«مشارکت مدنی و پیوندهای اجتماعی» نوشتار

«مشارکت مدنی و پیوندهای اجتماعی»

  بزرگنمایی:
پیش‌درآمد امروزه موضوع «سرمایه اجتماعی» و میزان اهمیت آن، اذهان بسیاری از اهالی و صاحب‌نظران عرصه اجتماعی و سیاسی را به خود مشغول داشته است. یکی از دلایل اهمیت سرمایه اجتماعی، نقش سازنده آن در شکل‌گیری کنش‌های جمعی در جهت اهدافی متعالی است که بتواند کارویژه‌های مختلفی را در جامعه برعهده بگیرد.

پیش‌درآمد
امروزه موضوع «سرمایه اجتماعی» و میزان اهمیت آن، اذهان بسیاری از اهالی و صاحب‌نظران عرصه اجتماعی و سیاسی را به خود مشغول داشته است. یکی از دلایل اهمیت سرمایه اجتماعی، نقش سازنده آن در شکل‌گیری کنش‌های جمعی در جهت اهدافی متعالی است که بتواند کارویژه‌های مختلفی را در جامعه برعهده بگیرد. 
از سویی حاکمیت‌ها همواره تلاش کردند تا در بزنگاه‌های تاریخی، با بهره‌گیری از پتانسیل بالای این قشر دست به بسیج عمومی در مواقع خاص بزنند. طبیعتاً بسیج عمومی هم زمانی روی خواهد داد که رابطه میان راس و قاعده هرم قدرت در جامعه دچار گُسست نشده باشد. اعتماد متقابل و مداوم میان قدرت مرکزی و افراد جامعه، حکم خونی را دارد که در رگ‌های نظام سیاسی جریان پیدا می‌کند و کارایی سیستم را تضمین خواهد نمود. در یک منظر کلی فعل‌وانفعالات موجود در جامعه را می‌توان در یک فضای سه‌ضلعی به تصویر کشید که اضلاع آن را به تعبیر «کارل پولانی» دولت، بازار (اقتصاد) و اجتماع تشکیل می‌دهند. این سه ضلع را می‌توان سه نیروی اصلی یا سه قلمروی اصلی یا سه سپهر تصور کرد که همه اتفاق‌هایی که در جامعه رخ می‌دهند، به‌نوعی به آنها ربط پیدا می‌کنند، از آنها تأثیر می‌پذیرند، یا به یکی از اینها نزدیک‌ترند. ما در تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران این مدل مفهومی را برای توضیح به کار می‌گیریم. به همین منظور در این نوشتار بنا داریم که وضعیت فرازوفرود سرمایه اجتماعی در ایران امروز را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم و بدین‌گونه بازگوی این مهم باشیم که چنانچه سرمایه اجتماعی، مؤلفه همبستگی خود را از دست بدهد چه خطراتی متوجه نهاد قدرت و جامعه خواهد گردید.
انجمن‌ها و نهادهای رسمی
یکی از نشانگرهای عمق همبستگی اجتماعی و احساس مسئولیت در اقشار مختلف جامعه، احساس خوشایند کمک به دیگری است. تلقی ذهنی نیرویی محرک جهت نیل به مسئولیتی اجتماعی که انسان را در جهت حرکت به سمت کنشی اجتماعی - انسانی (کمک و امداد) سوق می‌دهد. یکی از نشانه‌های افول سرمایه اجتماعی در یک جامعه، کاهش میزان این احساس در بین مردم است. پیمایش‌ها نشان می‌دهد که در سال 1379 نزدیک به 30 درصد از پاسخ‌گویان بر این باور بوده‌اند که کمک به دیگران در جامعه ایران بسیار رواج دارد. بر اساس داده‌های مطالعاتی، این میزان در سال‌های بعد رو به افول گذاشته و علی‌رغم افزایش مختصری که در انتهای یک دوره مشاهده می‌شود میزان آن هنوز حدود 5 تا 6 درصد کمتر از سال 1379 است. نتیجه دیگر این داده‌ها این است که بیشتر پاسخ‌گویان بر این باورند که کمک به دیگران در حال کاهش است. به‌گونه‌ای که توجه مردم به مشکلات دیگران کاسته شده و دغدغه افراد بیشتر معطوف به حل مشکلات خودشان گشته است. انعکاس چنین تغییری را می‌توان در داده‌های مطالعات دیگری نیز مشاهده نمود که گویای کاهش آمار مستمر کسانی است که عضو جمعیت‌های خیریه بوده‌اند. دراین‌خصوص نیز رقمی که در مقطعی از زمان به 30 درصد افزایش‌یافته بود در آخرین سالی که برای آن داده‌ای مستند موجود است، به زیر 10 درصد کاهش‌یافته. غرق‌شدن در لایه‌ تفرّد و به‌اصطلاح درگیرشدن با «کشیدن گلیم خود از آب» تبعات اجتماعی بسیاری را در پی داشته و بحران‌هایی را زاده است.
