سعید حجاریان
اصلاحات حداقلی، اصلاحات حداکثری
سه شنبه 20 آبان 1399 - 09:44:53
فهم درست تحلیل سعید حجاریان که بعد از خروج حزب از شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان نگاشته شده، در واقع به‌نوعی ناخواسته می‌توان تأییدیه اقدام حزب تلقی شود که سخن نظریه‌پرداز جبهه اصلاح‌طلبان دلالت بر آن دارد، آنجا که تصریح می‌کند: «مسأله اصلاحات در شرایط کنونی عدم التفات نسبت به منطق موقعیت‌اش است»

جامعه امروز ایران بیش‌ازپیش میل به تکثر یافته است. با این وصف، خطایی راهبردی است که در درون جریان اصلاحات این تکثر به‌رسمیت شناخته نشود و در پی آن فراکسیون‌هایی پدید نیاید؛ فراکسیون‌هایی که طبعاً گفتمان‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند و راه‌های بسیج و سازمان‌دهی مختلفی را پیش می‌گیرند و مهم‌تر از آن در نسبت میان خود و حاکمیت مسیرهایی متفاوت را می‌پیمایند.
 پیش‌تر، در مباحثه‌ای میان آقای مصطفی ملکیان و من، از دوگانه «تقلیل مرارت» و «تقریر حقیقت» سخن به میان آمد. به گمان من بحث مذکور که سابقاً میان دو تفکر فلسفی-اخلاقی و جامعه‌شناختی- سیاسی در جریان بود، اینک با مقداری تغییر به بدنه جریان اصلاحات اعم از احزاب و کنشگران مستقل رسوخ کرده و آن را ناگزیر از دوپارگی استراتژیک کرده است. این دوپارگی در مواضع و راهبردهای دو گروه متجلی است.
 گروه نخست معتقدند، اصلاح‌طلبان بایستی بی‌توجه به سیاست‌های کلی از هر روزنی برای مشارکت در اداره امور عمومی کشور استفاده کنند، به اصحاب قدرتِ علیا و سفلی مشورت دهند و در صورت امکان عهده‌دار اداره بخش‌هایی از بوروکراسی کشور شوند.
 این نگاه عامل‌محور، معتقد است علت ناکارآمدی، فساد، نابرابری و دیگر مشکلات این است که تفکر اصلاحی یا به بیان دقیق‌تر، بهبودخواهانه، در درون ساخت قدرت فاقد نماینده اثرگذار است؛ بنابراین، در هر سطحی –که هسته سخت قدرت پذیرفت- باید ورود کرد، دست به اصلاح حداقلی زد و اصطلاحاً «تقلیل مرارت» کرد.
 گروه دوم معتقدند اصلاحات در پایین، بدون سطحی از اصلاحات در بالا ناممکن است و ازاین‌رو، «تقریر حقیقت» را مقدم بر سایر اقدامات می‌دانند.
 «تقریر حقیقت» در چارچوب بحث حاضر یعنی کوشش جهت اثرگذاری بر تصمیم‌سازی و نه لزوماً عوامل تصمیم‌گیر و رویه‌های جاری؛ یعنی تغییر سیاست‌های کلی و بالادستی.
 از این منظر این سنخ از اصلاحات زمانی ورود به بوروکراسی و مشورت به اصحاب قدرت را مؤثر می‌داند که قادر باشد بر ساختار تأثیر بگذارد؛ ساختاری که ناکارآمدی، فساد، نابرابری و... معلول آن است نه علت آن.
 مسأله اصلاحات در شرایط کنونی عدم التفات نسبت به منطق موقعیت‌اش است؛ یک‌سو ازدیاد زباله‌گردی و سرقت نان و در یک کلمه «فقر» است و سوی دیگر، انواع تبعیض و جان‌های ازدست‌رفته مردم و در یک کلام «ظلم».  با این وصف، نمی‌توان اصلاحات را پروژه‌ای تک‌پایه و تک‌بعدی تعریف کرد. برای این منظور ضروری است سنتزی از دو رهیافت «تقلیل مرارت» و «تقریر حقیقت» به دست داد و برای این منظور باید تعریفی نو از مقوله «تقریر حقیقت» ارائه کرد.

http://eradehmellat.ir/fa/News/255/اصلاحات-حداقلی،-اصلاحات-حداکثری
بستن   چاپ