ماجرای گوشبریده فاروق چه بود؟
اندیشه
بزرگنمایی:
فاروق پسربچه 13 ساله اهل افغانستان که دو ماه است وارد ایران شده و همراه عمویش مقابل دوربین ظاهرشده درباره زخم روی گوشش میگوید: ماشین ترمز کشید و گوش من خورد به باربند و خونی شد. عموی فاروق هم اضافه میکند: گوشش را بخیه نکرده یک پماد دادند که چرب کند. فاروق به فیلمبردار میگوید: از من فیلم گرفتند و رفتند. همینجا ایستاده بودم دوتایی آمدند یکی اینطرف ایستاد یکی اینطرف. گفت بگو مأموران شهرداری کردهاند. از این دوتا ترسیدم. گفتن کتکت میزنیم. عموی او با اشاره به اینکه آن دو نفر یک سمند سفید داشتهاند تأکید میکند: فاروق گفته گوشم به باربند ماشین خورده اما آنها گفتهاند نه اسم باربند ماشین را نیاور. اسم کارگران شهرداری را بیاور. بگو شهرداری گوشم را بریده. فاروق در این فیلم میگوید که پس از جراحتی که برای گوشش پیشآمده خانمی حوالی پارکوی او را به یک درمانگاه برده و گوشش را پانسمان کرده است. دو مردی که او را مجبور کردهاند بگوید گوشش را مأموران شهرداری بریدهاند یک روز پس از پانسمان گوشش فاروق را دیده و از با زور از او فیلم گرفتهاند. این دو نفر امروز بازداشت شدند. هنوز از انگیزه آنها برای انتشار چنین فیلم خلاف واقعی خبری در دست نیست. فاروق پنج خواهر و برادر دارد. چهارخواهرش همراه پدر و مادرش در افغانستان زندگی میکنند و فاروق و برادرش در ایران تکدی گری و زباله گردی میکنند.