زیست انتقادی، گفتگو، مای جمعی گزارش

زیست انتقادی، گفتگو، مای جمعی

  بزرگنمایی:
نشستی در مؤسسۀ رحمان، در روز دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ درخصوص «زیست انتقادی، گفت‌وگو، مای جمعی»، با حضور هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، مینو مرتاضی، فعال حقوق زنان و اردشیر منصوری، دانش‌آموختۀ فلسفۀ علم برگزار شد.

نشستی در مؤسسۀ رحمان، در روز دوشنبه 3 بهمن 1401 درخصوص «زیست انتقادی، گفت‌وگو، مای جمعی»، با حضور هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، مینو مرتاضی، فعال حقوق زنان و اردشیر منصوری، دانش‌آموختۀ فلسفۀ علم برگزار شد. 

ضرورت طرفین برابر برای گفت‌وگو
دکتر هادی خانیکی درخصوص دو پرسش مطرح‌شده:
1. شهروند جهانی بودن چیست و چه مزایا و مشکلاتی را به همراه دارد؟
2. همۀ طردشدگان این جنبش وقتی به میدان سیاست بازگشته‌اند و سعی دارند تا عرصۀ عمومی را پس بگیرند، چطور به رسمیت شناخته می‌شوند و چگونه می‌توانند تکثر خود را به رسمیت شناخته و با یکدیگر گفت‌وگو کنند؟
گفت:
برای پاسخ به زیست انتقادی باید به سؤال دوم پاسخ داد. جامعۀ ایران در یک زیست انتقادی و جنبش اعتراضی به سر می‌برد، گرچه سرشت این اعتراضات با هم متفاوت است، ولی آنچه مشخص است این است که همه معترضند و از دیده نشدن به فغان آمده‌اند. 
وی عنوانِ «جنبش نادیده‌گرفته‌شدگان» را به این اعتراضات داد و گفت کسانی که به رسمیت شناخته نشده بودند، در مرحلۀ اثبات خود هستند و مطالبات خود را بیان می‌کنند و نقطه مشترکشان این است که همه غافلگیر شده‌اند، لازم به ذکر است که این تغییرات، حداقل 30 سال پیش در مطالعات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی که در ایران انجام شده با دو مشخصه همراه است: 1. سفارش‌دهندۀ همۀ این‌ها دستگاه‌های مسئول دولتی هستند. 2. توسط برجسته‌ترین محققان کشور انجام گرفته‌اند.
این استاد دانشگاه بیان داشتند که به نظر من برای ساده‌تر شدن موضوع باید گفت که وجه اشتراک، دیده نشدن است. دیده نشدن در اشتغال، تحصیل، تصویب مقررات حقوقی و غیره. وقتی رسانۀ داخل برای افراد مرجعیت خود را از دست می‌دهد، وارد فضای مجازی می‌شود و در نتیجه توازن رسانه‌های داخلی و خارجی به هم می‌خورد. پس بعد از ویژگی اول این جهان زیست انتقادی، یعنی دیده نشدن، اگر بتوانیم به رسمیت شناخته شدن را حل کنیم، گفت‌وگو را هم می‌توانیم حل کنیم. گفت‌وگو طرفینِ برابر لازم دارد.
دکتر خانیکی در ادامه از اندیشۀ اکسل هونت گفت که معتقد است لازمۀ شکل‌گیری گفت‌وگو به رسمیت‌شناسی است و وی از اخلاقِ به رسمیت‌شناسی حرف می‌زند. رابطۀ «من» و دیگری برای این‌که به «ما» تبدیل شود نیازمند دیگرپذیری است. این‌که کاری کنیم رقیب ما نتواند حرف بزند، این گفت‌وگو نیست و اکسل هونت گفت‌وگو را فراتر از کنش ارتباطی می‌بیند. دستاورد جنبش اعتراضی تاکنون، به رسمیت شناخته شدن بوده است. 
در ادامه، ایشان خاطر نشان کرد که جامعۀ ایران در طی 30 سال تغییرات گفته‌شده دارای سه ویژگی متکثر، متفاوت و سیال است. سیالیت اگر از مجراهای مدنی پیش رود جامعه را قوی می‌کند و جامعۀ قوی می‌تواند با حکومت حرف بزند. آنچه مبرهن است این است که گفت‌وگو با قدرت رابطۀ مستقیم دارد. گفت‌وگو یعنی اثربخشی، نه مذاکره و نه محدود بودن به عرصۀ سیاست. در گفت‌وگو شنیدن مقدم است بر دیدن. سایر مؤلفه‌ها چون اخلاق، عقل و قانون عناصری است که باید در گفت‌وگو به آن توجه کرد. پس نگاه اکسل هونتی به گفت‌وگو با توجه به شرایط امروز ما، نگاه مناسبی است. درنتیجه دوگانه‌سازی از سوی دولت، نخبگان و جامعۀ مدنی می‌تواند برای جامعۀ ما تهدیدکننده و خطرناک باشد و روزنه‌های ورود به گفت‌وگو را ببندد. 
و در پایان اذعان داشتند که آینده را روشن می‌بینند، زیرا لحظات افول و بحران، لحظات روشنی و فرصت نیز است و مای جمعی باید شکل بگیرد و همه باید در آن مشارکت کنند. 

