زهره رحیمی
اخبار پر سروصدای سفر ترامپ به خاورمیانه، و برنامهها و رویدادها و بازدیدهایی که کشورهای سهگانه عربی برای متاثرکردن و جلبتوجه ترامپ تدارک دیده بودند، باعث شد که یادم بیفتد ایران حتی وقتی در چنین موقعیتهایی هم قرار بگیرد_گذشته از امکانات و فضا و فناوری که نداریم_، حتی ایدههای مسئولین ما در بسیاری موارد آنقدر زننده و سبک و عقبمانده هستند که نرد رقابت را در برابر جوامع دیگر از پیش باختهاند. نمونهاش آدمکهای مقوایی که از برجستهترین چهرههای سیاسی و تاریخی نظام میسازند و آنها را با خود در مراسم بغل میکنند و میچرخانند یا روی صندلی مینشانند و به ایشان ادای احترام میکنند!
واقعا همه این تواناییها میتواند مهمانانی چون عمو دونالد و مستر ایلان را بشدت متحیر و البته سرگردان و انگشت به دهان نه. بلکه انگشت به چشم کند تا کاش چشمی نمیداشتند و نمیدیدند!
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چه رسالتی دارد؟ این نهاد چقدر بودجه در اختیارش هست و این بودجه در شرایط پرچالش کنونی باید صرف چه امورات و اولویتهایی شود؟ اساسا بر مبنای چه تدبیر و کیاستی، چنین پروژهای را در حالوروز نزار و پر از معضل ایران به عنوان یک ضرورت تشخیص داده است؟ چرا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تولیگری هشدار به مردم در موضوع قیام و قیامت را بر عهده گرفته؟ آیا در حوزه مسئولیتها و نقشهای سپاه پاسداران، دیگر هیچ وظیفه و کار معطل و موخری نمانده که دیدار نمایشی با نکیر و منکر به ضرورت اینروزهای ما بدل شود؟
اقدام به کارها و پروژههایی که هر صاحب خِردی میتواند از پیش، واکنشهای تحقیرآمیز عمومی و رسانهای در داخل و خارج را به آن حدس بزند دقیقا با چه نیت و دغدغهای صورت میگیرد و چه کسانی پشت پرده چنین پروژههایی سود و زیان قصه را محاسبه و سنجش میکنند؟