یکی دیگر از مواردی که می‌توان به‌واسطه آن، انگیزه مشارکت و احساس مسئولیت و به تعبیری پویایی مدنی را در یک جامعه مورد سنجش قرارداد، عضویت در انجمن‌های اولیاومربیان است. انجمن‌های اولیاومربیان از جمله بسترهای دیرپای مشارکت مدنی برای شهروندان عادی بوده‌اند و نشانه‌های اولیه افول سرمایه اجتماعی در کشورهای مختلف، کاهش مشارکت شهروندان در این انجمن‌ها بوده است. آمارها نشان می‌دهند که میزان مشارکت در انجمن اولیاومربیان از 7 درصد در سال 1353 به 26 درصد در سال 1375 افزایش‌یافته و تا سال 1382 در همان سطح باقی‌مانده است؛ ولی در سال‌های بعد روبه‌کاهش گذاشته، به‌نحوی‌که در سال 1397 به حدود 10 درصد رسیده است. کاهش روند عضویت در این انجمن که به‌نوعی نهادی فرهنگی نیز محسوب می‌گردد، می‌تواند به شکلی پرده از برخی مسائل در لایه‌های فرهنگی جامعه بردارد.
نهادهای صنفی سازنده یکی دیگر از جنبه‌های مهم حیات تشکیلاتی به شمار می‌آیند و نقش بزرگی در همبستگی اجتماعی و اخلاقی ترشدن جامعه ایفا می‌کنند. نهادهای صنفی در ایران به‌خاطر نقش‌های بالقوه سیاسی خود از یک‌سو موردتوجه گروه‌ها و جریانات سیاسی فعال مردمی قرار دارند و از سوی دیگر نیز بدبینی و حساسیت دولت را در ایران بر می‌انگیزانند. این حساسیت و تردید می‌تواند هزینه‌های مشارکت در نهادهای صنفی را برای افراد بالا ببرد و آن‌ها را ترغیب کند که مشکلات صنفی و شغلی خود را با استفاده از شیوه‌های غیرمتعارف یا بوروکراتیک فردی پیگیری کنند. در پیمایش سال 1353 درباره عضویت در نهادهای صنفی سؤالی از مخاطبان مطرح نشده است؛ اما از سال 1374 که در پیمایش‌ها چنین موضوعی مطرح بوده است، سطح مشارکت پاسخ‌دهندگان به طور مرتب کمتر از 10 درصد بوده است. شاید درصدهای اندکی بالاتر که مربوط به سال‌های اولیه انقلاب را شامل می‌شوند، تا حدی متأثر از فضای انقلاب 1357 و پویایی و فعالیت تشکیلاتی مردم در آن سال‌ها بوده است. بعدازاین تاریخ سطح مشارکت کاهش‌یافته به‌نحوی‌که در سال 1397 به حدود 5 درصد تنزل یافته است. از شاخص‌های اجتماعی - فرهنگی به سمت شاخص‌های سیاسی حرکت می‌کنیم تا نگاهی به وضعیت آن در جامعه مورد بررسی بیندازیم. میزان مشارکت سیاسی، حساسیت افراد نسبت به سرنوشت جامعه و آینده کشور و نیز تلاش آنها برای بهروزی مردم را نشان می‌دهد. شواهد نشان می‌دهند که مشارکت سیاسی در ایران چند خصوصیت مهم دارد: یکی اینکه شکل سازمان‌یافته آن در قالب احزاب و گروه‌های سیاسی بسیار ضعیف است و بخش بسیار نحیفی از جمعیت در این نوع نهادها و سازمان‌های سیاسی مشارکت دارند. دوم آنکه مشارکت حامیان و طرف‌داران نظم موجود در قالب سازمان‌های رسمی شیوع بیشتری دارند. سوم آنکه مشارکت سیاسی توده‌ای در قالب انتخابات با وجود گستردگی که در طول چهار دهه اخیر داشته به‌تدریج رو به افول گذاشته است.
در مورد احزاب سیاسی در ایران بارها به این نکته اشاره شده که احزاب بیشتر از جنس محفلی و گعده‌ای برخوردار هستند و با حزب به معنای واقعی که در جوامع دموکراتیک وجود دارند متفاوت هستند. همچنین در فرهنگ سیاسی ایران گرایش به فعالیت سازمان‌یافته سیاسی اندک است. به طور معمول چهره‌ها یا رسانه‌ها سعی می‌کنند خود را مبرا و فارغ از گرایشات حزبی معرفی کنند و چنین پرهیزی را امتیاز خویش قلمداد می‌کنند. این جمله را بارها از افراد و رسانه‌های متعدد شنیده‌اید که به هیچ حزب و جمعیت سیاسی، وابستگی ندارند. اگر به جنبه دیگری از مشارکت سیاسی یعنی شرکت در انتخابات، بپردازیم باید آن را یکی از جنبه‌های مهم حیات سیاسی در جامعه ایران پس از انقلاب به شمار آورد. داده‌های آماری نشان می‌دهند که در طول چهار دهه مشارکت در انتخابات ضمن داشتن فراز و نشیب‌های متعدد، هرچند آمار کم‌وبیش قابل‌قبول بوده، اما در این حیطه نیز شاهد نوعی روند نزولی در سال‌های اخیر بوده‌ایم. ازآنجایی‌که گرایشات منطقه‌ای و محلی و قومی در انتخابات مجلس تأثیر زیادی دارند و این عامل می‌تواند به افزایش مشارکت در انتخابات مجلس منجر شود، ما شاهد همین روند کاهشی برای انتخابات مجلس نیز بوده‌ایم.
محافل و فعالیت‌های غیررسمی
