دیباچه
جناب فرهانچی ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید تا در مورد انتشارات حزب اراده ملت ایران گفتگو کنیم. چه شد که یک حزب سیاسی تصمیم گرفت انتشارات راه بیاندازد؟ البته میدانیم که حزب توده ایران نیز قبل از غیرقانونی شدن انتشارات داشته است، ولی در چهار دهه اخیر، ظاهراً حزبی انتشارات نداشته است. ممنون از شما و همکارتان. احزاب بنا به ماهیت خویش مستندات مکتوب نسبتا زیادی تولید میکنند. بخش اعظم این مستندات در نشریات حزبی منتشر میشود و یا در دهه اخیر در مدیاهای مختلف مجازی منتشر میگردد. ولی نشریه یا فضای مجازی رسانه مناسبی برای بعضی از مستندات تولید شده توسط احزاب نیست و کماکان کتابها بستر مناسبی برای ارائه این مستندات میباشند، لذا این ضرورت وجود دارد که احزاب بخشی از مستندات خویش را در این قالب عرضه نمایند. اینجا این بحث بود که با توجه به تخصصی بودن صنعت نشر، حزب این کتابها را به یک انتشارات بسپارد یا خودش یک انتشارات ایجاد کند و کتابها را منتشر کند. راه کار اول بسیار مناسب بود ولی مشکل این بود که انتشاراتیهای وزین و کلاسیک خیلی از انتشار کتابهای حزبی بدلایل مختلف استقبال نمیکردند و الان نیز اگر به کتابهای حزبی منتشر شده در سالهای اخیر نگاه کنید میبینید که انتشاراتیهای مشهوری زیر بار چاپ این کتابها نرفتهاند. مثل کتابهائی که حزب مردمسالاری یا حزب اسلامی کار بیرون دادهاند. مشکل دوم هزینههای بالائی بود که این انتشاراتیها برای چاپ درخواست میکردند و با داشتن مجوز انتشارات میشد آنرا کاهش داد و مشکل سوم نیز شبکه توزیع بود که عملا بسیاری از انتشاراتیها کار توزیع را بر عهده مولف میگذاشتند و اصلاحا کتاب روی دست مولف، باد میکرد. از اینرو بعد از چند تجربه ناکامانه برای انتشار کتابهای حزبی توسط انتشاراتیهای موجود، ما بهتر دیدیم که خودمان دست به تأسیس انتشارات بزنیم. در این زمینه هم مشکلاتی بروز کرد. اول اینکه سابقهای برای دادن مجوز انتشارات به یک حزب در ماهیت حقوقیاش وجود نداشت و تازه متولیان دلخوشی هم از احزاب نداشتند. دوم اینکه بخشهای مختلف حوزه نشر در حال تخصصیشدن است و طبعا در رقابت با سایر انتشاراتیها، این نوع انتشارات حالت آماتور خواهد داشت. سوم اینکه تعداد کتابهایی که توسط اعضا حزب تولید میشوند معمولا کمتر از استانداردهایی است که وزارت ارشاد در نظر دارد. الان برای تمدید مجوز سه سالانه حدودا سالی 4 تا 6 کتاب باید توسط انتشارات به بازار عرضه گردد و برای شرکت در نمایشگاه بینالمللی نیز باید حداقل سالی 10 کتاب جدید زیر چاپ برود، و مهمتر اینکه بطور کلی حوزه نشر حوزه سود آوری نیست و معدود انتشاراتیها دخل و خرجشان متناسب است. به هر حال، سال 97 و با دو سال پیگیری مجوز انتشارات صادر شد و ما دومین حزب بعد انقلاب 57 شدیم که یک انتشارات در زیر مجموعه خودش دارد. جناب دکتر، بقیه احزاب ترغیب نشدند حالا که مسیر باز شده است در این راه گام بگذارند؟ جناب کواکبیان با ما صحبت کردند و پیگیر راهاندازی انتشارات بودند ولی وزارت ارشاد خیلی همراهی نکرد. احزاب بزرگتر نیز به همان دلایل پیش گفته؛ یا آنقدر نوشتههای اعضایشان وزین است که توسط انتشارات کلاسیک منتشر میشود و همراه با توزیع مناسب است و یا آنقدر تعداد کتابهای آنها کم است که داشتن یک انتشارات برایشان صرف نمیکند. آیا از سایر احزاب کتابی تا الان برای چاپ به شما داده شده است؟ تا الان که نمونهای نداشتهایم و البته تا حدودی هم طبیعی است، احزاب برای قدرت و سهم بیشتر در فضای سیاسی، در رقابت با یکدیگر هستند و طبعا در این حوزه امکان همکاری ایشان با یکدیگر کم هست، شاید اگر در جبهه مشترک باشند این کار امکان پذیرتر باشد اما با توجه به اینکه حزب اراده ملت ایران در هیچ جبههای حضور ندارد موردی هم پیشنهاد نشده است. البته ما تمایل داریم که از سایر احزاب یا کنشگران حزبی کار منتشر نمائیم ولی فعلا که موردی پیشنهاد نشده است تا ما هم بتوانیم گشودگی خود را مورد سنجش قرار دهیم. مگر شما در جبهه اصلاحات نیستید؟ بطور تشکیلاتی خیر! در بعضی موارد همراستا هستیم و مواضع مشترک داریم ولی در بعضی موارد خیر، از خیلی وقت پیش در جبهه اصلاحات بسان بچه ناتنی با ما برخورد میشد و نهایتا حزب در سال 99 تصمیم گرفت که همکاری تشکیلاتی خویش با این مجموعه را پایان دهد و فرایند اطلاحطلبی و تحولخواهی خودش را دنبال کند. البته لازم است یک نکته را هم اینجا بگویم. ببینید شرایط داشتن یک انتشارات خیلی شبیه به داشتن یک حزب است. هم خیلی ساده است و هم خیلی سخت است. مثلا شما میروید و با جمع کردن یک تعداد خیلی کم، کار تاسیس حزب را شروع میکنید و بعد هم با مجمع عمومی 300 نفره پروانه دریافت میکنید. ولی سایر شرایطی که یک حزب را حزب میکند عملا محقق نمیکنید و کسی هم با این بخش کار ندارد. برای همین حدود 140 حزب داریم ولی تعداد سایتهای ایشان به 40 تا نمیرسد، کمتر از ده نشریه حزبی وجود دارد و بسیاری از ایشان دفتر فیزیکی هم ندارند اعضا رسمی و جدی همه احزاب روی هم گمان نکنم بیش از 50 هزار نفر باشد. لذا راه اندازی حزب ساده ولی حزب کردن آن بسیار سخت است. از همین رو است که الان حتی احزابی که پایی در قدرت دارند نیز از داشتن حداقلهای ساختاری یک حزب بهرهمند نیستند. مثال میزنید! مثلا حزب ندای ایرانیان که دبیرکل محترمشان در دولت سمت دارند. نه نشریه دارند، نه سایت قدرتمند و فعالی دارند و نه دفتر فیزیکی توانستهاند تهیه کنند؛ یا همینطور حزب اتحاد ملت که یکی از اعضا شورای مرکزی ایشان، معاون رییس جمهور است. راهاندازی انتشارات نیز همین گونه است. الان با مقداری پیگیری میشود مجوز انتشارات را گرفت، ولی تبدیل کردن آن به یک انتشارات استاندارد، کار بسیار سخت و پرهزینهای است. خصوصا اینکه شبکه توزیع در ایران خیلی مشکلات دارد و ظاهرا راهکاری در کوتاهمدت یا میانمدت برای اصلاح و ارتقا آن وجود ندارد. برای همین است که بیش از ده هزار انتشارات داریم و کمتر از سه هزار کتاب فروشی. در این میان باز هم در شباهت با احزاب، نوع رابطه با حاکمیت و نهادهای تاثیرگذار و قدرتمند است که میتواند سرنوشت شما را تعیین کند. رابطه باشد دیده میشوید، کتابهایتان را میخرند، تبلیغش را میکنند، برایتان سهمیه در نظر میگیرند و اگر این رابطه نباشد، همه بار بر دوش خودتان خواهد بود. در مورد کتابهایی که تا الان منتشر کردهاید توضیح دهید؟ چگونه این کتابها برای چاپ انتخاب شدند؟ ما در ابتدا سه حوزه مشخص را برای فعالیت خویش تعریف کردیم. یکی خود مستندات حزب اراده ملت ایران بود که ما لازم دیدیم تا خیلی دیر نشده جمعآوری گردد و منتشر شود. دوم بحث تحزب و ساختار حزبی و حکمرانی حزبی بود که در موردش در ایران کتاب زیادی وجود نداشت. سوم هم بحث نهادهای مدنی بود که گرچه کتابهای مرتبط با این حوزه زیاد است اما تحت این عنوان و بطور مجزا ادبیات فقیری دارد. در بخش مستندات حزبی نیز خیلی زود به مشکل خوردیم. چرا که انبوهی از مدارک و اسناد و خاطرات وجود داشت ولی تبدیل کردن آنها به کتاب کار سختی بود و دوستان همحزبی کمتر به این امر رغبت کردند و کار بیشتر بر دوش دو سه نفر افتاد که اتفاقا مسوُولیتهای فراوان دیگری نیز در حزب داشتند. برای همین تا الان ده جلد از این مجموعه با عنوان حاما چه میگوید؟ بیشتر منتشر نشده است. در مجموعه دوم که به بحث احزاب و حکمرانی حزبی میپردازد، همین اواخر کار یک کتاب ششجلدی را تمام کردیم و منتشر شد و خوشبختانه در نمایشگاه عرضه میشود ولی انتخاب کتاب مناسب در این حوزه بسیار سخت است چرا که کتابهای سایر کشورها، خیلی کم به شرایط ما مشابهت دارند. کلا در بحث احزاب به جرات چندین دهه از دنیا عقب هستیم و کتابها و مستندات آنها چندان بکار ما نمیآید. از بین فعالان سیاسی داخل نیز افراد صاحبنظر و خوشقریحه حزبی به تعداد انگشتان یک دست هم نیستند. لذا این بخش را هم خیلی نتوانستهایم جلو ببریم. در بحث نهادهای مدنی، وضعیت اندکی بهتر است و منابع زیاد است. ما تاکنون 9 عنوان کتاب در این فروست منتشر کردهایم. فروست یعنی چه؟ در پارسیسازی لغات، بجای کلمه مجموعه کتاب یا سری کتاب بکار میرود، گرچه چندان مصطلح نشده است. میفرمودید! در سه سال اخیر و با توجه اینکه حزب مشی سوسیالدموکراسی را به عنوان روش کار خویش برگزید؛ یک مجموعه در این رابطه شکل دادیم که بسیار خوب بوده است. این مجموعه در حال حاضر در ایران بدیل ندارد و اُمهات مباحث مرتبط با سوسیالدموکراسی را در بر میگیرد. تاکنون 9 جلد در این قالب منتشر کردهایم ولی میتواند بیشتر هم بشود. آخرین کتاب این مجموعه پیشنیازهای سوسیالیسم اثر بنیانگذار سوسیال دموکراسی ادوارد برنشتاین است. اصل کتاب در سال 1899 میلادی نوشته شده ولی تاکنون به فارسی ترجمه نشده بود. ظاهرا تعدادی رمان و داستان نیز منتشر کردهاید! بلی برای شناختهتر شدن انتشارات و با این نیت که لااقل چند تا از کتابهای انتشارات به فروش مناسبی برسند در حوزه داستان، زندگینامه و سایر حوزهها نیز کتابهائی منتشر کردیم ولی متاسفانه هنوز نتوانستهایم کتاب پرفروشی داشته باشیم که به شناختهتر شدن انتشاراتمان کمک کند. تاکنون پنج داستان و رمان منتشر کردهایم که یکی از آنها رمان بلندی از نویسنده معروف اردنیفلسطینی ابراهیم نصرالله است به نام بالکن رسوایی. از نمایشگاه کتاب تهران برای ما بگوئید، آیا برای انتشارات شما، حضور در این نمایشگاه مفید بوده است؟ برای ما که هنوز نتوانستهایم در سیستم توزیع، پخشکنندهای بیابیم! نمایشگاه خیلی مفید بوده است. ولی بیثباتی در وضعیت نمایشگاه، از مکان آن گرفته تا نحوه تخصیص غرفهها و سایر مسائل باعث شده است که نتوانیم برای این رویداد بطور دقیق برنامهریزی کنیم. سال گذشته با دو روز تاخیر نهایتا یک غرفه دو متری به ما تخصیص داده شد. در نمایشگاه امسال نیز هنوز دو رویداد فرهنگی که درخواست کردهایم، تعیین تکلیف نشده است. این مسائل برای انتشارات جا افتاده و مشهور معمولا مشکل ایجاد نمیکند ولی برای انتشاراتیهای کوچک و ضعیف تنشزا هستند و نمیگذارند که ما حداکثر بهرهبرداری را از زمان نمایشگاه بکنیم. گرچه هر سه حضور قبلی برای شناخته شدن انتشارات و کتابهای ما بسیار کمککننده بوده است و امیدواریم بتوانیم این روند حضور را ادامه دهیم. در سالهای گذشته بعضی از انتشاراتیها نمایشگاه را تحریم کردند، ولی شما حضور داشتید، آیا حرکت آنها را نادرست میدانید؟ من در مقام قضاوت ایشان نیستم و مطمئن هستم دلایل قابلقبولی برای کار خویش داشتهاند. اما ما فضای بسیار اندکی برای بروز و ظهور داشتهایم و ترجیح میدادیم که از این مختصر فضای موجود استفاده کنیم. حزب ما در کنشهای تحریمی مختلفی تاکنون حضور داشته است ولی در بسیاری از مواقع دیدیم که حتی وقتی این کنش منجر به نتیجه میشود، دیگران که از قبل قویتر و متشکلتر بودهاند سود میبرند و توجهای به همراهی ما نمیکنند. لذا ما از ارائه یک دستورالعمل یکسان برای موقعیتهای مختلف پرهیز میکنیم و معتقدیم که دستور کلی و ثابت وجود ندارد بلکه باید در هر زمان و مکان بر اساس شرایط عینی موجود تصمیم گرفت. از طرفی شدیدا اعتقاد داریم که نباید دیگران را تخریب کرد. هر فرد یا مجموعه بر اساس مصالحی که بطور عینی با آن برخورد میکند تصمیمی میگیرد و راهی را اتخاذ میکند. شاید راه آنها درست باشد این را زمان نشان میدهد، پس ترجیح میدهیم بر اساس اطلاعات و بضاعت خویش عمل کنیم و به نظر و تصمیم دیگران هم احترام میگذاریم، مگر از خطوط قرمزی نظیر منافع ملی عبور کنند یا کنشی خشونتورزانه داشته باشند. در سالهای اخیر ما گمان نمیکردیم که تحریم برنامههای فرهنگی، کمکی به مبارزات مدنی جامعه ایران میکند برای همین در برنامهای نظیر نمایشگاه کتاب در حد توان خویش حضور یافتیم. امیدواریم خسته نشده باشید، میتوانید در مورد برنامههای آتی انتشارات حزب اراده ملت ایران توضیح دهید؟ خواهش میکنم. از ابتدای سال جاری سیاستگزاریهای انتشارات به شورای اطلاعرسانی و رسانه حزب با ریاست دکتر حسن اکبریبیرق سپرده شده است. ایشان علاوه بر شخصیت حزبی و سیاسی که دارند در حوزه ادبیات و رسانه صاحبنظر هستند و مطمئنا شاهد جهشی در فعالیتهای انتشارات و سایر رسانههای حزبی خواهیم بود. در اصل این نمایشگاه آخرین دوره حضور انتشارات با مدیریت من خواهد بود. برنامههای آتی را نیز ایشان و مجموعه تحت مدیریتشان که من هم عضوی در آن هستم تعیین خواهد نمود. ولی انتشار چند کتاب برجسته در دستور کار ایشان است که امیدواریم در سال آینده شاهد رونمائی از آنها در نمایشگاه باشیم. جناب فرهانچی از خود شما هم تاکنون چند کتاب منتشر شده است، میتوانید در مورد آنها توضیح دهید. من تاکنون 4 کتاب در حوزه تخصصی و حرفهای خودم تدوین کردهام که همه توسط انتشارات دانشگاهی به چاپ رسیدهاند. اما در حوزه سیاسی و اجتماعی در تالیف و ترجمه 10 کتاب نقش داشتهام. تعداد زیادی از آنها در مورد حزب اراده ملت ایران بوده است و چندتای آنها نیز در زمینه تحزب و نهادهای مدنی بودهاند. ظاهرا خودتان نیز کتابخوان حرفهای هستید. حقیقتش قبلا بودم. از دوره نوجوانی تا حدود 40 سالگی بطور مستمر و در حوزههای مختلف کتاب میخواندم و بزرگترین سرگرمیام کتاب خواندن بود. ولی بعد از ورود حرفهای به دنیای سیاست، کمبود وقت اجازه نداده است که به آن وسعت مطالعه کنم. الان با تغییرات رخ داده در ابزارهای تکنولوژیک برای سرگرمی، بیشتر فیلم و کلیپ میبینم تا اینکه کتاب بخوانم. البته برای کارم چه در حوزه سیاست و چه در حوزه حرفهای بیشتر مقالات را مطالعه میکنم. و در آخر نکتهای هست که بخواهید بیان کنید. هفته گذشته نقلقولی از مارکس را خواندم که در آن اشاره شده بود به اینکه در دنیای مدرن لذت مشروط شده است و فرزند خلف سرمایهداری آدمی هست که فقط از چیزی که داشته باشد، میتواند لذت ببرد و اینگونه بسادگی تمام، گشودگی جهان را از دست میدهد. گرچه بحث مارکس جوان در مورد مالکیت است اما به نظرم رسید که کتاب یکی از پدیدههائی است که میتوان بدون مالک بودنش، این گشودگی جهان را تجربه کرد و از آن لذت برد. ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید
ویژه نامهها
بزرگنمایی:
شهر فرانکفورت در رابطه با نشر و نمایشگاه کتاب پیشینهای چندصدساله دارد. فراموش نکنیم که یوهانس گوتنبرگ صنعت چاپ را در چند کیلومتری همین شهر اختراع کرد و به ثبت رساند. اگرچه نمیتوان تاریخ دقیق و مشخصی برای تاسیس نمایشگاه کتاب در فرانکفورت تعیین کرد، اما میتوان این نکته را برداشت کرد که قطعا در سال ۱۴۶۵ نمایشگاه کتاب فرانکفورت تاسیس شده بود.
نمایشگاه جهانی
شهر فرانکفورت در رابطه با نشر و نمایشگاه کتاب پیشینهای چندصدساله دارد. فراموش نکنیم که یوهانس گوتنبرگ صنعت چاپ را در چند کیلومتری همین شهر اختراع کرد و به ثبت رساند. اگرچه نمیتوان تاریخ دقیق و مشخصی برای تاسیس نمایشگاه کتاب در فرانکفورت تعیین کرد، اما میتوان این نکته را برداشت کرد که قطعا در سال 1465 نمایشگاه کتاب فرانکفورت تاسیس شده بود.
در سال 1949 میلادی اولین نمایشگاه کتاب پس از دوران جنگ جهانى، در کلیسای مشهور پاول در فرانکفورت از سوی اتحادیه ناشران و کتابفروشان ایالت هِسِن برگزار شد. در این نمایشگاه 8500 عنوان کتاب از 250 ناشر، به نمایش گذاشته شد و 14 هزار نفر از آن دیدن کردند. یک سال بعد، یعنی در دومین نمایشگاه در این دوره، ناشران بینالمللی نیز در این نمایشگاه حضور یافتند. در این نمایشگاه بود که برای نخستین بار کتابفروشان هامبورگى، اقدام به اعطای جایزهای غیردولتی با نام جایزه صلح کردند. این جایزه در آن سال به ماکس تاو تعلق گرفت، نویسنده ای که در نروژ در تبعید بسر میبرد.
در سپتامبر سال 1951 یعنی در سومین نمایشگاه پس از دوران جنگ، برای نخستین بار نمایشگاه کتاب در مرکز دائمی نمایشگاهها در فرانکفورت برگزار شد. در این سال بخش ویژهای نیز به شکیلترین کتابهای سال اختصاص یافت. اما از سال 1974 به بعد، این بخش ویژه نمایشگاه حذف گردید. گفتنی است که در سال یادشده، یعنی 1951 جایزه صلح به آلبرت شوایتزِر تعلق گرفت. از میان کسانی که در این فاصله جایزه صلح فرانکفورت را دریافت کردند، یکی هم نویسنده مشهور آلمانی هرمان هِسِه بود. در سالهای اخیر، جوایز صلح از جمله به اوکتاویو پاز، یاشار کمال و آسیه جبار تعلق گرفته است.
در بیستمین نمایشگاه کتاب در سال 1968 در فرانکفورت 3000 ناشر از 55 کشور شرکت داشتند. در این سال بود که بخش ویژهای زیر عنوان کشورهای در حال رشد، در نمایشگاه فرانکفورت آغاز به کار کرد. در این بخش ابتدا هر سال سه ناشر از سه قاره آسیا، آفریقا و امریکای لاتین، میهمان ویژه نمایشگاه بودند. امروزه اما حدود 40 تا 50 ناشر به این بخش دعوت میشوند. نمایشگاه کتاب در سال 1976 به ادبیات امریکای لاتین پرداخت و در سال 1978 موضوع کودک و کتاب را برگزید. در سال 1978 که مصادف با سیامین نمایشگاه کتاب بود، بیش از 200 هزار نفر از نمایشگاه دیدار کردند. در این سال برای نخستین بار، جایزه آلمانی ادبیات جوانان ایجاد و اعطا شد.
این نمایشگاه در سال 1980 میلادی به موضوع ویژه ادبیات آفریقای سیاه پرداخت. همین امر و پرداختن نمایشگاه به ادبیات کشورهای جهان سوم، انگیزهای برای ترجمه ادبیات آسیایی آفریقایی و آمریکای لاتین را پدید آورد. در سالهای پس از آن، هر سال نمایشگاه با معرفی آثار ادبی کشور، نظر دیدارکنندگان را به خود جلب کرده است.
از سال 2001 بخشی از نمایشگاه به کتابهای شنیداری یا گویا تعلق گرفته است. اینها همان کتابهایی هستند که از سوی نویسندگان یا گویندگان خوشصدا بر روی نوار یا سىدى ضبط میشوند.
از چند سال پیش افزون بر حضور میهمان افتخاری در نمایشگاه، هر سال به موضوع ویژهای نیز پرداخته میشود. برای مثال موضوع برگزیده در سال 2002 برابری و عدالت در دوران جهانیشدن بود. چند سال پیش برای نخستین بار، مرکز بینالمللی زبانها و ترجمه، برنامهای تخصصی در نمایشگاه را به خود اختصاص داد و همچنین موضوع تازه فیلم و تلویزیون، به این نمایشگاه راه یافت. گسترش مراکز نامبرده در این اواخر کاملا چشمگیر بود و خبرنگاران از کشورهای گوناگون را قادر ساخته بود به زبان مادری خود از چندوچون نمایشگاه آگاه شوند و اطلاعات بروز را دریافت کنند.
نمایشگاه ایران
نخستین نمایشگاه بینالمللی کتاب پس از انقلاب 57، در اردیبهشتماه سال 1366 در فاصله روزهای 18 تا 26 اردیبهشت برگزار گردید. آنزمان هنوز جنگ به پایان نرسیده بود، لذا برگزاری این نمایشگاه نیز به دلایل مختلفی با چالشهای بسیاری همراه بود. مکانی که در آن تاریخ به برگزاری نخستین نمایشگاه کتاب اختصاص داده شد، محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران در شمال بزرگراه چمران بود. اقدامات عمرانی برای ساخت این نمایشگاه از سال 1338 آغاز شده و نخستین نمایشگاه بین المللی ایران، تحت عنوان «نمایشگاه آسیایی» نیز در سال 1346 در این مکان برگزار شده بود.
نخستین نمایشگاه کتاب پس از انقلاب، با عنوان «فرهنگ و تمدن اسلامی» برگزار شد. چرا که بیش از دو هزار عنوان کتاب مرجع درباره فرهنگ و تمدن اسلامی در این نمایشگاه عرضه گردید. این نمایشگاه با مشارکت 32 کشور جهان آغاز بکار کرد و 200 ناشر داخلی با 8 هزار عنوان کتاب و 196 ناشر خارجی با 26 هزار عنوان کتاب، در برگزاری موفق این نمایشگاه شرکت داشتند. بسیاری از اهالی فرهنگی و علاقمندان به کتاب از آن به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی ایران در این دوره یاد کردند.
سال بعد، یعنی سال 1367 نمایشگاه کتاب برگزار نشد. اما از سال 1368 بصورت مرتب شاهد برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب، در تهران بودیم تا به روزگار کرونا رسیدیم و به دلیل محدودیتهای بهداشتی، دو سال متوالی 99 و 1400، این رویداد متوقف شد و دوباره در اردیبهشت 1401، با سیوسومین برگزاری، به مسیر خود ادامه داد.
تغییری که در این سالها رخ داد این بود که در اردیبهشت سال 1386 به دلیل مشکلات ترافیکی و نیز نیاز به تعمیرات اساسی در سالنها، تصمیم به جابجایی مکان برگزاری گرفته شد و محل نمایشگاه به مصلای تهران منتقل گردید
انتشارات حزب اراده ملت ایران
تا قبل از سال 1395 حزب، چندین جزوه در مورد مسایل تشکیلاتی منتشر کرده بود. در شعبه همدان تشکیلات نیز، ما دو کتابچه کوچک تهیه کرده بودیم که به فراخور در اختیار اعضا قرار میدادیم. اما در بهار آن سال ما در کمیته تشکیلات تصمیم گرفتیم که مجموعه مستندات تشکیلاتی حزب (اساسنامه، مرامنامه، نظام نامه) را در یک کتاب بصورت منسجم و به روز شده بیرون بیاوریم. بعد از انجام اینکار و بازخوردهایی که دریافت کردیم بهتر دیدیم که اینکار را با سایر متون ادامه دهیم. در همین زمان یکی از آشنایان بنده که سوابق فعالیتهای حزبی و تشکیلاتی داشتند به من پیشنهاد دادند که بجای اینکار، انتشاراتی را با نام حزب ثبت کنیم و نه تنها متون حزبی بلکه سایر متون سیاسی و اجتماعی را نیز منتشر نماییم. من این پیشنهاد را در شورای مرکزی حزب مطرح کردم که مورد استقبال اعضای شورا قرار گرفت و مقرر شد که خود من موضوع را پیگیری کنم.
از اینجا بود که فرایند تاسیس انتشارت کلید خورد. در مراجعه به وزارت ارشاد مشخص شد که برای اینکار سابقهای وجود ندارد و تا بحال به هیچ مجموعه حزبی چنین مجوزی داده نشده است. برای همین در ابتدا مسئولین وزارت ارشاد اصرار داشتند که من یا فرد دیگری مجوز را بصورت شخصی دریافت کند ولی بعد از اینکه پافشاری ما را دیدند، نهایتا فرایند را به جریان انداختند. ازآنجاییکه در این مورد سابقهای وجود نداشت، فرایند کار دو سال به طول انجامید تا نهایتا ما توانستیم مجوز یک انتشارات به نام «حزب اراده ملت ایران» را دریافت کنیم.
(به نقل از مصاحبه ای قدیمی با دکتر افشین فرهانچی)
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی