اخلاق حرفه ای (3)

انواع اخلاق‌گرایی فلسفی و کاربست آنها در “اخلاق حرفه‌ای” اندیشه

انواع اخلاق‌گرایی فلسفی و کاربست آنها در  “اخلاق حرفه‌ای”

  بزرگنمایی:
اخلاق‌گرایانِ فلسفی و فیلسوفان اخلاق، یا وظیفه‌گرا (۱) هستند و یا نتیجه‌گرا (۲). وظیفه‌گرایان عمل به احکام اخلاقی را وظیفه‌ی ذاتی انسان می‌دانند، یعنی انسان باید مطابق احکام اخلاقی عمل کند بدون توجه و در نظر گرفتن نتیجه و پیامد آن. بر خلاف اینان، نتیجه‌گرایان به نتیجه و فایده‌ی عمل اخلاقی نیز التفات دارند و معتقدند هر عمل به صِرف حکمی اخلاقی بودن منجر به عمل اخلاقی نمی‌شود بلکه این نتیجه‌ی عمل است که اخلاقی بودن یا نبودن عمل را مشخص می‌کند.

کاظم طیبی فرد 
اخلاق‌گرایانِ فلسفی و فیلسوفان اخلاق، یا وظیفه‌گرا (1) هستند و یا نتیجه‌گرا (2). وظیفه‌گرایان عمل به احکام اخلاقی را وظیفه‌ی ذاتی انسان می‌دانند، یعنی انسان باید مطابق احکام اخلاقی عمل کند بدون توجه و در نظر گرفتن نتیجه و پیامد آن. بر خلاف اینان، نتیجه‌گرایان به نتیجه و فایده‌ی عمل اخلاقی نیز التفات دارند و معتقدند هر عمل به صِرف حکمی اخلاقی بودن منجر به عمل اخلاقی نمی‌شود بلکه این نتیجه‌ی عمل است که اخلاقی بودن یا نبودن عمل را مشخص می‌کند.
از اینجا به‌بعد است که باید تصمیم بگیریم و یکی از مواضع را برگزینیم. اینکه وظیفه‌گرا باشیم یا نتیجه‌گرا، در گام‌های بعدی کمک‌مان می‌کند تا مواضع مهم‌تر و تعیین کننده‌تری اتخاذ کنیم. اگر وظیفه‌گرا باشیم، در “اخلاق حرفه‌ای” هم فقط به وظیفه خود عمل می‌کنیم یعنی میان وظیفه‌ی اخلاقی و وظیفه‌ی حرفه‌ای، اصالت را به اخلاق می‌دهیم و صرف‌نظر از اینکه نتیجه عمل‌مان، چه از نظر اخلاقی و چه از نظر حرفه‌ای چه خواهد شد، مطابق اخلاق عمل می‌کنیم. اما در مورد نتیجه‌گرایان وضع به این سادگی نیست، در عین حال که انتخاب وظیفه‌گرایی نیز بدون چالش نیست. پس باید ببینیم وظیفه‌گرایی اخلاقی چیست و پذیرش آنچه محاسن و معایب، چالش‌ها و امکاناتی دارد و چه نقدهایی متوجّه این نگره است.
وظیفه‌گرایی اخلاقی (3)
همان‌طور که بیان شد، وظیفه‌گرایان انجام اعمال اخلاقی را یک وظیفه‌ی ذاتی می‌دانند که انسان ملزم به انجام آن وظایف است. انجام این وظایف بدون در نظر گرفتن نتایج صورت‌می‌گیرد یعنی وظیفه‌گرایان به اینکه نتیجه عمل‌شان چه خواهد شد وقعی نمی‌نهند و توجهی ندارند.
عموماً چون وظیفه‌گرایان، اخلاق و احکام اخلاقی، ارزش‌ها، و باید و نبایدها را طبیعی و موجود در جهان می‌دانند چنین اعتقادی دارند یعنی قبل از اینکه میان وظیفه‌گرایی یا نتیجه‌گرایی دست به انتخاب زده شود لازم است که تصور، فهم و موضع خود را نسبت به اینکه احکام اخلاقی چه هستند، روشن و کامل کرده باشیم.
درباره‌ی اینکه وجود احکام اخلاقی در جهان چگونه است، سه نظر کلی وجود دارد که دو تا آنها شناختی و یکی هم غیر شناختی است. این سه دیدگاه عبارت‌اند از طبیعت‌گرایی، شهود گرایی و طایفه‌گرایی.
مطابق نظر طبیعت‌گرایان در اخلاق، خوبی‌ها و بدی‌ها در جهان وجود دارند و به‌عبارتی جزئی از طبیعت هستند. یعنی مثلاً “دروغ” به‌عنوان پدیده‌ای طبیعی ذاتاً شر است و شر در طبیعت آن است. 
برخلاف اینان، شهود گرایان معتقدند که انسان‌ها با شهود و بنا به شهود درونیات خود به این مطلب که برخی صفات و اعمال، خوب یا بد هستند، دست می‌یابند. بنابراین، برای شناخت خوبی‌ها و بدی‌ها باید به تجربه و شهود درونی متوسل شد و درون را کاوید.
