علی مهری
شورش اقتصادی
دوشنبه 19 شهريور 1397 - 12:17:04
قبل از مشروطیت ما اقتصاد نداشتیم. بحث معیشت بود و بعدها هم که اقتصاد مطرح شد، از همان ابتدا نارس و ضعیف به دنیا آمد و همواره با تنفس مصنوعی و رانت ناشی از نفت به حیات خود ادامه داده است. بدون نفت حیات اقتصادی ما به مویی بند است. دشمنان و یا بهتر است بگویم دیگرانی که در سر سودای آقایی بر دنیادارند، نیز هرزمان اراده کرده‌اند تا اهداف و نیات خود را در خاورمیانه جهان‌سومی عملی سازند با قطع کردن این مجرای حیاتی به مقصود خویش رسیده‌اند. در سال‌های پایانی جنگ هم‌زمانی که فروش نفت ایران واقعاً سخت شده بود، مشقات و سختی‌های بسیاری را تحمل کردیم. ولی سرانجام مجبور به تمکین خواسته‌های همان دیگران شدیم. ازاین‌رو و به‌درستی در سال‌های بعد از جنگ یکی از اهداف همه گروه‌های سیاسی و انقلاب اقتصاد بدون نفت بود. سال‌ها پیش‌تر نیز به دنبال توسعه اقتصادی بودیم. اما خواستن کجا و توانستن کجا. و راحت باید گفت نتوانسته‌ایم و نخواهیم توانست مگر آن‌که متوجه شویم مشکل اصلی اقتصاد ملی ما چیست و کجاست؟ ما نظم اقتصادی نداریم چون اقتصادمان نارس به دنیا آمده و نیازمند رانت و تنفس مصنوعی ناشی از درآمدهای نفت بوده است. البته نه‌تنها نظم اقتصادی نداریم بلکه نظم اجتماعی هم نداریم. نظم فرهنگی هم نداریم. چراکه جامعه در فاز سیاسی شدیدی قرار دارد. گرچه در فاز سیاسی هستیم. اما این به آن معنا نیست که حداقل نظم سیاسی داریم. درواقع فاقد هرگونه نظم اجتماعی هستیم. گرچه اسلامیت و ایرانیت می‌تواند شیرازه اجتماعی ما را شکل دهد ولی نمی‌تواند «ما» را شکل بدهد و موجب نظم اجتماعی شود. نظم اجتماعی در حول «ما» شکل می‌گیرد. مایی که بتواند همه آحاد و افراد جامعه را فارغ از اندیشه و مذهب و اعتقاد و زبان و قومیت و ... آن‌ها در بربگیرد. در فقدان «ما»، همواره آماده شورشیم از شورش در رانندگی گرفته تا شورش در نظم سیاسی و اقتصادی و ... متأسفانه بعد از چهار دهه تجربه ما هنوز متوجه نشده‌ایم که سازه ملت – دولت چیزی نیست که بتوان به‌راحتی از کنار آن گذشت. «ما» ی ملی محصول همین سازه ملت – دولت است و نظم اجتماعی نیز محصول مای ملی. در فقدان ما همه‌چیز صوری و ظاهری است و جامعه نیز در بحران دائمی. ما در ایران با فساد موردی و حتی سیستمی هم مواجه نیستیم. به دلیل فقدان «ما»ی ملی به‌عنوان «ما»ی کل جامعه که بتواند ماهای کوچک‌تر را پوشش دهد، «ما»های کوچک‌تر همواره مجال دارند شورش کرده و تعادل‌های نیم‌بند و غیر پایدار را برهم زنند. ازاین‌رو معتقدم ما با جامعه فساد مواجه هستیم. جامعه کوچک‌تری که با اتکا به قدرت توان شورش اقتصادی و برهم زدن تعادل‌های غیر پایدار را دارد. بعضی از کارشناسان به‌درستی معتقدند که اقتصاد نهادی که توانایی بسیج نقدینگی جامعه را دارد، در ایران عامل این بی‌نظمی بوده و باعث بر هم زدن تعادل جاری