به‌تناسب زمانی که صرف روابط اجتماعی با دیگران می‌شود، روند این شاخص در طول چند سال نزولی بوده است، هرچند در سال‌های اخیر رشد اندکی در آن به چشم می‌خورد. ارتباطات غیررسمی (شامل رابطه با خانواده، دوستان و...) بخش مهمی از زندگی اجتماعی مردم ایران است. این نوع روابط می‌توانند به مجموعه‌ای از نیازهای عاطفی و اجتماعی افراد نیز پاسخ دهند. با افزایش استفاده از شبکه‌های اجتماعی یا دیگر اشکال ارتباط مجازی، می‌توان تصور کرد که اثری کاهشی بر میزان روابط اجتماعی با دیگران و فردیت هرچه بیشتر زندگی ما داشته است. زمان صرف‌شده بیشتر برای کار و فعالیت‌های شغلی گویای آن است که دغدغه‌های اقتصادی، مجال افراد برای فعالیت‌های اجتماعی را به‌شدت گرفته و از سرمایه اجتماعی کاسته است.
هنگامی که گذران وقت در محیط‌هایی باانگیزه و اهداف اقتصادی غلبه می‌کند و افراد به میزان کمتری  در فضا‌هایی صرفاً اجتماعی وقت می‌گذرانند. غلبه ارزش‌ها و هنجارهای اقتصادی بر ارزش‌ها و مطلوبیت‌های اجتماعی را نیز به دنبال خواهد داشت. صمیمیت، گوش سپردن، همدلی و وفاداری که ارمغان ارتباطات در محافل اجتماعی است، جای خود را به رقابت و حسابگری و انتفاع شخصی در محیط‌های کاری و اقتصادی در کارخانه و اداره خواهد داد. نخستین‌بار «دورکیم» به اهمیت این موضوع اشاره کرد. او معتقد بود «ازآنجاکه وظایف اقتصادی، امروز بخش اعظم شهروندان را به خود مشغول کرده است، انبوهی از افراد را می‌توان دید که سراسر عمرشان در محیطی صنعتی و تجاری می‌گذرد و چون انتظام اخلاقی شدیدی بر این محیط حکم‌فرما نیست پس در واقع بخش اعظم زندگی آنان خارج از حیطه هرگونه تأثیرات اخلاقی قرار دارد». با الهام از این نظر می‌توان گفت وقتی افراد زمان اندکی را در فعالیت‌های مدنی و درون انجمن‌ها و نهادهای مدنی می‌گذرانند کمتر در معرض ارزش‌ها و هنجارهای دیگرخواهانه و بشردوستانه قرار می‌گیرند. ادامه این وضعیت، آثار منفی خود را بر اخلاق اجتماعی نشان خواهد داد. ای‌بسا ویژگی‌های منفعت‌طلبی، خودخواهی و خودمحوری بیش‌ازپیش در جامعه گسترش یابد؛ امری که بنیان‌های زندگی اجتماعی را در معرض تهدید قرار می‌دهد. وقتی افراد به حیطه‌های زندگی فردی و خصوصی پناه می‌برند و محافل و نهادهای مدنی ضعیف و کم‌ظرفیت‌اند، زمینه برای ظهور جامعه‌ای توده‌وار آماده می‌شود. این از یک سو به نیروهای اقتصادی و سیاسی امکان بیشتری را برای مداخله در این فضا می‌دهد و از سوی دیگر به حکمروایی فضاهای مجازی و اینترنت شدت خواهند بخشید.
نتیجه‌گیری
از  آنچه شرح آن رفت، چند نتیجه اساسی را می‌توان به دست آورد. نخست اینکه اساساً میل به مشارکت در انجمن‌های رسمی در طی دهه‌های اخیر به میزان قابل‌تأملی افول کرده است و این امر نشان از عدم التفات جامعه به مسئولیت‌های اجتماعی خویش دارد. دوم عضویت در احزاب و تشکل‌های سیاسی - اجتماعی در طی این چند دهه با استقبال چندانی از سوی جامعه مواجه نگردیده است که البته دلایل بسیاری از جمله تجربه تلخ شکست‌های متعدد و برخی انسدادهای سیاسی، عاملی در جهت دلسردی جامعه در پیوستن به احزاب سیاسی بوده است. این رویدادها در طی سالیان اخیر این نتیجه را حاصل نموده که جامعه ایران هرچه بیشتر در انزوای تنهایی و تفرد در حال فرورفتن است و چندان تمایلی به فعالیت‌های انجمنی و دسته‌جمعی از خود نشان نمی‌دهد. این امر مجالی را برای قدرت مرکزی و بازار ایجاد نموده که خلأ به وجود آمده را به‌نوعی پُر کنند. اما موضوع حائز اهمیت اینکه اگر عنان کار به دست قدرت سیاسی مرکزی بیفتد و نهادهای مدنی چندان نقشی در سرنوشت جامعه ایفا ننمایند، عرصه سیاست هرچه بیشتر رو به رادیکالیسم و استبداد خواهد نهاد. از دیگر سو چنانچه عنان کار به دست نیروهای بازار بیفتند نیز منفعت جویی، کسب ثروت و سود شخصی به شکلی لجام‌گسیخته انتشار خواهد یافت که بحران‌های عظیم اجتماعی - فرهنگی را منجر خواهد گردید؛ بنابراین باید اشاره نمود که با برقراری تعادل و توازن میان سه نیروی عمده که از آنها تحت عنوان اضلاع سه‌گانه تأثیرگذار بر فرایندهای اجتماعی یاد می‌شود (یعنی دولت، بازار و اجتماع)، سلامت، پویایی و همبستگی هرچه بیشتر میان نیروهای اجتماعی و عاملیت‌های تأثیرگذار در عرصه سیاست و اجتماع را شاهد و ناظر خواهیم بود.

