ضرورت حکمرانی حزبی در اینجا و اکنون کشور مدیر مسوول

ضرورت حکمرانی حزبی در اینجا و اکنون کشور

  بزرگنمایی:
جامعه‌ ایران در لحظه‌ای تاریخی ایستاده است؛ نه صرفاً برای تغییر چهره‌ قدرت، بلکه برای بازتعریف خودِ مفهوم حکمرانی. بحران‌های تو در توی مشروعیت، ناکارآمدی و بی‌اعتمادی عمومی، دیگر صرفاً محصول ضعف مدیریتی یا فساد ساختاری نیستند. این بحران‌ها ریشه در غیاب یک «نظام عقلانی واسط» میان جامعه و قدرت دارند؛ نظامی که در جهان مدرن نامش حزب است.

رحیم حمزه

مقدمه
جامعه‌ ایران در لحظه‌ای تاریخی ایستاده است؛ نه صرفاً برای تغییر چهره‌ قدرت، بلکه برای بازتعریف خودِ مفهوم حکمرانی. بحران‌های تو در توی مشروعیت، ناکارآمدی و بی‌اعتمادی عمومی، دیگر صرفاً محصول ضعف مدیریتی یا فساد ساختاری نیستند. این بحران‌ها ریشه در غیاب یک «نظام عقلانی واسط» میان جامعه و قدرت دارند؛ نظامی که در جهان مدرن نامش حزب است.
حکمرانی حزبی در این معنا، نه یک گزینه‌ مدیریتی بلکه ضرورتی تمدنی است. به تعبیر مرحوم دکتر فیرحی، حزب با اصل دموکراسی ملازمه دارد: یکی بدون دیگری نه زاده می‌شود و نه پایدار می‌ماند. دموکراسی بی‌حزب، صدایی است بی‌ساز و حزب بی‌دموکراسی، ابزاری است بی‌روح.
در «اینجا و اکنون»، سخن گفتن از حکمرانی حزبی یعنی بازخوانی نسبت جامعه‌ی ایران با عقلانیت سیاسی، با مسؤولیت جمعی و با مفهوم قدرت در معنای مدنی آن.

بحران فردمحوری و ضرورت نهاد
یکی از ریشه‌های ناکارآمد مزمن در سیاست ایرانی، استمرار ذهنیت فردمحور است. جامعه‌ ما هنوز درکی نهادمند از سیاست ندارد؛ سیاست همچنان صحنه‌ قهرمانان و کارگزاران است، نه سازوکارها و نهادها. از دوران مشروطه تا امروز، بسیاری از جنبش‌ها با اشتیاق آغاز شدند اما در فقدان نهادهای پایدار، در برابر فشارهای درونی و بیرونی فروریختند. در چنین وضعی، هر تغییر سیاسی به جای اصلاح قواعد، به تغییر چهره‌ها فروکاسته می‌شود. گویی جامعه همواره در انتظار «فرد نجات‌بخش» است، نه در جست‌وجوی ساختار رهایی‌بخش.
حکمرانی حزبی تلاشی است برای عبور از این چرخه‌ی تاریخی. حزب، سیاست را از اراده‌ی افراد به عقل جمعی می‌سپارد؛ تصمیم را از عاطفه به تحلیل منتقل می‌کند. در حکمرانی حزبی، سیاست محصول روند است، نه واکنش؛ محصول گفت‌وگو و یادگیری است، نه غریزه و مصلحت لحظه‌ای.

تجربه‌های جهانی و درس‌های آن برای ایران
هیچ جامعه‌ای به دموکراسی پایدار نرسیده مگر آنکه نهاد حزب را به‌عنوان ستون میانی میان قدرت و مردم به رسمیت شناخته باشد. تاریخ تحولات سیاسی قرن بیستم، به‌ویژه در اروپا و شرق آسیا، سرشار از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهند چگونه نهادینه‌سازی حکمرانی حزبی، پیش‌شرط گذار از هرج‌ومرج سیاسی به ثبات و توسعه بوده است.
1. آلمان پس از جنگ جهانی دوم
جمهوری فدرال آلمان پس از فاجعه‌ نازیسم، تنها با بازسازی نظام حزبی توانست از ویرانی سیاسی و اخلاقی رها شود. حزب دموکرات مسیحی و حزب سوسیال دموکرات، دو قطب عقلانیت سیاسی جدید شدند. قدرت، نه در اختیار افراد کاریزماتیک، بلکه در چارچوب نهادهای حزبی و با توافقات میان‌حزبی توزیع شد. نتیجه آن شد که آلمان از دل شکست، به یکی از باثبات‌ترین دموکراسی‌های جهان بدل گشت.
2. ژاپن و حزب لیبرال دموکرات
ژاپن پس از جنگ، با ایجاد نظام حزبی منسجم توانست مسیر توسعه اقتصادی را با ثبات سیاسی پیوند بزند. حزب لیبرال دموکرات، با وجود انتقادها، نقشی اساسی در تبدیل خواست‌های اجتماعی به سیاست‌های بلندمدت داشت. در ژاپن، تغییر نخست‌وزیرها اغلب تغییری در جهت کلان کشور ایجاد نکرد، زیرا حافظه‌ی برنامه‌ای حزب پابرجا بود.
3. هند، دموکراسی پرتنش اما نهادمند
در هند، حزب کنگره و سپس مجموعه‌ای از احزاب منطقه‌ای، ساختار سیاست را از فردگرایی نجات دادند. با وجود تنوع زبانی و مذهبی، نظام حزبی توانست میدان گفت‌وگو و رقابت را به جای خشونت و انقطاع بنشاند. نتیجه این شد که هند، علی‌رغم فقر و تضادهای درونی، دموکراتیک‌ترین نظام در جهان جنوب شد.
4. تجربه‌ی ترکیه
ترکیه، به‌رغم نوسان میان سکولاریسم و اقتدارگرایی، در دوره‌هایی توانست از دل رقابت احزاب، نظام تصمیم‌گیری نسبتاً پاسخ‌گو بسازد. اصلاحات دهه‌های گذشته و گسترش مشارکت عمومی، به مدد حضور نهادهای حزبی بود؛ هرچند بازگشت اقتدارگرایی نشان داد که اگر حزب به نهاد بدل نشود و در شخص ادغام گردد، دموکراسی نیز فرو می‌ریزد.