شکل گیری گفتمان سوم حول جنسیت
خانم مینو مرتاضی درخصوص شکل گرفتن گفتمان سوم صحبت کرد و گفت که مرگ مهسا امینی، برای به حاشیه رانده‌شدگان نمادی برای آنچه بود که از سر می‌گذرانند. از طرفی تنوع مطالبات این اعتراضات به نحوی بود که هرگز آن را تجربه نکرده بودیم. همچنین آمار افرادی که با این اعتراضات همدل و از وضع موجود ناراضی بودند نشان‌دهندۀ این است که نمی‌شود این حجم از نارضایتی وجود داشته باشد اما گفتمانی شکل نگیرد.
وی گفت بدون توجه به و قیاس با آنچه بر جنسیت زنانۀ قبل‌از انقلاب و امروز رفته، نمی‌توان به راه سومی رسید. گفتمان جنسیت از مشروطه به بعد، به‌دنبال نوعی گفتمان نوگرایانه است. عاملیت نوگرایی یک ملت به شخص شاه تحویل داده می‌شد و او هر چیزی را در قالب یک امتیاز تقدیم می‌کرد. در حوزۀ جنسیت نیز نوگرایی و مدرنیته به‌جای ارتباط با اندیشه، با تن زن و مرد ارتباط برقرار می‌کند و به‌تبع آن در حوزۀ روشنفکری نوعی ترجمه‌اندیشی به‌جای تولید پا می‌گیرد و مؤلفه‌های اصلی مدرنیته مثل آزادی، به رسمیت شناختن فردیت و عقلانیت اساساً مطرح نمی‌شود. در گفتمان جنسیت هم تن زن مطرح می‌شود. 
پس‌از انقلاب نیز همچنان همان گفتمان پدرسالارانه مطرح است. گفتمان‌ها از هم تأثیر می‌پذیرند. گفتمان جنسیت تحت تأثیر گفتمان انقلاب قرار گرفت. پس‌از انقلاب با وجود این‌که افراد خودشان انتخاب کردند که چه پوششی داشته باشند، اما گفتمان جنسیت باز هم با محور زن انقلابی مسلمان، تنانه شد. در این سال‌ها استراتژی زن برای زن، ارزش‌های زنان را خواه‌ناخواه وارد جهان اجتماعی کرد و فقط آن‌هایی که از این گفتمان پیروی می‌کنند، می‌توانند پیشرفت کنند. چنین گفتمانی آن‌هایی را که خودشان توانمند شده‌اند را دچار تعارض نقش می‌کند. 
خانم مرتاضی گفت که بعد از جنگ در گفتمان «سازندگی» به جهت خارج شدن فضا از رخوت، شعار دادند که زنان می‌توانند با کت و شلوار تردد یا دوچرخه‌سواری کنند و باز هم زنان ابزاری برای شادسازی و زیباسازی فضا شدند، بدون این‌که نقش‌های کلیدی داشته باشند. با کنار رفتن دولت اصلاحات و روی کار آمدن دولت اصولگرا، زنان دوباره به حاشیه رانده می‌شوند. 
گفتمان‌ها، همه سویه‌های ایدئولوژیک دارند و نمی‌توانند تماماً بر عینیت استوار شوند. به همین دلیل این‌که تصور کنیم گفتمان سکولار نشانی از سنت ندارد، جعلی است. گفتمان‌ها بر اساس عینیت موجود است که زن موردِنظر را بازنمایی می‌کنند و در این بازنمایی است که به قدرت نیاز دارند تا رژیم حقیقت خود را بسازند. بنابراین گفتمان سوم از سنت و مدرنیته چیزی را خواهد گرفت که ادغام می‌کند. گفتمان در خلاء به وجود نمی‌آید، بلکه با تکیه بر سویه‌های ایدئولوژیک خاص خود، راه سومی را بر اساس ارزش‌های خود می‌سازد و داوری را بر همین اساس نقایص و کمالات زنی که می‌خواهد، نشان خواهد داد. اگر دال مرکزی در گفتمان جنسیت، پدرسالاری و عاملیت با پدر است و آن را از زن و مرد انقلابی دریغ می‌کند، مانند ابژه‌هایی فاقد سوژگی که تحت عاملیتی هستند و نمی‌توانند خودشان حق انتخابی داشته باشند، در این نقطه است که زنان تا زمانی موردِتأیید هستند که تحت اقتدار و گفتمان رسمی عمل کنند. 
وی در پایان با اشاره به اعتراضات اخیر بیان داشت که زنان خواهان بازنمایی در مقام سوژۀ بدنمند ـ و نه الزاماً تنانه ـ و دارای عاملیت در همۀ ابعاد جهان اجتماعی هستند. گفتمان سوم باید از تضادها بیرون کشیده شود و با بدن و اندیشۀ زنان گره بخورد و مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و باورهای زنان را گرد آورد تا به تولید دانش برسد و این دانش را در خدمت جنسیت و سایر نیرو‌های حذف‌شده قرار دهد. این گفتمانِ تازه، نه‌تنها زنان را بلکه سیاست را باید بر پایۀ اخلاق مراقبت و نهاد مدنی دوباره بازتعریف کند و از سیاست بر پایۀ رقابت‌های جناحی بگذرد تا بتواند به‌طور ایجابی عدالت و برابری را برای زنان و همۀ جامعه به ارمغان بیاورد. 

