علی مهری
اگر و فقط اگر کمی به فکر منافع شهروندان بودیم ...
سخن سردبیری
بزرگنمایی:
در داستان شورای شهر تهران که کلیه اعضای آن جریان موسوم به اصلاحات (و نه جریان اصیل اصلاحات) را نمایندگی می کنند، اگر دقت کنید از انتخاب شهردار گرفته تا اظهارنظرها و دیدگاههای ایشان، متوجه میشوید یک جای کار میلنگه. اینها بهتر بود میرفتند وزارت کشور و در مورد سیاست داخله اظهار فضل میکردند و یا میرفتند وزارت امور خارجه و در مورد برجام و غیره، تا اینکه بیایند و صندلیهای شورا رو اشغال کنند.
وقتی تاریخ معاصر ایران را ورق می رنی گذشته از فداکاریها و ازجانگذشتگی بسیاری از مبارزان و آزادیخواهانی همچون ثقهالاسلام و علی مسیو و ستارخان و کریم بزاز و چرندابی و دیگرانی چون تقی زاده و جواد زاده و رفعت و ... مشاهده میکنی بعد از تصویب قانون خودمختاری ایالتی و ولایتی و تشکیل انجمنهای مربوطه، زمانی که کار دست مردم محلات میرسه تصمیمات عجیبوغریبی میگیرند که واقعاً مایه تأسفه و هیچ در قواره آزادیخواهی و نوخواهی نیست، از زنجیر کشیدن در مبادی ورودی محلات گرفته تا تشکیل محکمههای بدون قانون و کلی تصمیماتی که نشان از آزاد شدن بچههای درونشان دارد. آرزوهای کودکی و نوجوانیشان را عملی میکنند و ... آرزوهای فروخفتهای که هیچگاه نتوانسته بودند عملی کنند و الان فرصتی مهیا شده که بدون هیچ مانعی آنها را به منثه ظهور برسانند. این دوستان ماهم در شورای شهر، آنچنان قانون پشت قانون وضع میکنند، مانند کلافی که گربه دور خودش میپیچد و دستوپایش گرفتار کلاف سردرگم. آدمی فکر میکنه اینها چرا دنبال پروژه دشمن سازی از رقبا هستند؟ خودشان را با افکارشان تنها بگذاری همینجوری برای خودشان بحران درست میکنند و عاقبت عاجز و درمانده میایند سراغ تو که چه بکنیم. ادعا این است که شورای عالی اصلاحطلبان از افراد نخبه هم باید پر شود. پر میشود اما خروجیاش قانونیه که خودشان وضع کردهاند تا اگر رفتند شورا نتونند از بین خودشان یکی رو در رأس شهرداری بگمارند. ازاینرو دست به دامان بازنشسته و اینوآن میشوند و خودشان را از بهترین فرد ممکن محروم میکنند و این میشود کلاف سردرگم.
آخه این چه کاریه؟ آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم؟ جالب اینجاست که همین آقایان واسطه میشوند از مجلس استفساریه بگیرند برای خلاف قانون مجلس در مورد بازنشستهها اما نمیآیند استفساریه بدهند برای مقررات مندرآوردی خودشان. ادلهشان این است که فرد علی البدل موجود خطرناکی است؟! اما میتوان با آمریکا مذاکره برابر کرد؟! من واقعاً موندم اینها چه نخبگانی هستند و ما چه مردم بدبختی؟