درس‌های کلیدی برای ایران
دموکراسی بدون حزب، به سرعت به پوپولیسم یا تکنوکراسی بی‌پایه می‌لغزد.
توسعه‌ی اقتصادی بدون ثبات حزبی پایدار نمی‌ماند؛ زیرا اعتماد عمومی و سرمایه‌گذاری اجتماعی متزلزل می‌شود.
حزب ضامن عقلانی‌سازی دولت است؛ دولت قوی از دل حزب قوی بیرون می‌آید، نه از دل خلأ سازمانی.
هرگاه حزب تضعیف شده، نهادهای غیررسمی و پنهان جای آن را گرفته و فساد و بی‌اعتمادی گسترش یافته است.

حزب به مثابه نهاد یادگیری جمعی
در ساختار مدرن، حزب صرفاً وسیله‌ی دستیابی به قدرت نیست، بلکه «مدرسه‌ی مدنیت» است. حزبی که زنده است، شهروند می‌سازد؛ و جامعه‌ای که شهروند می‌پرورد، دموکراسی را نه در صندوق رأی بلکه در زیست روزمره تمرین می‌کند .حزب باید بستر گفت‌وگوی منظم میان اندیشه و عمل سیاسی باشد؛ جایی که ارزش‌ها، تجربه‌ها و تحلیل‌ها به دانش مشترک بدل شوند. این دانش همان سرمایه‌ی عقلانی است که ساختار قدرت را پاسخگو نگه می‌دارد.
در حکمرانی حزبی، حزب محصول روند است نه واکنش، و فرآیند یادگیری جمعی، روح سیاست را زنده نگه می‌دارد. جامعه‌ای که در آن احزاب آزاد و پایدار فعالیت می‌کنند، از چرخه‌ی فرساینده‌ی خطا و تکرار رها می‌شود؛ زیرا تجربه‌ها فراموش نمی‌شوند، بلکه به حافظه‌نهادی بدل می‌گردند.

از دولت‌محوری به جامعه‌محوری
در نظم سیاسی ایران، دولت هنوز مرکز ثقل همه‌چیز است: منابع، تصمیم‌ها، حتی معناها. تجربه معاصر نشان داده هیچ دولتی، هر قدر نیرومند، نمی‌تواند جای جامعه را پر کند .حکمرانی حزبی، نقطه‌ی گذار از دولت‌محوری به جامعه‌محوری است. دولت یکی از بازیگران عرصه‌ی عمومی است، نه همه‌ی آن. احزاب، شوراها، نهادهای مدنی و رسانه‌های مستقل، شبکه‌ای از مسئولیت و نظارت متقابل می‌سازند.
چنین ساختاری عقلانیت قدرت را تضمین می‌کند و مانع تمرکز و فساد می‌شود. در این چارچوب، جامعه به‌جای مطالبه‌گری صرف، به شراکت در تصمیم‌سازی می‌رسد؛ و سیاست از صحنه‌ فرمان دادن به عرصه‌ی گفت‌وگو تبدیل می‌شود.

دموکراسی به مثابه فرآیند، نه رویداد
دموکراسی در ایران غالباً به‌عنوان یک «رویداد» تجربه می‌شود: انتخاباتی، مشارکتی، شعاری. اما بدون حزب، این رویدادها به نهاد بدل نمی‌شوند. دموکراسی، در معنای اصیل خود، فرآیندِ دائمیِ گفتگو، اصلاح و بازنگری است؛ تنها در قالب حکمرانی حزبی نهادینه می‌شود.
حزب، میدان تمرین مسئولیت‌پذیری است. انتخابات بدون حزب به پوپولیسم می‌لغزد، آزادی بیان بدون حزب به پراکندگی صداها ختم می‌شود. حکمرانی حزبی، دموکراسی را از سطح شور به عمق شعور می‌برد.