را بوده‌اند. اما کسی به این دقت نکرده است که اقتصاد نهادی درعین‌حال می‌تواند باعث تقویت نظم اقتصادی و حتی پویایی آن شود. بزرگی صدسال پیش در روزنامه حقیقت مطلبی را در خصوص استقراض خارجی نوشته است که اکنون نیز ارزش خواندن و تأمل را دارد. ایشان نوشته‌اند فرض کنیم دو جوانی هستند که یکی پسر پولدار و ولخرجی است که هرچه پول دستش بیاید خرج می‌کند و دیگری پسری فقیر ولی کاری که اگر ده ریال پیدا بکند آن را تبدیل به یازده ریال می‌کند. بدیهی است استقراض خارجی برای آن پسر پولدار اصلاً خوب نیست، چون درنهایت باید اصل‌وفرع مال را رد کند. اما استقراض خارجی برای پسر دوم خوب است. اقتصاد ما مثل همان پسر پولدار است که باید مراقبش بود و پول اضافی دستش ندارد. به نظر ما بحث اقتصاد نهادی و یا مثلاً سیاست‌های انقباضی و انبساطی مشکلی از اقتصاد ملی و تحلیل و تصویر درستی را، مادامی‌که فاقد نظم اقتصادی هستیم و «ما»یی در پشت این نظم قرار ندارد، به ما نخواهد داد. بحث فساد اقتصادی و رویدادهای اخیر فقط تا حدود بسیار اندکی به سیاست‌های اشتباه دولت‌ها و یا حتی تحریم‌ها مربوط می‌شود. موضوع اقتصاد ملی ایران حتی فراتر از تغییر حکومت‌هاست. وابستگی اقتصاد ملی به رانت ناشی از درآمدهای نفتی تقریباً بعد از اولین برنامه اقتصادی در رژیم گذشته آغاز شد. دولت‌ها و حکومت‌ها تغییر کردند اما در بر همان پاشنه اقتصاد نفتی می‌چرخد. یکی از شعارهای اصولی انقلاب رهایی از درآمدهای نفتی بود که در هشت سال جنگ هم تلخی این وابستگی را در سال‌های آخر جنگ با تمام وجود چشیدیم. ولی قدمی برنداشتیم. ما نه‌تنها در نظم اقتصادی بلکه در نظم اجتماعی و فرهنگی و اجتماعی نیز نیازمند تغییرات بنیادی به نفع «ما»ی ملی بودیم تا انقلاب اسلامی به اهداف اصلی و کلیدی خود برسد که به نظر می‌رسد این تغییرات جایی در افق‌ها و چشم‌اندازهایی که توسط دست‌اندرکاران حکومت به‌طورکلی (اعم از دولت و مجلس و...) فراموش‌شده‌اند. فقدان «ما»ی ملی و به دنبال آن فقدان نظم اقتصادی، که بستر را برای شورش‌های اقتصادی مهیا می‌کند، از یک‌سو و وابستگی اقتصاد ملی به رانت نفتی، که به‌عنوان تنفس مصنوعی اقتصاد ملی را فاقد کارایی و پویایی نموده است، از سوی دیگر پاشنه آشیل تعادل پایدار اقتصادی ما شده است. ازاین‌رو ما نیز با رئیس‌جمهور روحانی موافقیم و حتی معتقدیم اعتراضات سیاسی اخیر را که علیه دولت مشاهده می‌کنیم، چیزی جز سوءاستفاده سیاسی و آدرس عوضی دادن نیست. درعین‌حال توجه رئیس‌جمهور روحانی را به‌ضرورت دریافت درست از شورش‌های اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی و اجتماعی و نیز اهمیت استراتژیک «ملت – دولت» و «ما»ی ملی به‌عنوان پشتوانه تعادل پایدار نظم‌های چهارگانه اجتماعی و خصوصاً اقتصادی را در برابر شورش‌های مذکور معطوف می‌کنیم. 

http://eradehmellat.ir/fa/News/73/شورش-اقتصادی
بستن   چاپ