برخلاف این دو نوع دیدگاه، دیدگاه عاطفه گرایان غیر شناختی است، به این معنا که طبیعت‌گرایی و شهودگرایی در ذات خود این ویژگی را دارند که به‌دنبال شناخت ارزش اخلاقی پدیده‌ها و اعمال بروند. طبیعت‌گرایان با بررسی طبیعت و شهودگرایانه با بررسی درونیات طبیعی بشر می‌کوشند امور اخلاقی حاوی “خیر” یا “شر” را بشناسند اما عاطفه گرایان معتقدند خوبی و بدی، خیر و شر، فضیلت و رذیلت، و هرگونه حکم اخلاقی نوعی بیان عواطف توسط انسان‌هاست. 
بدین ترتیب اگر بگوییم “دروغ”، بد و “صداقت”، نیک است، احساس و عاطفه‌ی خود از این امور را بیان کرده‌ایم و این امور در نفس خود بار ارزشی ندارند. دروغ برای ما احساسی بد و صداقت احساس خوب به ارمغان می‌آورد.
حال اگر در اخلاق حرفه‌ای وظیفه‌گرا باشیم، بسته به اینکه ذات اخلاق را مطابق کدام یک از این سه دیدگاه بپنداریم، موضع و تصمیماتمان متفاوت خواهد بود. یک وظیفه‌گرای اخلاقی در هنگامی که به تعارض بین وظیفه اخلاقی و حرفه‌ای‌اش بر می‌خورد، طبیعتاً بدون در نظر گرفتن نتایج احتمالی، فقط به وظیفه اخلاقی خود عمل می‌کند، در این صورت، وظیفه دینی یا قانونی را کنار می‌نهد و از انجام آن سر باز می‌زند.
اگر چنین اخلاق‌گرایی به طبیعت‌گرایی اخلاقی معتقد باشد، خوبی و بدی، بایدها و نبایدها، و خیر و شر را بخشی از طبیعت می‌داند و بر این اساس، خود را ملزم می‌داند که مطابق طبیعت عمل کند. در نظر او، طبیعت همان حقیقت و واقعیت جهان است و بر خلاف آن عمل کردن، بر هم زدن نظم جهان و به وجود آوردن “شر” است.
مثلاً چنان‌که یک طرف‌دار محیط‌زیست معتقد است تخریب جنگل‌ها با آسیب زدن به چرخه طبیعی انرژی و ماده در جهان موجب پدید آمدن آسیب‌ها و صدمات فراوانی به موجودات می‌گردد و شری عظیم را پدید می‌آورد، طبیعت‌گرای اخلاقی نیز اعتقاد دارد که باید در هر وضعیتی مطابق اخلاق عمل کند و عمل بر ضد آن، باعث بر هم زدن نظم طبیعت و به وجود آمدن شرور می‌شود. همان گونه که بر هم زدن نظم طبیعت، موجب سیل‌ها، گرمایش زمین، انقراض موجودات و در خطر افتادن حیات انسان می‌شود، دروغ گفتن و ظلم کردن نیز، به‌عنوان مثال، در نهایت، موجب از بین رفتن التزام اخلاقی جهان و سقوط اجتماعات بشری می‌گردد.
می‌توان انتظار داشت که یک طبیعت‌گرای اخلاقی چنین دیدگاهی نسبت به قانون نداشته‌باشد. به گمان او، احکام دین و قانون نیز باید با طبیعت و احکام اخلاقی آن مطابق باشند. او بنابراین که اخلاق را یک پدیده و واقعیت طبیعی می‌داند، به دین یا قانون نیازی نمی‌بیند. اگرچه ممکن است بدان‌ها مقید بماند، تقیّد او مشروط به مطابقت احکام با طبیعت اخلاقی است. بنابراین، طبیعت‌گرایان در وظیفه‌گرایی موّجه هستند اما شهودگرایانه ماجرایی متفاوت دارند، عاطفه گرایان بسی بیش از آنان.
شهودگرایانه که اعتقاد دارند تجربیات و شهودات درونی ما اخلاقی بودن اعمال را کشف می‌کنند، به‌راحتی در خیل وظیفه‌گرایان نمی‌گنجند. وقتی بنا بر شهود درونی درمی‌یابیم که دروغ گفتن و بیان خلاف واقعیت، امر غیر اخلاقی است، ممکن است این تجربه را هم در نظر بگیریم که دروغ گفتن با هدف نجات جان یک انسان، اخلاقی‌تر است. به این ترتیب، نه‌تنها وظیفه‌گرا نخواهیم بود، برای نتیجه‌گرایی نیز نیاز به معیار و متری داریم که نتیجه اخلاقی را برایمان مشخص کند.
از طرف دیگر، شهودگرایانه با مشکل تنوع تجربیات و تنوع برداشت‌ها از تجربیات درونی نیز مواجه هستند. این خود تجربیات و شهودات نیستند که ارزشی را بیان می‌کنند بلکه خوانش و فهم انسان از یک شهود و تجربه درونی است که معنای آن را می‌سازد. بدین ترتیب، در تفسیر تجربیات درونی دچار تنوعات گوناگون و بی‌پایان هستیم و چنان مصادیق فراوانی پیش رو داریم که انتزاع یک قاعده کلی برای آنها بسیار دشوار است.
