آخرین مطالب

قصّه ی پر غصّه ی ارباب معرفت سرمقاله

قصّه ی پر غصّه ی ارباب معرفت

  بزرگنمایی:
فروردین ماه ها، دوره های خوشی اند. هم شروعشان که با نوروز است با شادمانی همراه است و هم پایانش که نوید اردیبهشت زیبا را می دهد. امّا خود اردیبهشت ماه،حکایت خاصّی دارد. علاوه بر اینکه این ماه، هنگام به ثمر نشستن رنگ بهار است و هنگام شکفتن گل ها و سبزه ها، با چند مناسبت اجتماعی خاص، هم قصّه ها دارد، هم غصّه ها.

کاظم طیبی فرد 

فروردین ماه ها، دوره های خوشی اند. هم شروعشان که با نوروز است با شادمانی همراه است و هم پایانش که نوید اردیبهشت زیبا را می دهد. امّا خود اردیبهشت ماه،حکایت خاصّی دارد. علاوه بر اینکه این ماه، هنگام به ثمر نشستن رنگ بهار است و هنگام شکفتن گل ها و سبزه ها، با چند مناسبت اجتماعی خاص، هم قصّه ها دارد، هم غصّه ها. 
روز اوّل اردیبهشت، روز بزرگداشت خداوندگار سخن و ادب، جناب سعدی ست،دهم، روز ملّی خلیج فارس،یازدهم، روز کارگر و دوازدهم، روز معلم. بجز روز ارگر، بقیه ی این مناسبت ها، فقط ملّی هستند. انگار همچنان بر همسان نشدن با تمام جهان اصرار داریم. روز معلّم مثل بسیاری از مناسبت های دیگری که در طی سال وجود دارد، در کشور ما، جدا از همه ی جهان و روز جهانی معلّم گرامی داشته می شود. روز خلیج فارس را با همه ی بدیهی بودن ایرانیت این خلیج، نتوانسته ایم جهانی کنیم و هر از چند گاهی، شیطنت هایی در مصادره ی آن از اطراف و اکناف به گوش می رسد یا چشم را می آزارد. جناب سعدی هم که با همه ی اقبال جهانی، هنوز چهره ای ملّی ست. جز نقش بستنِ بیت مشهورش بر سر در سازمان ملل و یکی دو مورد مشابه این، آنچنان که باید ارج و مقام درخوری نیافته.
اینها به کنار، اردیبهشت ها برای اهل کتاب و کتابخوان ها نوروز است چون نمایشگاه بین المللی کتاب در حوالی نیمه ی این ماه برگزار می شود.
از کودکی و نوجوانی که عشق کتاب در ما شعله ور شد، عیدی هایمان را به هوای اردیبهشت و نمایشگاه کتابش ذخیره می کردیم. دریغا که هرچه بزرگتر شدیم، جیب های ما مثل نمایشگاه و عظمتش کوچک و کوچک تر شد!
شاید پرسیده شود، حالا که همه ی مردمان سودای نان دارند و تشنگان قدرت تمنای نام، چه جای این حرف-هاست؟!
مثلاً همین مذاکرات  جاری بین ایران و آمریکا را ببینید، اگر روزهای معلّم، معلّم ها و اساتید ارج و مقامی می داشتند، کارگران هم جایگاهی که می باید، می داشتند، نه به خلیج فارس تعدّی و دست درازی ای می شد و نه بعد از این همه هزینه و مکافات، لغزان و لرزان، با میانجی و واسطه به مذاکره می نشستیم.
اگر معلّم و کارگر و استاد، مرکز سقل جامعه بودند، سعدی هم حلقه ی اتّحاد ما می بود و اگر سعدی نشان و نماد عظمت و اتّحاد ما می بود، کتاب و عرضه اش، خواندنش و نمایشگاهش، جایی و زمانی برای تفرّج کوچه-گردان علّاف نمی شد.مرجعیت فکری جامعه را  ابتدا از اساتید به سیاّسان و بعد به سلبریتی های بی مایه برگردانده ایم که حالا نه معلّم، نه کارگر،نه سعدی، نه خلیج فارس و نه کتاب و نمایشگاهش جایگاه خودشان را ندارند.
البته اصرار دارم که انگشت اشاره را از سمت دیگران، از سوی حکومت یا بیگانگان، به سوی خودمان برگردانیم.چقدر کتاب می خوانیم؟ چقدر کتاب و اهلش برایمان با ارزش هستند؟ کتاب گران است؟! چه فکری کرده ایم که درطول سال برای خرید در همین نمایشگاه نیه جان شده ی سالانه، با آنهمه تخفیف و فراوانی آماده باشیم؟ چقدر معلّمان و اساتید را با شنیدن سخنانشان ارج نهاده ایم؟!
هر کدام از موارد و مناسبت هایی که ذکر شد، بارها و بارها  بدان پرداخته شده. چه انذارها و هشدارها که گوشه نشینان اهل قلم در هر مورد نداده اند! کو گوش شنوا؟!