به نقد کشیدن گفتمان غالب 
اردشیر منصوری معتقد است که جامعه‌ای که در آن التفات جمعی مختل شود، در آستانۀ بحران قرار دارد. وی گفت که یک جامعۀ هشیار مرز بین حادثه، بحران و فاجعه را باید بداند. حادثه یک اتفاق نامطلوب است که پیش می‌آید، اما زود حل و فصل می‌شود. بحران زمانی است که آن حادثه به گره بزرگ‌تر و پیامد‌های بیشتری می‌انجامد و فاجعه زمانی است که اثرات نامطلوب یک بحران بدون این‌که مشخص باشد چه زمانی به پایان می‌رسد، همچنان ادامه دارد. جامعۀ ما گاهی با ندیدن بحران به‌سمت پاک کردن صورت‌مسئله و انباشت بحران‌های مغفول گام برمی‌دارد. درکی که انسان و به‌طور مضاعف زن امروز از حق خود دارد، نقطۀ مقابل فهم نهادینه‌شدۀ انسان از فقه سنتی است. اتفاقی که ما با آن مواجهیم، غلبۀ یک گفتمان حاکمیتی با خوانش سنتی از دین است که حتی در میان دین‌داران و دین‌شناسان متکثر نیست. با این گفتمان واحد، ورودی عقلانیت‌های متکثر مسدود شده و دیگر عقلانیت عمومی تصمیم‌گیر نیست. تا حدی که شهروندی که خود را محق می‌داند، محروم از بیان آنچه برای او عقلانی به نظر می‌آید، است. 
به این ترتیب، تا زمانی که بی‌قدرتان با هم ائتلاف نکرده‌اند و در جامعۀ شبکه‌ای‌شده گفتمان شکل نگرفته، نوعی گفت‌وگوی طیفی شکل می‌گیرد و گاهی میان نابرابرها این گفت‌وگو پا می‌گیرد که چندان هم با معیارهای گفت‌وگوی آزادانه و آرمانی تطابق ندارد. کسانی که معترضند نباید منادی نفی گفت‌‌وگو باشند، بلکه باید فرایند گفت‌وگو را با هر استدلال و اندیشه‌ای ادامه دهند. هرچند که در این شرایط گفت‌وگو بعید می‌نماید، اما اگر شرایط گفت‌وگو رعایت شود، اثری در گفت‌وگو دارد و مطلوب است. 
من معتقدم که نهاد مدنی، گرچه ضعیف، ولی وجود دارد و باید برای میل گفت‌وگوی مطلوبِ برابر، شروطی بگذارد تا گفت‌وگوی نقادانه شکل بگیرد. ما گفت‌وگوی نقادانه را یاد نگرفته‌ایم، ولی باید آن را تمرین کنیم. همان‌طور که گلاسر می‌گوید، برای گفت‌وگوی نقادانه باید به این چهار شاخص توجه کنیم: 
1. نگرش نقادانه و معطوف به حقیقت، نه مچ‌گیری؛
2. دانش و مغالطه‌شناسی؛
3. مهارت؛
4. تلاش.
ما قطعاً در بحرانی اجتماعی و سیاسی هستیم و تا زمانی که گفتمان غالب به نقادی کشیده نشود و به التفات جمعی نرسیم، عبور از این بحران برای ما دشوار خواهد بود. 