جمع‌بندی و چشم‌انداز: از دولت به جامعه، از اقتدار به مشارکت
در افق آینده ایران، حکمرانی حزبی بازسازی شکل دولت نیست، بلکه بازتعریف نسبت قدرت و جامعه است. حزب، نهاد تربیت شهروند و سازمان‌دهی اراده‌ جمعی است، نه ابزار تصرف دولت.
این تحول دگرگونی زبان قدرت است: از فرمان دادن به فهمیدن، از کنترل به اعتماد. حزب، پلی میان ملت و دولت می‌سازد؛ میان خواست و دانش، میان ارزش و تصمیم.
بدون این پیوند، دموکراسی در ایران به مراسمی بی‌جان فرو می‌ریزد. اما با نهادینه شدن حکمرانی حزبی، سیاست خانه‌ عقل می‌شود و قدرت شفاف و پاسخگو.
از حزب مصلحت‌طلب تا حزب معناجو
از حزب شخص‌محور تا حزب اندیشه‌محور
از حزب تابع تا حزب مؤسس
بازسازی آینده ایران از بازسازی حزب آغاز می‌شود و بازسازی حزب، احیای جامعه است.



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

ایرانِ امروز و هزینه‌های سنگین کشوری که بدون حزب اداره می‌شود

تبلیغات معکوس

ایران و غرب؛ تقابل یا مذاکره

سکوت جهانی و عدالت معلق در غزه

نقش احزاب از نگاه حاکمیت در ایران: تحلیل نظری و تاریخی

قدرتمندان جهان از ایران چه می‌خواهند؟

اساس این بانک رفاقتی بود

خطر حذف ارز ترجیحی و تبعات آن بر اقتصاد کشور

ازدواج کودک، فقر و چرخه آسیب اجتماعی

اهمیت قشر کارگر در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع

انقلاب وسطی (بخش دوم)

بازخوانی ابتذال شر و عدالت ترمیمی در اندیشه هانا آرنت

رهایی از زندان نام‌ها

از بحران تا بهره‌وری؛ چگونگی استفاده از سیلاب در کشور

معرفی کتاب در اندیشه ایران

نقد و بررسی کتاب «قانون و مسئولیت»

همایش «کودک و طبیعت» در هفته ملی کودک برگزار شد

بیانیه درخصوص وضعیت نگران کننده پارک چیتگر

اکالیپتوس؛ ناجی سبز یا تهدید خاموش برای منابع آب زیرزمینی؟

جهان در هفته‌ای که گذشت

حکیمی‌پور دبیرکل حزب اراده ملت ایران شد

آغاز به‌کار گروه تلفیق برنامه‌ریزی بلندمدت حزب اراده ملت ایران

ابقا هیأت اجرایی با حضور دبیرکل جدید

مدرسه حزبی3؛ آغاز دوره زمستان در افق تازه اندیشه و آموزش حزبی

ضرورت حکمرانی حزبی در اینجا و اکنون کشور

طبقات ناراضی در جدال با سرمایه‌داری

گرجستان در تقاطع بحران‌ها؛ انتخابات شهرداری و اعتراضات خیابانی

انقلاب وسطی (وسطا) پیش‌درآمد

از برجام تا بازگشت تحریم‌ها؛ روایت ناتمام دیپلماسی و منطق قدرت

مکانیسم ماشه: «مرگ تدریجی امید در پازلی از تحریم و بحران»

استراتژی ایران در شرق: موازنه قدرت یا طراحی نظم منطقه‌ای؟

توصیه نامه سیاسی

معرفی کلی مدل اقتصادی سوئد:

جین گودال تولد و دوران کودکی

جاماندگی

ریشه‌ها و ورود گوجه‌فرنگی به ایران

زنان غیرنظامی در غزه: بار سنگین جنگ بر دوش بی‌صدایان

من پاییز سرد می‌خواهم

فشار اقتصادی و بحران خاموش خودکشی

سالاد کاهو

تا می‌توانی بنویس

کتاب نهنگ که بیشتر می‎خواست

جهان در هفته ای که گذشت (99)

ارسال کتاب «پلنوم چهارم حزب اراده ملت ایران» به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

انتصاب مدیر جدید پژوهشسرای ملاصدرا زنجان

برگزاری پلنوم چهارم حزب اراده ملت ایران پیش از کنگره سراسری یازدهم

برگزاری نشست اصلاح‌طلبان نیشابور برای انتخابات شورای شهر

نشست هم‌اندیشی اصلاح‌طلبان نیشابور با موضوع «برای انتخابات شوراها چه باید کرد؟»

تشکیل نخستین نشست کارگروه تدوین برنامه استراتژیک «حاما»

چپول