محمد آخوندپور امیری
«دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران»



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

اکثریت جامعه خواهان تغییر است

سالی که نکوست از پیداست

مجلس و مبارزه با فساد

رخداد های منطقه ای و جهانی و رسالت حزبی

انتخابات حزب محور

جنبش زنان ایران

نمایشگاه رسانه ایران

بررسی یک نمونه تاریخی در بازار نیروی کار

مردان سپر آلودگی و تورم

چرخه مدارا

نان خالی را هم از سفره ها برداشتند!

گپی در نمایشگاه مطبوعات

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

اخبار جهان 78

تقدیر نامه نمایشگاه رسانه ایران

مشاهدات در 65 درجه جنوبی

آزادی زنان به سبک استالین

درگذشت خالف

سایه سیاست

کاروانسرای ایزد خواست

سرعت قطار تورم در دولت سیزدهم

اولین کتاب از مجموعه سازوکار حزبی به وزارت ارشاد ارسال گردید

حضور نماینده حزب اراده ملت ایران در گفتگوی نخبگان سیاسی دانشگاه تهران

حضور نشریه اراده ملت در بیست و چهارمین نمایشگاه رسانه های ایران

برنامه ریزی حزبی ترجیع بند جلسات دبیران حوزه ها

فلسفیدن در باب دروغ؛ دروغ چرا؟!

انتخابات و دیگر هیچ ...

درباره ما

ایران گربه نبود

راهکارهای اثربخشی مجلس

انتخابات حزب محور (بخش اول)

نقلی از سلسله نشست های گفتگو و اندیشه

تاریخچه مالیات ایران

از نبود ظلم باید نوشت یا از وجود آزادی؟ چیستی عدالت و ظلم!

دولت رانتیر چیست و چه پیآمدهایی دارد؟

بیشتر آسیب های اجتماعی با فقر نسبت پیدا می کنند

کارآمدی مجلس را در گرو حضور شایستگان است

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

جهان در هفته ای که گذشت (77)

حضور انتشارات حزب در نمایشگاه کتاب استان هرمزگان

اعضا جدید دفتر سیاسی حزب مشخص شدند

نشریه سازمانی اراده ملت اولین حضور نمایشگاهی خود را تجربه میکند

ابراز نگرانی اعضا هیات دبیران حوزه ها در مورد برنامه 5 ساله حزب

لازم بود یادآوری کنیم

Black white and the greys سیاه سفید و خاکستری ها

آشپزخانه دیکتاتور

شهلا، نخستین ناشر زن ایران

معینی کرمانشاهی

خلیج فارس میزبان مهربانیست

خشکسالی بی سابقه