دانشگاهها مطابق سلیقه و خواست مجراها و باندهای قدرت پاکسازی می شوند و از آن بدتر، سازوکار جذب نخبگان و اهل فن، روز به روز چنان دستکاری می شوند که دانشگاهِ آینده برای همان کاسبان قدرت پاک باشد و دیگر نیازی به پاکسازی بوجود نیاید. آموزش و پرورش هم به همین گونه است. روند گزینش و استخدام معلّمان چنان لوث شده که حتی با مدرک حوزوی مربی ورزش می شوند، در حالیکه در آموزش ریاضیات شدیداً مشکل داریم، انبوهِ مهندسانی که از بازار کار جا مانده یا واپس زده شده اند، در مقطع ابتدائی به کار گرفته می شوند!
حتّی کار و حال وخیم نظام آموزشی ما به جایی رسیده که سکاندار اصلیش، وزیر محترم آموزش و پرورش، یک روز مدرسه را در خدمت مسجد می داند و روزی دیگر مخدومِ پاسگاه و پادگان! حضرتش عنایت ندارد که مطابق آموزه های دینی مان هم حتی با وجود ارزشمند بودن قوای نظامی و مساجد، مدرسه و دانشگاه بر هر دوی آنها ارجحیت دارد، هم فضل تقدّم و هم تقدّم فضل! مدرسه و دانشگاه و هر آنچه محل علم و علم آموزی ست، منشأ دلاوری و دفاع است و در عین حال سرچشمه ی خلوص و بندگی.
در باب اینکه چرا و چگونه در هر کدام از این زمینه ها به این نقطه رسیدیم، سخن بسیار است.بسیار هم گفته شده. باز اگر بخواهیم که در بیان آریم،  مثنوی هفتاد من کاغذ شود  این قصّه ی پر غصّه ی ارباب معرفت. اربابان جمهور و نظامات اجتماعی که مهجور مانده اند، این روزها را دیده بودند و گفته بوده اند امّا گوش برای شنیدن نبود و نیست. آن انذارها شنیده نشد و شد اینی که اکنون هستیم. پس هشدارهای امروز ارباب دانش را بشنویم. امروز، نگاه تیزبین ایشان نه به نظام جهانی، نه به حکومت، نه به نظام اداری بلکه به فردیتِ فرد فرد ماست. تا سبک زندگی و شیوه ی زیستنِ مشخصی برای خودمان تعیین و ترسیم نکنیم، یگانه فرصت زیستن را در سایه ی تعاملات قدرت از کف می دهیم.
این هشدارها را جدی بگیریم که فقدان فلسفه ای برای زیستن و سبکی برای نگریستن به جهان، باعث فقدان نظریه ای سیاسی شده و این فقدان، خود، باعث شده تا ندانیم چه را مطالبه کنیم و در پی چه نوع حکمرانی-ای باشیم.
اگر دولت، به هر دلیلی، در تأمین نیازهای اوّلیه ی ما ناتوان و کم توان است، هوا آلوده،آب ها نا سالم، انرژی، برق و گاز، کم است و مسکن گران، چرا برای وابسته نبودن به آنها چاره نمی اندیشیم و چرا از شهرهای پر ازدحام در شُرف انفجار نمی گریزیم؟! چرا شهرها و اقوام اصلی خود را که اصلیت تبارمان به آنها بر می گردد در نمی یابیم تا بجز تهران و اندک شهرهای بزرگ، پایگاههای مطالبه گری پر قدرت متنوع در جای جای کشور داشته باشیم؟!
بد نیست درنگی کنیم و ساعاتی یا دقایقی با خودمان خلوت کنیم و بندیشیم که تجمیع امکانات در تهران و کلانشهرها، وفور منابع زیر زمینی در خوزستان و جاهای دیگر همین سرزمین و حتی سرسبزی و حاصلخیزی گلستان، مازندران و گیلان، هیچکدام رافع مسائل و حلّال مشکلات شخصی هر یک از ما نشد، پس رجعتی به اصل و اساس هویت خود کنیم.
اگر روستا زاده و شهرستانی هستیم، بازگردیم و بدانیم که زندگی مدرن و مجهز به تکنولوژی، در امروزِ روز، زندگی دیگری برای ما می سازد، متفاوت با آنچه اجدادمان در شهرهای کوچک و روستاها بدان دچار بوده اند.
قصّه ی ارباب معرفت را می دانیم، می دانیم که قصّه ی ایشان چگونه به این غصّه ها انجامید. غصّه ی امروز ایشان را دریابیم و خود را نجات دهیم. هر یک از ما با پشتوانه ای که از زندگی تکنولوژیک و مدرن بدست آورده ایم، می توانیم در گوشه ای از این آب و خاک گُل کنیم. بهترین و زیباترین گل ها هم اگر بی خود و بی جهت در جای کم و اندکی جمع شوند، همه با هم می پژمرند. زندگی را دریابیم و مزه مزه اش کنیم، این است غصّه ی امروز ارباب معرفت!



