نظریه پرداز انحطاط، روی در خاک کشید
معرفی و پیشنهاد
بزرگنمایی:
سیدجواد طباطبایی، یکی از برجسته ترین اندیشمندان علم سیاست به ویژه در زمینه اندیشه سیاسی،که توانست با تالیف آثار مهم و برجسته، به نظریه پردازی در اندیشه سیاسی ایران و تاریخ نگاری در اندیشه سیاسی غرب بپردازد، ۱۰ اسفند در بیمارستان هوگ ارواین در کالیفرنیا دارفانی را وداع گفت.
سیدجواد طباطبایی، یکی از برجسته ترین اندیشمندان علم سیاست به ویژه در زمینه اندیشه سیاسی،که توانست با تالیف آثار مهم و برجسته، به نظریه پردازی در اندیشه سیاسی ایران و تاریخ نگاری در اندیشه سیاسی غرب بپردازد، 10 اسفند در بیمارستان هوگ ارواین در کالیفرنیا دارفانی را وداع گفت .طباطبایی اصالتا اهل تبریز بود و در خانواده ای آذری به دنیا امد. جواد طباطبایی در همان دوران کودکی زبان فرانسه را نزد کشیشی فرانسوی زبان، فراگرفت. او همزمان با تحصیلات آموزشی رسمی، برای فراگیری فلسفه، به حوزه علمیه تبریز نیز میرفت .
وی پس از اخذ دیپلم برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه تهران رفت. پس از آن، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و نهایتا در رشته فلسفه سیاسی از دانشگاه سوربن فارغالتحصیل شد.
او در سالهای حضور در فرانسه، به حلقه لوئی آلتوسر، فیلسوف مارکسیست و فرانسوا شاتله فیلسوف هگلی مارکسی وارد شد. او همزمان با مشارکت فعال در حلقههای فلسفی فکری، چند یادداشت و مقاله را از اندیشمندان صاحب نامی همچون لنین، آلتوسر و جان لوئیس ترجمه کرد. در سال 1363 به ایران بازگشت و پس از بازگشت به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد و معاون پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد.
بعدها اگر چه خودش نمیدانست تحت چه عنوانی، اخراج شد. پس از اخراج از دانشگاه تهران، طباطبایی به کار پژوهشی خود در مراکز دیگر ادامه داد و با امکاناتی که در مراکز پژوهشی فرانسه، آلمان، و آمریکا فراهم آمد، پژوهشی درباره تاریخ اندیشه در ایران را دنبال کرد.
وی در سال 1376 موفق شد نشان نخل آکادمیک، عالیترین نشان علمی فرانسه، و مدال نقره تحقیقات در علم سیاست را از دانشگاه کمبریج کسب کند. او مدتی نیز عضو هیئت علمی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی بود. جواد طباطبایی موفق به کسب مقام برگزیده در جشنواره فارابی سال 1396 گشته و از سوی رئیسجمهور لوح تقدیر دریافت کرد.
سید جواد طباطبایی از همان دوران آغاز به تحصیلات آکادمیک تا واپسین روزهای حیاتاش، مشغول نگارش، تحلیل و اندیشهورزی بود. آثار طباطبایی را میتوان به 2 دوره تقسیم کرد؛ دورهی نخست شامل آثار دههی 60 و 70 او میشود- یعنی سه کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران»، «زوال اندیشه سیاسی در ایران» و «خواجه نظام الملک» - آثار این دوره بیشتر دارای رویکردی متن گرا بوده و بر خودبسندگی متون و کشف منطق درونی، میان متنهای مختلف، استوار است. مفهوم کلیدی آثار این دوره «زوال» است که ویژگی اندیشه است.
دوره دوم نیز شامل سه رساله «دیباچهای بر نظریه انحطاط»، «مکتب تبریز» و «حکومت قانون در ایران» در دههی 80 میشود که دارای رویکردی زمینه گرا است؛ یعنی فهم متون در بستر تاریخی بر مبنای زمینههای ایدیولوژیک و تاریخی درونی هر دوره است. همچنین مفهوم کلیدی آثار این دوره «انحطاط» است که ویژگی تمدن است.
دکتر طباطبایی در کتاب تأملی درباره ایران نوشته است: ایرانزمین، سرزمینِ همه ″ایرانیان″ است. ″ایرانیان″ نامِ عامِ همه ″ما″، یعنی مردمانیاست که به طورِ تاریخی، از کهنترین روزگاران در آن سکونت گُزیده و تقدیرِ تاریخی آن سرزمین و تقدیرِ تاریخی خود را رقم زدهاند. این ″ما″ هیچ قیدی و تخصیصی ندارد و هیچ قیدی و تخصیصی نباید به هیچ نامی و به هیچ بهانهای بر آن وارد شود. این ″ما″ بر همه مردمِ ایران شمولِ عام دارد و هیچ ایرانی را نمیتوان به هیچ نامی و هیچ بهانهای از شمولِ عامِ آن خارج کرد. این ″ما″ فرآورده وحدتِ کلمه سیاسی نیست، به طورِ تاریخی نیز چنین نبودهاست، بلکه، مانندِ خودِ ایرانزمین، به طورِ خودجوش، وحدتی در کثرت است. این ″ما″ کثرتِ همه ایرانیانیاست که از هزارههای پیشین، در زمانهایی و از مکانهای گوناگون، مهاجرت کرده و این سرزمینِ بزرگ را برای سکونتِ خود برگزیدهاند، سهمی در نیک و بدِ آن دارند و تاریخ، تمدن و فرهنگِ آن را آفریدهاند.
حامد نامجو
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی