علی مهری
سلسله مقالات آسیب‌شناسی جنبش‌های مدنی و دموکراتیک و رفرمیستی در ایران ژورنالیسم دیکتاتور
دوشنبه 2 مهر 1397 - 16:53:34




این‌که فضای فعالیت مطبوعاتی در ایران بشدت سنگین و مخاطره‌آمیز هست، برکسی پوشیده نیست و این‌که مطبوعات در ایران ناچار هستند ملاحظات بسیاری را در نظر داشته باشند واقعیتی انکارناپذیر است. اما انصافاً ایران محل تربیت روزنامه‌نگاران فوق‌العاده‌ای بوده است. روزنامه‌نگاری که بتوانند در این عرصه سخت قلم بزند و از تیغ سانسور و آزادی بعد از بیان نیز جان سالم بدر ببرد و درعین‌حال بتواند همان نقشی را که مطبوعات در کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته بر عهده دارند ایفا بکند واقعاً قلم‌به‌دستی ارزشمند بوده و می‌تواند جایگاه ممتازی در عرصه بین‌الملل هم کسب کند. اما این مسئله در جامعه‌ای که مواجه با خلأ عرصه عمومی واقعی و کارکردی است و احزاب و جامعه مدنی از جایگاه و نفوذ سیاسی و اجتماعی برخوردار نیستند، می‌تواند به آسیب جریان‌ها و جنبش‌های دموکراتیک تبدیل شود و این مسئله موضوع این یادداشت است:
در جوامعی که به مطبوعات به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی می‌نگرند و مطبوعات در آن جوامع جایگاه منحصربه‌فردی را از آن خود کرده‌اند، مطبوعات در کنار جامعه مدنی و احزاب با شکل دادن عرصه عمومی و ساخت اجتماعی واقعیت و افکار عمومی، نظمی را بنا می‌نهند که کارکرد سیستم مردم‌سالاری را تسهیل کرده و حتی کارایی می‌بخشند. این‌که منتقدان جوامع مدرن رویکرد خود را به اساس و بنیان‌های سیستم حاکم معطوف کرده و ناگزیر به نقش مطبوعات در شکل‌گیری نابرابری نیز می‌تازند موضوع دیگری است که به نظر نویسنده شامل حال کشورهایی چون ایران نمی‌شود. روزنامه‌نگاری در ایران، خصوصاً بعد از انقلاب و دوم خرداد بالندگی و توسعه‌ای یافته که متناسب با شرایط جامعه ایرانی نیست و فاصله بسیاری از بدنه جامعه و سایر نهادهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی یافته است که در غیاب جامعه مدنی و احزاب و عرصه عمومی اکنون می‌رود پای در جای دیکتاتوری نهاده و یا کمک‌کار دیکتاتوری گردد. «ژورنالیسم دیکتاتور» پدیده‌ای است در کشورهایی چون ایران که مردم‌سالاری در آن‌ها نضج نگرفته و سیستم حکومتی اقبالی به احزاب و جامعه مدنی و عرصه عمومی نداشته و هنوز دوران پوپولیستی انقلاب را حفظ کرده؛ یعنی شعارهای انقلاب در حد شعار باقی مانده و وارد سیستم حاکم نشده است. زمانی که جامعه مدنی و احزاب هنوز پا نگرفته باشند، مطبوعات از این خلأ استفاده کرده و خود رأساً به شکل‌گیری عرصه عمومی غیرواقعی پرداخته و دست‌اندرکار ساخت افکار عمومی شده و در سایه نزدیکی به قدرت و یا قدرت‌های بالقوه، توانایی خود در ساخت اجتماعی واقعیت را در خدمت آنان قرار داده و در یک رابطه دوسویه نقش احزاب را هم ایفا کرده و ازآنجاکه امکان نقد و کنترل مطبوعات توسط عرصه عمومی واقعی، که توسط جامعه مدنی و احزاب ایجاد می‌شود، وجود ندارد، یکه‌تازی نموده و بی‌آنکه پاسخگو باشند، با فضاسازی، چهره‌سازی و سایر تکنیک‌های خلق افکار عمومی، عرصه عمومی خیالی را خلق و سپس آن را در آغوش قدرت بی‌رقیب می‌خوابانند و گاهاً بی‌آنکه بدانند، عرصه عمومی و افکار عمومی را به قربانگاه استبداد و دیکتاتوری می‌کشانند.

http://eradehmellat.ir/fa/News/95/سلسله-مقالات-آسیب‌شناسی-جنبش‌های-مدنی-و-دموکراتیک-و-رفرمیستی-در-ایران-ژورنالیسم-دیکتاتور
بستن   چاپ