حرکت به شعری عاطفی
چهارشنبه 7 دي 1401 - 10:43:26
در این قسمت می‌خواهم به یک تجربه شخصی جدید در شعر بپردازم، به یک تجربه‌ای شاید عاطفی. در این تجربه توانسته‌ام از قالب‌های فردی خودم فاصله بگیرم و به قالب‌های دیگران نزدیک شوم. این تجربه را، در مجموعه شعری به نام “ اشخاص “ خواهم نوشت. اشخاصی که برای خود من، معرفه هستند. نمی‌خواهم بگویم کاملاً موفق خواهم شد به غصه‌ها، عشق‌ها، آرزوها و رویه‌های آن اشخاص متصل شوم، بلکه حداقل سعی خواهم کرد در ذهن شعری خودم، به آن اشخاص نگاه کنم. این یکی از بهترین و لذت‌بخش‌ترین‌هایم در مسیر شاعرانه‌ام بوده است. ذوق‌زده هستم. دم‌دستی‌ترین یا نزدیک‌ترین کلمه‌ای که می‌توانم برای این کیفیت از شعر خودم پیدا کنم، “ عاطفه “ است، “ بستری عاطفی “. من فکر می‌کنم که نوعی از شادی‌های انسانی هستند که در وضعیت جمعی عاطفی ما رخ می‌دهند،
این شادی‌ها، نه اصیل‌تر، و نه پایدارتر از شادی‌های دیگر آدمی هستند، بلکه شاید اندکی غرورانگیزتر باشند. در زیر نمونه‌ای از این تجربه جدید شعری‌ام را می‌آورم:

حاج‌خانم: 
یک‌بار دیده بودم که دارد
سرش را به دیواری در کوچه می‌کوبد،
یک‌بار هم که ساعت دوازده و نیم شب
از عابربانک برمی‌گشتم
دیدم از کوچه می‌رود پایین،
از نحوه احوالپرسی او
با من و مادرم فهمیدم
غصه‌هایی زیاد دارد،
خیلی دلم می‌خواست به او بگویم
حاج‌خانم
الهی ساق پای من بشکند و
شما را در این حال نبینم.


مرتضی صادقیان

http://eradehmellat.ir/fa/News/1900/حرکت-به-شعری-عاطفی
بستن   چاپ