فاطمه قدم


نظرات شما

admin-magz

درود برخانم قدم گزارش بسیار خوب و حاوی نکات مهم وقابل توجه🙏

۱۴۰۱/۱۲/۰۴

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

اکثریت جامعه خواهان تغییر است

سالی که نکوست از پیداست

مجلس و مبارزه با فساد

رخداد های منطقه ای و جهانی و رسالت حزبی

انتخابات حزب محور

جنبش زنان ایران

نمایشگاه رسانه ایران

بررسی یک نمونه تاریخی در بازار نیروی کار

مردان سپر آلودگی و تورم

چرخه مدارا

نان خالی را هم از سفره ها برداشتند!

گپی در نمایشگاه مطبوعات

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

اخبار جهان 78

تقدیر نامه نمایشگاه رسانه ایران

مشاهدات در 65 درجه جنوبی

آزادی زنان به سبک استالین

درگذشت خالف

سایه سیاست

کاروانسرای ایزد خواست

سرعت قطار تورم در دولت سیزدهم

اولین کتاب از مجموعه سازوکار حزبی به وزارت ارشاد ارسال گردید

حضور نماینده حزب اراده ملت ایران در گفتگوی نخبگان سیاسی دانشگاه تهران

حضور نشریه اراده ملت در بیست و چهارمین نمایشگاه رسانه های ایران

برنامه ریزی حزبی ترجیع بند جلسات دبیران حوزه ها

فلسفیدن در باب دروغ؛ دروغ چرا؟!

انتخابات و دیگر هیچ ...

درباره ما

ایران گربه نبود

راهکارهای اثربخشی مجلس

انتخابات حزب محور (بخش اول)

نقلی از سلسله نشست های گفتگو و اندیشه

تاریخچه مالیات ایران

از نبود ظلم باید نوشت یا از وجود آزادی؟ چیستی عدالت و ظلم!

دولت رانتیر چیست و چه پیآمدهایی دارد؟

بیشتر آسیب های اجتماعی با فقر نسبت پیدا می کنند

کارآمدی مجلس را در گرو حضور شایستگان است

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

جهان در هفته ای که گذشت (77)

حضور انتشارات حزب در نمایشگاه کتاب استان هرمزگان

اعضا جدید دفتر سیاسی حزب مشخص شدند

نشریه سازمانی اراده ملت اولین حضور نمایشگاهی خود را تجربه میکند

ابراز نگرانی اعضا هیات دبیران حوزه ها در مورد برنامه 5 ساله حزب

لازم بود یادآوری کنیم

Black white and the greys سیاه سفید و خاکستری ها

آشپزخانه دیکتاتور

شهلا، نخستین ناشر زن ایران

معینی کرمانشاهی

خلیج فارس میزبان مهربانیست

خشکسالی بی سابقه