‌آید به کاندیدا و یا حزبی که کاندیدا از سوی آن معرفی شده است ابلاغ و اعلان می‌دارد. و صیانت از رای عبارت از میزان تعهدی است که حزب و کاندیدای او که از مردم رای گرفته نسبت به برنامه‌های اعلان شده در کوران مبارزات انتخاباتی نشان می‌دهد. پس رای، فرد رای‌دهنده را متعهد می‌کند که به آنچه منتخب او تصمیم گرفته عمل کند و صیانت از رای حزب و نماینده‌ای از آن حزب را که منتخب مردم شده است ملتزم به گفته‌هایی می‌کند که قبل از انتخابات با بیان آنها مردم را مجاب به رای دادن کرده است.  
حال سئوال و ابهام در اینجاست که آیا من رای‌دهنده واقعا می‌دانم که با رای خود در چه چیزی مشارکت می کنم؟
مسلم است که نه! زیرا که در سال‌های قبل از انقلاب حزب دست‌مایه بازی‌های سیاسی دربار و عده‌ای بنگاه‌دار بود و تنها چیزی که در آن مطرح نبود برنامه و آینده نگاشت مشخص‌کننده کمبودها و نیازهای جامعه بود و از آنجا که در چنین ساخت قدرتی، جایی برای مردم و خواست و مطالبه آنها باقی نمی‌ماند پس رای از منظر حق مشارکت بلا موضوع می‌شود. 
در سال‌های بعد از انقلاب هم که رای و مشارکت سیاسی در ساخت قدرت عنوان تکلیف یافت، به رای دهنده اجازه نداد که بداند مشارکت برای تولید کدام فرصت و امکان است؛ و این کور شدن فهم این موقعیت را فراهم کرد تا حاکمیت تعریف خود از ساختار را بر هر آنکه با من زاویه ای ندارد از من است، بنیان نهد. با این تفسیر رای برای افراد حکم بلیطی را یافت که می‌شد از محل فعالیت برای اخذ آن از مردم، گروهی به مجموعه حاکمیت ورود یابند و حتی بدون کمترین سرمایه‌ای مالک تلقی شوند و سهامدار انقلاب شوند. 
در عمل، التزام به دادن برنامه و داشتن اهلیت در کار، به حاشیه رانده شد و شوربختانه تداوم این روند عملا قدرت و حاکمیت را از امکان بهره‌مندی از نیروهای دارای فکر و برنامه محروم ساخت و روند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به اما و اگر سپرده شد و در نتیجه جریانی شکل گرفت که در آن اهمیتی به آینده و مدیریت آن داده نمی‌شود تا کاندیدا ملزم به ارائه برنامه شود و حزب ضمانت اجرایی شدن و به نتیجه رسیدن برنامه را تقبل کند. در نتیجه نه رای مصادف با تعریف بعمل آمده از آن شد و نه کسی عملا خود را بعد از جلوس در جایگاه قدرت ملزم به صیانت از رای مردم دانست.

حسن اسدی 


http://eradehmellat.ir/fa/News/2149/تفکر-حزبی-لازمه-صیانت-از-رای-مردم
بستن   چاپ