مثلاً مصادیق مختلف دروغ گفتن را در نظر بگیرید. طیف گسترده‌ای از دروغ‌ها وجود دارد که از دروغ مصلحت آمیزِ منجر به تحقق بیشترین خیر برای بیشترین افراد بشری، تا دروغ شرورانه را در بر می‌گیرد. شهودگرا برای پیدا کردن و شناختن وظایف دچار مشکل است. او باید با استقراء از میان تجربیات درونی بی‌شمار به قواعد کلی که شهود و تجربه مؤید آن هستند دست یابد بنابراین شهودگرایانه برخلاف طبیعت‌گرایان که ذیل وظیفه‌گرایی می‌گنجند، می‌توانند وظیفه‌گرا یا نتیجه‌گرا باشند. 
ممکن است شهودات درونی ما مؤیّد وظیفه یا مؤیّد نتیجه باشند امّا کار عاطفه گرایان از این هم دشوارتر است. اولاً آنان با این اشکال مواجه هستند که عاطفه یکی از پدیده‌های طبیعی است و یکی از شئون و ساحت‌های روانی بشر. این ساحت بشری تحت‌تأثیر و در انسجام با دیگر ساحات متبلور می‌شود. 
باورها و عقاید، به‌عنوان ساحتی مقدّم به عواطف، هیجانات و احساسات، تعیین کننده و شکل دهنده‌ی آنند. بنابراین، برای دریافت و درک احکام اخلاقی، قبل از عاطفه، باید عقیده و باور را برسیم. عقیده و باور اشخاص، چنان‌که مبتنی بر ماده‌گرایی باشد، بیشتر به طبیعت‌گرایی مایل خواهد بود و اگر بر اصالت فکر مبتنی بوده باشد، به شهود گرایی. 
در هر حال، عواطف، موضوعی مستقل از بشر نیستند و از این رو به نظر می‌رسد که عاطفه‌گرایی و اعتقاد به اینکه ارزش‌گذاری‌های اخلاقی بر اساس عواطف و بیان احساسات انسان صورت می‌گیرند، احاله‌ی امر اخلاقی از خود آن امر به فکر و تصمیم انسان‌هاست.
به این صورت، احکام اخلاقی برای یک عاطفه گرا، می‌تواند از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از شخصی به شخص دیگر متفاوت باشد. این نسبی‌گراییِ موجود در عاطفه‌گرایی چنان است که در بحث از “اخلاق حرفه‌ای” نیز نه‌تنها معضلی را حل نمی‌کند بلکه بر معضلات می‌افزاید یعنی ممکن است یک شهودگرا از موقعیتی به موقعیت دیگر، در انتخاب میان وظیفه‌گرایی و نتیجه‌گرایی در “اخلاق حرفه‌ای” در نوسان باشد چرا که وظایف حرفه‌ای نیز بنا بر عاطفه‌گرایی بار ارزشی متفاوتی دارا هستند. وظیفه‌ی حرفه‌ای یک قصّاب یا مأمور اعدام، هیچ‌گاه با وظیفه روان‌شناس، مددکار اجتماعی یا معلّم به‌لحاظ عاطفه‌گرایی یکسان نیستند، وظیفه‌ی اخلاقی آنها نیز متفاوت خواهد بود. از این رو، به نظر می‌رسد که عاطفه گرایان به نتیجه‌گرایی متمایل‌تر باشند تا به وظیفه‌گرایی. آنان ازآنجاکه وظایف را نسبی و در طیفی فراگیر از ارزش‌ها می‌بینند، عاقلانه‌تر است که نتیجه را ملحوظ کرده و بنا بر نتایج عمل، عمل را داوری کنند.
به هر حال، در حالی که شاید اعتقاد به وظیفه‌گرایی کمی رادیکال و افراطی به نظر برسد، دیدیم که با طبیعت‌گرایی اخلاقی سازگارتر است و تمایل طبیعت‌گرایان اخلاقی به وظیفه‌گرایی عاقلانه‌تر و محتمل‌تر به نظر می‌رسد درحالی‌که شهودگرایانه و به‌خصوص عاطفه گرایان تمایل بیشتری به نتیجه‌گرایی دارند.
 بهتر است همین سه دیدگاه اخلاقی درباره ذات اخلاق را در حوزه‌ی نتیجه‌گرایی نیز بررسی کنیم و نسبت این سه را با آن دو بسنجیم. بعد از تطابق نظری آنها، در تاریخ و واقعیت، به‌دنبال نظرگاه‌های طرف‌دار هر کدام خواهیم گشت تا قائلان به هر کدام را شناسایی کنیم.
نتیجه‌گرایی اخلاقی (4)
مطابق دیدگاه نتیجه‌گرایان اخلاقی، نتیجه‌ی هر عمل، معیار سنجش ارزش اخلاقی آن است. به این ترتیب، نه خود عمل، بلکه آنچه از عمل و رفتار به‌دست می‌آید، می‌تواند واجد ارزش اخلاقی باشد یا نباشد. البتّه این بدان معنا نیست که هر عمل غیر اخلاقی که شهود نیز غیر اخلاقی بودن آن را تأیید می‌کند نیز منوط به حاصل آوردن “خیر”، می‌تواند اخلاقی تلقی شود. به عقیده‌ی نتیجه‌گرایان، عمل اخلاقی در ذات خود منجر به “خیر” خواهد شد. بر همین اساس، نتیجه‌گرایی را می‌توانیم معادل “فایده‌گرایی” (5) بدانیم که در پی حصول بیشترین منفعت برای بیشترین افراد است.
با این تفسیر، نتیجه‌گرایی نیز می‌تواند برای طبیعت‌گرایان مورد توجه قرار بگیرد بدین گونه که ارزش اخلاقی را طبیعی دانسته و عمل بدان را تکلیف بدانند و در عین حال، برای طبقه‌بندی ارزش‌های اخلاقی، نیم نگاهی نیز به نتیجه‌ی آن داشته‌باشند. اما عموماً این‌گونه نیست و وظیفه‌گرایان مدّعی هستند که در اخلاق، وظیفه بر نتیجه ارجحیت و شمولیت دارد یعنی چنانچه وظایف اخلاقی انجام شوند نتایج اخلاقی نیز در پرتو آن، خودبه‌خود حاصل خواهند شد. گرچه این ادعا مخالف شهود ماست و چه بسیار فضایلی را دیده‌ایم که در رفتار متخلفان به اخلاق، منجر به نتیجه نشده و حتی به‌دست فراموشی سپرده شده‌است.
در توصیف نتیجه گرایی و وظیفه‌گرایی اخلاقی به همین مقدار بسنده می‌کنیم چون همین اشارات نیز با این هدف بوده که ضرورت موضع‌گیری نسبت به آنها را یادآور شویم. بنابراین، لازم است که اخلاق را یا مترادف وظیفه بدانیم یا منوط به نتیجه. گرایش به هر کدام نیز وابسته به این است که ذات اخلاق را طبیعی بدانیم یا شهودی و یا عاطفی.
حالت‌های ممکن، و موضعی که باید لحاظ شود
لازم است که قبل از ارزشیابیِ مسائل حرفه‌ای، موضعی مناسب و عقلانی اتّخاذ نماییم که در آن، یکی از دوگانه‌ی وظیفه یا نتیجه‌گرایی بر یکی از تلقی‌های سه‌گانه‌ی طبیعی یا شهودی یا عاطفی استوار باشد. مثلاً باید اگر چنانچه به اصالت وظیفه در اخلاق پایبندیم، برای ذات اخلاق توجیهی داشته باشیم که عقلاً با وظیفه‌گرایی تناسب داشته‌باشد و بدان وسیله موّجه گردد. اگر وظیفه‌گرای اخلاقی هستیم، باید تبیین مناسب و عقلانی‌ای از ذات اخلاق داشته باشیم و بتوانیم بنابراین که ذات اخلاق را امری طبیعی، شهودی یا عاطفی می‌دانیم، برای وظیفه‌گرا بودنمان دلیل اقامه کنیم. مثلاً بگوییم و استدلال کنیم که اخلاق پدیده‌ای طبیعی است و مطابق طبیعت عمل کردن، وظیفه و فضیلت آدمی است. یا بگوییم اخلاق پدیده‌ای شهودی است و با تجارب درونی آدمیان به‌دست آمده و بنابراین جزئی از وظایف بشر است. یا حتی ذات اخلاق را بیان عاطفی و احساسیِ ارزش‌هایی بدانیم که ارزش آن را عواطف و احساسات نشان‌می‌دهد.
به این ترتیب با شش حالت امکانی مختلف روبه‌رو هستیم؛ 
1.  نتیجه‌گرایی مبتنی بر طبیعت‌گرایی اخلاقی
2.  نتیجه‌گرایی مبتنی بر شهودگرایی اخلاقی
3.  نتیجه‌گرایی مبتنی بر عاطفه گرایی اخلاقی
4.  وظیفه‌گرایی مبتنی بر طبیعت‌گرایی اخلاقی
5.  وظیفه‌گرایی مبتنی بر شهودگرایی اخلاقی 
6.  وظیفه‌گرایی مبتنی بر عاطفه‌گرایی اخلاقی. 
با بررسی این حالت‌های شش‌گانه و انتخاب یکی از آنها، وظایف حرفه‌ای را بر اساس مواضع انتخاب شده می‌سنجیم تا از تعارض رها شویم. پس در ادامه، این شش حالت ممکن را بررسی خواهیم کرد. می‌خواهیم بدانیم، کدام یک از این حالت‌ها، در صورت اعتقاد به آن، مددکارمان در حل تعارضات وظیفه‌ی حرفه‌ای با وظیفه‌ی اخلاقی می‌تواند باشد.

پانوشت‌ها و مآخذ:
1.  Deontological Ethics وظیفه‌گرایی یا تکلیف‌گرایی در اخلاق
2.  Teleological Ethics نتیجه‌گرایی در اخلاق، اخلاق غایت‌گرایانه
3.  برای اطلاع بیشتر از این رویکرد، نک: فرهنگ فلسفه، گروه مترجمان، به سرپرستی غلامرضا اعوانی، تهران، انتشارات مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران،1399 ش، صص 2-1161
4.  برای اطلاع بیشتر از این رویکرد، نک: فرهنگنامه تاریخی مفاهیم فلسفی، انتشارات مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، جلد سوم، 1394، مدخل‌های “آموزه‌ی تکالیف”،ص 44 بب، “اخلاق مبتنی بر تکلیف، اخلاق تکلیف‌شناسانه”،ص 131 بب، “تکلیف”،ص 238 بب، نوشته‌ی و. کرستینگ، ترجمه‌ی احمد رجبی
5.  Utilitarianism یا فایده‌گرایی، جریان فلسفی قائل به اصلت منفعت و سود است که جان استیوارت میل و جرمی بنتام، سردمداران آن بوده‌اند. اولین و مهم‌ترین اثر مکتوب استیوارت میل با مشخصات زیر به فارسی ترجمه و منتشر شده‌است:
میل، جان استیوارت، فایده‌گرایی، ترجمه‌ی مرتضی مردی‌ها، تهران، نشر نی، چاپ چهارم،1394 ش، به‌خصوص فصل دوّم، فایده‌باوری چیست؟ و همچنین مقدمه‌ی مترجم



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

اکثریت جامعه خواهان تغییر است

سالی که نکوست از پیداست

مجلس و مبارزه با فساد

رخداد های منطقه ای و جهانی و رسالت حزبی

انتخابات حزب محور

جنبش زنان ایران

نمایشگاه رسانه ایران

بررسی یک نمونه تاریخی در بازار نیروی کار

مردان سپر آلودگی و تورم

چرخه مدارا

نان خالی را هم از سفره ها برداشتند!

گپی در نمایشگاه مطبوعات

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

اخبار جهان 78

تقدیر نامه نمایشگاه رسانه ایران

مشاهدات در 65 درجه جنوبی

آزادی زنان به سبک استالین

درگذشت خالف

سایه سیاست

کاروانسرای ایزد خواست

سرعت قطار تورم در دولت سیزدهم

اولین کتاب از مجموعه سازوکار حزبی به وزارت ارشاد ارسال گردید

حضور نماینده حزب اراده ملت ایران در گفتگوی نخبگان سیاسی دانشگاه تهران

حضور نشریه اراده ملت در بیست و چهارمین نمایشگاه رسانه های ایران

برنامه ریزی حزبی ترجیع بند جلسات دبیران حوزه ها

فلسفیدن در باب دروغ؛ دروغ چرا؟!

انتخابات و دیگر هیچ ...

درباره ما

ایران گربه نبود

راهکارهای اثربخشی مجلس

انتخابات حزب محور (بخش اول)

نقلی از سلسله نشست های گفتگو و اندیشه

تاریخچه مالیات ایران

از نبود ظلم باید نوشت یا از وجود آزادی؟ چیستی عدالت و ظلم!

دولت رانتیر چیست و چه پیآمدهایی دارد؟

بیشتر آسیب های اجتماعی با فقر نسبت پیدا می کنند

کارآمدی مجلس را در گرو حضور شایستگان است

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

جهان در هفته ای که گذشت (77)

حضور انتشارات حزب در نمایشگاه کتاب استان هرمزگان

اعضا جدید دفتر سیاسی حزب مشخص شدند

نشریه سازمانی اراده ملت اولین حضور نمایشگاهی خود را تجربه میکند

ابراز نگرانی اعضا هیات دبیران حوزه ها در مورد برنامه 5 ساله حزب

لازم بود یادآوری کنیم

Black white and the greys سیاه سفید و خاکستری ها

آشپزخانه دیکتاتور

شهلا، نخستین ناشر زن ایران

معینی کرمانشاهی

خلیج فارس میزبان مهربانیست

خشکسالی بی سابقه