استراتژی ایران در شرق: موازنه قدرت یا طراحی نظم منطقه‌ای؟
شنبه 10 آبان 1404 - 21:03:55

فاطمه قدم 

مسیر دیپلماتیک کشور به سمت محور شرق، فراتر از یک انتخاب ساده تاکتیکی، یک تحول استراتژیک بنیادین است. این رویکرد، در کانون تحلیل‌های داخلی، سه تفسیر متضاد را به وجود آورده است که هر کدام، آینده نفوذ و امنیت منطقه را به شکلی متفاوت رقم می‌زنند.
نگاه غالب، این استراتژی را عمدتاً در چارچوب «موازنه قدرت مطلق» می‌بیند. این دیدگاه، منطقه را همچنان میدان رقابت ناگزیر تعریف می‌کند و همکاری‌ها را تابعی از ضرورت‌های کوتاه‌مدت و مقابله با فشار خارجی می‌داند. تمرکز صرف بر تقویت بازدارندگی و حفظ تعادل قوا، هرچند برای بقا ضروری است، اما زمینه را برای تشدید تنش‌ها فراهم می‌سازد. این رویکرد، ظرفیت استراتژی شرق را تنها در حد یک سپر دفاعی تنزل می‌دهد و از پتانسیل آن برای ایجاد تحول ساختاری غافل می‌ماند.
در نقطه مقابل، تفسیری دیگر، بر اهمیت «توسعه نهادهای همکاری منطقه‌ای» تأکید دارد. این جریان، شرق را بستری برای تعریف روابط پایدار می‌داند. تمرکز بر پروژه‌های مشترک اقتصادی و زیرساختی، به‌دنبال ایجاد شبکه‌های وابستگی مثبت است که ثبات را در بلندمدت تضمین کند. این دیدگاه مثبت است، اما گاهی در برابر قدرت‌های مسلط‌تر در شرق، رویکرد منفعلانه‌ای اتخاذ می‌کند و صرفاً در ساختارهای موجود نقش ایفا می‌کند.
تحلیل سوم، که مسیر میانی و سازنده را پیشنهاد می‌کند، بر «توازن هوشمند میان واقعیت و آرمان» استوار است. این رویکرد، ضمن پذیرش واقع‌بینی در حفظ قدرت و امنیت ملی، معتقد است که هدف غایی نباید تکرار الگوی قدیمی قدرت باشد. این استراتژی، از فضای شرق به‌عنوان فرصتی برای نقد و تلاش برای نهادسازی منصفانه، در سطح منطقه استفاده می‌کند. این دیدگاه، با درک فضای رقابتی، هدف را نه صرفاً حفظ موجودیت، بلکه مشارکت در طراحی قواعد جدیدی می‌داند که منافع بلندمدت کشور را در چارچوبی عادلانه‌تر تثبیت نماید.
در نهایت، موفقیت این استراتژی وابسته به عبور از تفاسیر واکنشی است. توانایی سیاست خارجی در استفاده از قدرت برای رسیدن به میز مذاکره، و استفاده از مذاکره برای شکل‌دهی به ساختارهای پایدار و عادلانه، استراتژی را از سطح تاکتیکی به سطح ژرفای استراتژیک ارتقا خواهد داد.


http://eradehmellat.ir/fa/News/7232/استراتژی-ایران-در-شرق-موازنه-قدرت-یا-طراحی-نظم-منطقه‌ای؟
بستن   چاپ