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

ثبات مدیریت شهری در آستانه تغییرات کلان: تأملی بر تمدید مدت شورا و سرنوشت شهردار

قصّه ی پر غصّه ی ارباب معرفت

آیا احزاب فقط زینت المجالس هستند؟

روایت بنیادین حزب اراده ملت ایران

قلم!!!

به احترام تماشاچی

زندگی‌های بی‌نام

خلاصه مقاله: تنوع ژنتیکی و شبکه ژنتیکی مشترک اقوام ایرانی

سیاست زبانی و قدرت اقوام: زبان، هویت و عدالت در جامعه چندزبانه

آموزش طبیعت

پسماندها را دریابیم

مبارزه بیولوژیکی با پرورش کفشدوزک و استفاده از آن در کشاورزی ایران

اصول سیاست خارجی آمریکا و حرکت خلاف جهت ترامپ

جهان در هفته‌ای که گذشت (92)

کنگره یازدهم حزب در سال جاری برگزار خواهد شد

تعداد کارگروه های حزب اراده ملت ایران به شش رسید

تحلیل های هفتگی سیزده، انتشار عمومی خواهند یافت

رونمائی از دو کتاب تازه حزب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در اردیبهشت سال جاری

نگاهی کوتاه و ساده به وضعیت احزاب سیاسی در گرجستان

امتناع حکمرانی حزبی اما و اگر های تحزب در ایران

ابتذال تحزّب!

مطالبات مدنی، در هیاهوی منازعات بین‌المللی

دفاع از حقوق دشمنم، آری یا خیر؟

نقش اصلاح حزب برای ارتقای سطح تحولات جامعه

بررسی سوسیال دموکراسی در احزاب ایران

روز طبیعت 1404

بر چسب بازیافت

کاربست مبلمان شهری در بافت های سنتی شهری و مزایا و معایب آن

کاشان شهری برلبه ی تیغ

ایمن‌سازی جاده‌ها در ایران؛ ضرورت فراموش‌شده زیرساخت‌های مواصلاتی

آخرین بازمانده!!!

ویل دورانت و لذایذ فلسفه

معرفی و نقد کتاب “نوبت شماست! نوسازی اتحادیه‌های معلمان”

یک قدم مانده به اپیدمی فقر!

محدودیت سقف معافیت مالیاتی در سال 1404: بررسی ابعاد حقوقی و اقتصادی

جهان در هفته‌ای که گذشت (91)

بازگشایی دوباره دفتر حزب اراده ملت ایران پس از تعطیلات نوروزی

حضور انتشارات حزب اراده ملت ایران در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

دو کتاب جدید انتشارات حزب اراده ملت ایران روانه چاپخانه شد.

تحلیل‌های هفتگی حزب اراده ملت ایران منتشر شد

پایداری در برنامه‌ریزی برای سکونت‌گاه‌ها؛ ابزاری برای مدیران شهری

راهنمای جریان سازی جنسیتی

انتخابات، بررسی صورت‌های مالی و تأکید بر شفافیت در دستور کار مجمع سالانه انجمن حسابداران خبره ایران

پنجاه‌مین کتاب انتشارات حزب اراده ملت ایران منتشر شد

جلسه شورای مرکزی حزب اراده ملت ساعت 9 روز جمعه 24 اسفند 1403

انتشار ویژه‌نامه محیط زیست با آثار جمعی از نویسندگان و پژوهشگران

انتشار مجموعه‌ای از کتاب‌های پژوهشی و سیاسی در سال 1403

جهان در هفته‌ای که گذشت (90)

افزایش اختیارات استانداران و تأثیر آن بر مدیریت محلی

سه رکن اساسی در برندسازی شخصی