علی مهری عضو کمیته مباحث بنیادین حزب ارداه ملت
چالش های درونی تفکر اصلاح طلبی
شنبه 20 مرداد 1397 - 19:29:24
در دهه 70 بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بعد از انقطاعی که جامعه اندیشگی کشور با جامعه اندیشگی جهانی پیدا کرده بود، وارد فاز جدیدی شد و باز خوانی اندیشه مدرن عمدتا در حلقه کیان شکل گرفت.
این بازخوانی خصوصا از آنجا مورد استقبال گسترده جامعه دانشگاهی هم قرار گرفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی دستورالعمل مواد اصلی و فرعی و شیوه تدریس علوم مختلف خصوصا علوم انسانی مانند فلسفه، ادبیات ، حقوق و سیاست و غیره را بر عهده گرفته بود. از این رو  نوعی محدودیت در ارائه اندیشه های نوین فلسفی مشهود بود. بدین سبب نوعی انقطاع معرفتی هم شکل گرفته بود. پایان هفت دهه حاکمیت سوسیالیسم در شوروی و غلبه گفتمان چپ که نوعی پیروزی برای نظام کاپیتالیستی به حساب می آمد بهانه ای شد برای رهایی جامعه اندیشگی کشور از سلطه بی چون و چرای چپ که از دهه ها ی قبل خصوصا حین مشروطیت آغاز شده بود و در ادامه ی آن نیز بعد از کودتای 28 مرداد و  مداخله آمریکا به عنوان قطب کاپیتالیستی دنیا، این تفکر چپی و  ضد آمریکایی با عواطف مردم گره خورد و  بر کشور مستولی گشت.
تلاش های نظام پهلوی برای رهایی از آن نیز راه به جایی نبرد و سرانجام موتور محرکه ی انقلاب شد و رژیم سرنگون گشت.  این در حالی بود که اندیشه و تفکر چپی آنچنان سیطره ای یافته بود که همه حرکتها و  جنبش های سیاسی آن موقع را تحت تاثیر خود گرفته بود. از جبهه ملی گرفته تا نهضت آزادی و جنبش های اسلامی کم یا بیش تحت تاثیر آن بودند. بعنوان مثال سازمان مجاهدین خلق و  چریک های فدایی خلق هسته های اصلی شان از جوانان نهضت آزادی نشات گرفت کسانی چون بیژن جزنی، حنیف نژاد و دیگران از همین جوانان بودند. شاه نتوانست از سلطه صمد بهرنگی، ساعدی، شاملو و دیگران بر ادبیات معاصر ایران خود را رهایی دهد. و تلاشهای بی فرجام او نهایتا منجر به انقلاب شد.
ذکر مختصر تاریخ اندیشگی معاصر به این دلیل آورده شد تا دانسته شود که تفکر لیبرالیستی ایرانی چرا علیرغم تحمل سختی و  فشار بسیار نتوانسته بود در جامعه اندیشگی ایران جایی برای خود باز کند و چرا جدی گرفته نمی شد.
در دهه هفتاد این فرصت فراهم آمد و تفکر لیبرالیستی با رهبری حلقه کیان توانست بر موج حاصل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوار شده و سکان اندیشگی کشور را بدست گیرد. در اینجا دو مساله وجود داشت. یکی مساله انقلاب و دیگری مساله ایدئولوژی. که می بایست از آن رهایی حاصل می شد. مساله ایدئولوژی اهمیتش از آنجا بود که هم میراث تفکر چپ بود و  هم میراث اسلام انقلابی و رادیکال. و رهایی از آن می توانست عرصه را برای عرض اندام تفکر لیبرالیستی مهیا کند و لذا مبارزه خود را براساس نفی ایدئولوژی و سپس نفی انقلاب تحت عنوان خاتمه انقلاب که از سالها پیش حتی در دوره حیات امام خمینی آغاز شده بود و دلیل آنهم شِکوه نظام مدیریتی جامعه از عدم استقرار نظم به عنوان عدم تحقق حاکمیت انقلاب از سوی رهبران نظام عنوان شده و  تهدیدی که ادامه روحیه انقلابی باعث بی ثباتی در کشور شده است و نهایتا منجر به تغییر در قانون اساسی شده بود.
بهر حال این فرصت با فروپاشی شوروی فراهم آمد و هم انقلاب و هم ایدئولوژی فرو کوبیده شد.
این در حالی است که تفکر نوین فلسفی در غرب در سیطره اندیشمندانی پسا ساختارگرا و پست مدرن و طرفداران مکتب انتقادی است که هجمه اصلی شان بعد از فروپاشی شوروی به سمت فروپاشاندن نظام کاپیتالیستی و نقادی مدرن شکل گرفته بود. در آن حوزه نه نفی انقلاب به این قطعیت بود و نه نفی ایدئولوژی، و این پاشنه آشیل خود جنبش اصلاح طلبی هم شد.
آنچه که با تسامح میتوان حکم به قطعی شدن آن در این عرصه داد، یکی فاصله « ذهن و عین » بود که به نفع ذهن تقریبا قطعیت یافته بود و دیگری نقش « قدرت » در شکل گیری این ذهنیت و زایش موجودی بنام قدرت که قائم بالذات بود و عمدا در ایران نادیده گرفته شد و میشود.
بهرحال این موج نوی اندیشگی چون طوفانی جامعه را در نوردید و  سایه سنگین خود را  بر تفکر اصلاح طلبی گستراند. تفکری که اساس آن بر نقد مدرن بنا شده بود و ناگهان سر از لیبرالیسم درآورد؟!
بدیهی بود که سرانجام اصلاح طلبی در آغوش لیبرال ها آرام خواهد گرفت و خیل عظیم جمعیتی که بدنبال نو خواهی و تحول گرایی بودند را سر خورده خواهد کرد.
سوال این است تکلیف مردمی که با دغدغه تغییرات بنیادین در مناسبات انسانی و اقتصادی و سیاسی  انقلاب کرده بودند، چه میشود؟ چه بلایی بر سر مطالبات معوق انقلاب می آید؟ چه کسی پاسخگوست؟ به هرحال بعداز چهل سال آیا پاسخگویی ضرورت ندارد؟ آیا تحقق لیبرالیسم اصلاح طلبانه کقایت می کند؟ پرسشی که می تواند همه بهشت دروغین صاحبان قدرت و ثروت را به چالش بکشد. از این رو به نظر می رسد ضرورت دارد گفتمان حلقه کیان مجددا باز بینی شود. و ما سعی خواهیم کرد. تفکر اصلاح طلبی و پارادکس های ساختارمند شده آن را به چالش کشیده و آشفتگی فکری درونی تفکر اصلاح طلبی را نشان دهیم.

http://eradehmellat.ir/fa/News/56/چالش-های-درونی-تفکر-اصلاح-طلبی
بستن   چاپ