دو هفته نامه اراده ملت
ایرانِ امروز و هزینههای سنگین کشوری که بدون حزب اداره میشود
سخن سردبیری
بزرگنمایی:
«گزارش پیشِرو با نگاهی تحلیلی به چالشهای مالی و ساختاری احزاب در ایران امروز میپردازد و در ادامه، پدیده تبلیغات معکوس را بهعنوان یکی از آسیبهای جدی عرصه سیاسی واکاوی میکند؛ مسائلی که شناخت دقیق آنها برای بهبود کارآمدی کنش حزبی ضرورتی انکارناپذیر است.»
رحیم حمزه
چند ماه گذشته برای جامعه ایران، دورهای بود که در آن «بحرانها» نه بهعنوان رویدادهای پراکنده که به صورت رشتهای به هم پیوسته جلوه کردند از تشدید فشارهای بینالمللی و احتمال فعالسازی سازوکارهای تنبیهی، تا مناقشات سیاست ارزی و حذف ارز ترجیحی و نیز موجهای تازهای از آسیبهای اجتماعی چون ترک تحصیل، فقر و ازدواج کودکان این رخدادها هر کدام پیام واضحی دارند اما معنای مشترکشان یک چیز است:
ساختار تصمیم گیری کشور فاقد نهادهایی است که بتوانند تصمیمهای پایدار قابل پیشبینی و پاسخگو تولید کنند. این همان جایی است که مفهوم حکمرانی حزبی از یک بحث روشنفکری تبدیل میشود به یک ضرورت حیاتی برای بقای جامعه سیاسی ایران.
1. سیاست خارجی بدون نهاد؛ تصمیمات سنگین بدون پشتوانه جمعی تحولات مرتبط با مکانیسمهای فشار بین المللی در هفتههای اخیر نشان داد که سیاست خارجی ایران همچنان فرد محور است، نه نهادمحور. در نظام حزبی کارآمد سیاست خارجی محصول رقابت برنامهای احزاب است، نه نتیجه سلیقه دولت و نه واکنشهای نقطهای به فشارهای لحظهای وقتی سیاست خارجی از ه مسیر «حزب نمیگذرد کشور با تصمیماتی روبه رو میشود که ریسکشان بر دوش کل جامعه میافتد، اما مسؤولیتشان بر عهده هیچ نهادی نیست ایران امروز به ساختاری نیاز دارد که بتواند سیاست خارجی را عقلانی پایدار و قابل دفاع کند نه اینکه هر موج بینالمللی به بحران داخلی تبدیل شود.
2. بحث حذف ارز ترجیحی؛ نمونهای درس آموز از اقتصاد بدون نهاد حزبی مناقشه بزرگ این روزها درباره حذف ارز 28500 تومانی و پیامدهای آن بر کالاهای اساسی نسخه دیگری از همان مشکل ساختاری است. تجربه حذف ارز 4200 تومانی در سال 1401 نشان داد که تصمیمات اقتصادی بدون پشتوانه نهادی هزینه ساز میشوند: موج تورم، کاهش قدرت خرید، فقر لایههای جدید و بیثباتی در بازار در کشورهایی با حکمرانی حزبی چنین سیاستهایی بدون ارزیابی پیامد»، «پیوست اجتماعی» و «برنامه جبرانی» ممکن نیست. اما در ساختار کنونی ایران، سیاستهای ارزی با سرعتی تعیین می شوند که حتی مجلس و کارشناسان اقتصاد نیز فرصت ارزیابی ریسکهای آن را پیدا نمی کنند. این چرخه وجه اقتصادی همان مشکل سیاسی است نبود نظام ح نبود برنامه نبود پاسخ گویی؛ تکرار بحران.
3. بحرانهای اجتماعی؛ نشانههای عریان فرسودگی نهادی
گزارشهای اخیر درباره ازدواج کودکان فقر مزمن ترک تحصیلهای گسترده و افزایش خشونت خانوادگی بازتاب مستقیم ضعف نهادهای حامی جامعه است. در حکمرانی حزبی مسائل اجتماعی «مسئله سیاسی هستند؛ در حکمرانی بدون حزب این مسائل فقط «آمار» می شوند. وقتی نهاد حزبی حامی وجود ندارد، آسیبهای اجتماعی
دیده میشوند اما به برنامه بدل نمیشوند گفته میشوند اما به سیاست عمومی ترجمه نمیشوند گزارش میشوند اما در ساختار تصمیمگیری اثر نمیگذارند. به همین دلیل است که بحرانهای اجتماعی در ایران به جای کاهش در حال انباشت» و «تکرار نسلی» هستند.
4. چرا حکمرانی حزبی ضرورت است نه انتخاب؟
حزب، حافظه نهادی است؛ بدون حزب هر دولت از صفر شروع میکند خطاها تکرار میشوند و تجارب یک نسل برای نسل بعد به ارث نمیرسد. در ایران امروز حافظه حکمرانی گسسته و کوتاه مدت است؛ حزب، قدرت را از فرد به نهاد منتقل میکند. وقتی ساختار سیاسی حزب محور نباشد برنامه تولید میکند؛ برنامه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاست خارجی در ساختار حزبی «پیش نویس» نیست، «پروژه» است. حزب، مرجع تضارب آراست؛ حاکمیت بدون بحث و رقابت برنامهای نمیتواند تصمیمات باکیفیت اتخاذ کند. حزب، مشارکت اجتماعی را از انتخابات دوره ای فراتر میبرد؛ جامعهای که فقط هر چهار سال مشارکت میکند، مشارکت ندارد؛ تماشاگری منفعل است.
ایران بدون حزب در برابر بحرانها بی دفاع میماند؛ واقعیت این است که امنیت سیاسی ثبات اقتصادی و سلامت اجتماعی در ایران امروز هر سه یک نقطه شکست مشترک دارند فقدان نهادهای حزبی که بتوانند سیاستگذاری پایدار قابل پیشبینی و پاسخگو ایجاد کنند. حکمرانی حزبی، نه امتیاز روشنفکری است نه خواسته گروهی؛ بلکه ساختار ضروری برای کشوری است که میخواهد آینده داشته باشد. تا وقتی تصمیمات بزرگ بدون برنامه حزبی بدون پشتوانه نهادی و بدون مسؤولیتپذیری جمعی اتخاذ میشوند ایران در برابر هر بحران تازه، بیدفاع خواهد ماند. جامعه ما به مرحلهای رسیده که «حکمرانی بدون حزب» دیگر پاسخگو نیست. بدون بازسازی نهادی و ایجاد نظام حزبی واقعی، بحرانها نه تنها ادامه مییابند، بلکه عمیق تر میشوند.
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی