اسفندیار عبدالهی؛ خبرنگار در گفت و گو با اراده ملت عنوان کرد:

رسانه مانند یک شهروند بی شناسنامه است ویژه نامه‌ها

رسانه مانند یک شهروند بی شناسنامه است

  بزرگنمایی:
شاید هر آدمی در طول عمرش بیش از یکی دو بار استرس از دست دادن شغل و اضطراب و بلاتکلیفی روز های بیکاری را تجربه کرده باشد. اما روزنامه نگاران، خبرنگاران، دبیران رسانه و سردبیران در طول یک سال، بار ها و بار ها این احساسات منفی را تجربه می کنند.

اراده ملت، فائزه صدر
شاید هر آدمی در طول عمرش بیش از یکی دو بار استرس از دست دادن شغل و اضطراب و بلاتکلیفی روز های بیکاری را تجربه کرده باشد. اما روزنامه نگاران، خبرنگاران، دبیران رسانه و سردبیران در طول یک سال، بار ها و بار ها این احساسات منفی را تجربه می کنند. اضطراب از دست دادن شغل در میان این قشر از بین نمی رود. از سویی کارکنان در مشاغل دیگر عموما سهم چندانی در شکل گیری کسب و کارشان ندارند، ولی رسانه با نیروهایش شروع می شود، شکل می گیرد و ادامه پیدا می کند. از این رو لغو مجوز رسانه، تعطیل شدن روزنامه و خاتمه فعالیت هر مجله ای به معنی از دست رفتن ایده ها، خلاقیت و زحمات اعضای آن مجموعه است. فعالین مطبوعاتی و رسانه ای های ایران در دوره های متعددی تلخی از بین رفتن دسترنجشان را چشیده اند. در روزهای گذشته سایت انتخاب، انصاف نیوز و دیدار نیوز برای مدتی معلق شدند، خبری که شنیدنش برای تمامی فعالین رسانه هراس اور بود. اراده ملت به این بهانه گفت و گویی با اسفندیار عبدالهی، روزنامه نگار و دبیر سایت دیدار نیوز انجام داده تا از این تجربه تلخ بیشتر بدانیم:

چرا دسترسی سایت دیدار نیوز بسته شد؟ آیا این اتفاق معادل توقیف یک روزنامه است؟ این محدودیت چطور اجرا می شود آیا قبل از محدود شدن اخطاری دریافت کرده بودید؟ 
یک هفته پیش از بسته شدن دیدار نیوز در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد جلسه ای داشتیم. در این جلسه نمایندگان وزیر و ریاست دادسرای رسانه حضور داشتند. من هم به عنوان نماینده دیدار نیوز شرکت کردم.
صحبت هایی مبنی بر همکاری رسانه ها در جریان انتخابات مطرح شد. حرف ما این بود که کاری کنید تا مرجعیت خبر از ایران اینترنشنال و بی بی سی به داخل کشور منتقل شود.
برنامه دیدار نیوز این بود که هر نقد و نظری را چه موافق و چه مخالف پوشش دهد و صدای آرا و سلایق مختلف باشد.
سرپرست دادسرای رسانه به ما اطمینان داد که اقداماتشان در این راستا است و هدف این است که ایرانیان رسانه های داخلی را دنبال کنند نه ایران اینترنشنال را. شنیدن این اظهارات ما را نسبت به آینده کارمان امیدوار کرد.
یک هفته از این جلسه و جوانه زدن امید ما نگذشته بود که یک روز صبح متوجه شدیم دسترسی ما به سایت بسته شده است!

از حال آن روز برایمان بگویید؟ متوجه متوقف شدن کار شدید، به خانه رفتید، چه تصمیمی گرفتید و چه اتفاقاتی افتاد؟ 
حال افرادی را تصور کنید که چندین سال زحمت کشیده اند و رسانه ای را از صفر بالا کشیده و به یکی از رسانه های اول کشور تبدیل کرده اند. دیدار نیوز از نظر بازدید و وایرال شدن در برخی از حوزه ها اول بود.
حالا در یکی از روزهایی که با همان شور و اشتیاق و امید به دفتر آمده ایم تا کار را شروع کنیم، می بینیم دسترسی نداریم.
بدتر این بود که هر تماسی می گرفتیم کسی به ما جواب نمی داد. با هر مسئول مربوطی حرف زدیم اظهار بی اطلاعی کرد. حال آن روز ما را تصور کنید که بهت زده، سر درگم و بلاتکیف بودیم! اتفاق مهمی افتاده بود. در تعریفی عامیانه در کسب و کار ما را بسته بودند ولی به ما اطلاع داده نشده بود.
در سال 1379 روزنامه نگاران تجارب مشابهی داشتند. روزنامه ها به طور فله ای بسته می شد و اعضای هیات های تحریریه خانه به دوش می شدند و دسته جمعی راهی تحریریه دیگری می شدند. قبلا هم روز های زیادی بود اطمینانی از فردای کارمان نداشتیم و همان تجربه قدیمی باز هم برای من تکرار شد.
حس بلاتکلیفی، حس بیکار شدن و حس از دست دادن خانه؛ همه این احساسات منفی دوباره تکرار می شدند. خانه اول و آخر روزنامه نگار تحریریه است. روزنامه نگار فقط وقت خواب در کنار خانواده اش است. ذهن و قلم ما هر ساعت از روز درگیر این کار است. از این رو وقتی تحریریه را ازروزنامه نگار بگیرند، یعنی همه چیز اش را گرفته اند.
این احساسات تلخ را قبلا هم تجربه کرده بودیم و بعد از سال ها باز من و همکارانم در دیدار نیوز یا انتخاب و انصاف نیوز باز تجربه کردیم.
من از صفرتا صد دیدار نیوز با این رسانه بودم و در جایگاه امروز این رسانه نقش داشتم. از سال 1397 که این رسانه استارت خورد و من با تاخیری یک ماهه نسبت به چند نفر از دوستان موسس رسانه وارد مجموعه شدم تا امروز، در این رسانه کار کرده ام.
گفت و گو های دیدار نیوز را شروع کردم و در تمام لحظات رشد این رسانه دخیل بودم. حسی که به دیدار نیوز دارم به ایرنا یا دیگر رسانه هایی که آنجا کار کرده ام ندارم. دیدار نیوز را متعلق به خودم می دانستم چون از اولین قدم های این رسانه با همکارانم برایش زحمت کشیده بودیم و وقت گذاشتیم. 
کارشناسان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی درجه یک کشور به ما اعتماد کردند، وقت گذاشتند و آمدند و از این تریبون با مردم حرف زدند. دیدار نیوز هم از وزن این افراد بهره مند شد. اما در نهایت اعتباری به وزارت ارشاد و به بازوی رسانه ای کشور بخشیدیم. به مرجع رسانه ای تبدیل شدیم و بینندگان و دنبال کنندگانی داشتیم. دیدار نیوز باید تشویق می شد ولی تنبیه شد.

در مقابل محدود شدن و بسته شدن دیدار نیوز، چه حرف و گلایه ای با مسئولین ذی ربط دارید؟ 
ما به کشور و جامعه خدمت می کنیم. شعار انقلاب “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” بود. ما در حال محقق کردن شعار آزادی هستیم ولی آزادی خودمان را در این راه از دست می دهیم.
اگر با عقلانیت و نگاهی دور اندیش به کار رسانه ها توجه شود، پیداست که مبنای کار ما تقویت بنیان هایی است که انقلاب بر اساس آن شکل گرفته است.
در حقیقت ما با عمل به رسالت رسانه به حاکمیت کمک می کنیم تا فضایی از آزادی اندیشه خلق شود که در نهایت حاکمیت پز اش را به خارجی ها و اپوزیسیون بدهد.
رسالت رسانه و مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی همین است. وظیفه ما این است که گوش و چشم و زبان ملت باشیم. رکن چهارم دموکراسی ناظر اصلی است یعنی ارکانی که بر همه امور نظارت دارند. در دنیای آزاد تمام درها به روی رسانه باز است و کسی نمی تواند به رویش در ببندد.
ولی در مقابل، رکنی که باید دست بازی داشته باشد، دستش از همه جا کوتاه تر است! نمی توانیم به راحتی حرف بزنیم و خودسانسوری می کنیم. و متاسفانه برای فعالیت در همین حد محدود نیز به ما اجازه داده نمی شود و در خانه ما را می بندند و آواره می شویم.
تا لحظه ای که جان در بدن است، روزنامه نگارم. حتی اگر شده تنها در یک کانال تلگرامی شخصی بنویسم، کارم را ادامه می دهم و دست از کار بر نمی دارم. هیچ قدرتی نمی تواند روحیه جست و جو گر یک روزنامه نگار را از بین ببرد من حتی اگر در زندان هم باشم می نویسم. اگر تنها بولتن من یک دیوار باشد باز هم پیامم را می نویسم و به مردم می رسانم.
این کار به خودی خود امتیازی ندارد که روزنامه نگار را نگه دارد. ما نه منافع اقتصادی داریم و نه مشوق های دیگری شامل حالمان می شود. روزنامه نگار پایه حقوق کارگری می گیرد. پس انگیزه های ما برای ادامه شغل روزنامه نگاری آنقدر قدرتمند است که با وجود آب و هوای بد این شغل همچنان پای کارمان ایستاده ایم.
من از این جایگاه، می توانم خدمت بکنم و در این شغل می توانم احساس خوبی نسبت به خودم داشته باشم.
در یک جمهوری مطبوعات و رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی تعریف شده اند اما گویی هنوز شناسنامه این مولود صادر نشده است. رسانه مانند یک شهروند بی شناسنامه است. گویی سیستم تعمدا او را بی هویت نگه داشته تا هر زمانی خواست به این بهانه جلوی فعالیت اش را بگیرد. رسانه هستیم ولی رکن چهارم دموکراسی به حساب نمی آییم.
رسانه باید زبان و گوش و چشم مردم باشد ولی انتظار این است که زبان و گوش و چشم حاکمیت تبدیل شود. رسانه ها تنها در صورت تمکین ماندگار می شوند و اگر بنا بر هویت خود و ذات رسانه به طور مستقل عمل کنند، با آن ها همچون شهروندانی بی شناسنامه رفتار می شود.
رسانه در ایران از این منظر ضربه خورده که جایگاه اش به عنوان رکن چهارم دموکراسی به رسمیت شناخته نشده است و این زخمی بر پیکر دموکراسی است.
پیام من به مسئولین فرهنگی کشور و در راس آن وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی این است که در مورد رسانه ها اشتباه می کنید. رسانه ها را ارج بدهید، تشویق کنید و دستشان را باز بگذارید. تنها در این صورت مرجعیت رسانه به داخل کشور باز می گردد.
با قیچی کردن پر و بال ما خوانندگان کیهان را بیشتر نخواهید کرد. ریزش مخاطبان ما به سبد خوانندگان کیهان اضافه نمی کند، وقتی رسانه هایی مثل دیدار نیوز را محدود می کنید یا می بندید مخاطبان نمی گویند خیلی خب حالا برویم کیهان بخوانیم! این مخاطبان مستقیما جذب رسانه های خارج از کشور می شوند.



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

اکثریت جامعه خواهان تغییر است

سالی که نکوست از پیداست

مجلس و مبارزه با فساد

رخداد های منطقه ای و جهانی و رسالت حزبی

انتخابات حزب محور

جنبش زنان ایران

نمایشگاه رسانه ایران

بررسی یک نمونه تاریخی در بازار نیروی کار

مردان سپر آلودگی و تورم

چرخه مدارا

نان خالی را هم از سفره ها برداشتند!

گپی در نمایشگاه مطبوعات

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

اخبار جهان 78

تقدیر نامه نمایشگاه رسانه ایران

مشاهدات در 65 درجه جنوبی

آزادی زنان به سبک استالین

درگذشت خالف

سایه سیاست

کاروانسرای ایزد خواست

سرعت قطار تورم در دولت سیزدهم

اولین کتاب از مجموعه سازوکار حزبی به وزارت ارشاد ارسال گردید

حضور نماینده حزب اراده ملت ایران در گفتگوی نخبگان سیاسی دانشگاه تهران

حضور نشریه اراده ملت در بیست و چهارمین نمایشگاه رسانه های ایران

برنامه ریزی حزبی ترجیع بند جلسات دبیران حوزه ها

فلسفیدن در باب دروغ؛ دروغ چرا؟!

انتخابات و دیگر هیچ ...

درباره ما

ایران گربه نبود

راهکارهای اثربخشی مجلس

انتخابات حزب محور (بخش اول)

نقلی از سلسله نشست های گفتگو و اندیشه

تاریخچه مالیات ایران

از نبود ظلم باید نوشت یا از وجود آزادی؟ چیستی عدالت و ظلم!

دولت رانتیر چیست و چه پیآمدهایی دارد؟

بیشتر آسیب های اجتماعی با فقر نسبت پیدا می کنند

کارآمدی مجلس را در گرو حضور شایستگان است

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

جهان در هفته ای که گذشت (77)

حضور انتشارات حزب در نمایشگاه کتاب استان هرمزگان

اعضا جدید دفتر سیاسی حزب مشخص شدند

نشریه سازمانی اراده ملت اولین حضور نمایشگاهی خود را تجربه میکند

ابراز نگرانی اعضا هیات دبیران حوزه ها در مورد برنامه 5 ساله حزب

لازم بود یادآوری کنیم

Black white and the greys سیاه سفید و خاکستری ها

آشپزخانه دیکتاتور

شهلا، نخستین ناشر زن ایران

معینی کرمانشاهی

خلیج فارس میزبان مهربانیست

خشکسالی بی سابقه