تنظیم: علی صابری

دوران گذار چگونه طی می شود؟ نوشتار

دوران گذار چگونه طی می شود؟

  بزرگنمایی:
روز ۲۰ شهریور یکی از موضوعات مطرح شده در جلسه دفتر سیاسی حزب بررسی جواب سوال زیر بود: آیا یک دولت اقتدارگرا و مستبدمصلح برای گذار به توسعه بهتر است یا یک دولت دموکراتیک؟ برای آگاهی خوانندگان محترم خلاصه ای از مباحث مطرح شده در این جلسه را در اینجا تقدیمتان مینمائیم.

روز 20 شهریور یکی از موضوعات مطرح شده در جلسه دفتر سیاسی حزب بررسی جواب سوال زیر بود: آیا یک دولت اقتدارگرا و مستبدمصلح برای گذار به توسعه بهتر است یا یک دولت دموکراتیک؟ برای آگاهی خوانندگان محترم خلاصه ای از مباحث مطرح شده در این جلسه را در اینجا تقدیمتان مینمائیم.

برای دوران گذار می توان از چند مدل استفاده کرد و چند روش را برای گذار تجویز کرد:
دولت مقتدر و مستبد
راه نخست را می توان در مدلی دید که در آن دولتی مقتدر با به کارگیری همه منابع و امکانات، کشور را به سمت توسعه و پیشرفت هدایت می کند.
در این روش دیکتاتوری خیراندیش جامعه را به سمت خیر جمعی هدایت می کند و البته ممکن است جامعه را مجبور به توسعه کند و به زور و اجبار در این مسیر قرار دهد؛ نمونه این گونه توسعه را می توان در حکومت پتر و کاترین کبیر در روسیه، ژنرال پارک در کره جنوبی، رضاخان در ایران، مهاتیر محمد در مالزی دید، دیکتاتورهایی که با کمک و بهره گیری از روشن فکران و یا روشن فکرانی که با روش های دیکتاتوری و از بالا به پایین، و با اراده و خرد فردی یا گروهی (اقلیتی کوچک)، جامعه را به سمت توسعه و مدرنیسم هدایت کردند. 
توسعه سیاسی و گسترش آزادی های مدنی
اما برخی کشورهای دیگر، راه و مسیر دیگری برای توسعه یافتند، در این کشورها به لطف توسعه سیاسی و گسترش آزادی های مدنی، این کشورها به سمت توسعه اقتصادی و توسعه و پیشرفت حرکت کردند.
بسیاری از کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا از این مسیر توسعه پیروی کردند و با اولویت توسعه سیاسی و اجتماعی و با استفاده از اراده و خرد جمعی به توسعه اقتصادی رسیدند. گرجستان بعد از انقلاب رز سرخ نمونه دیگر این گونه کشورها است.
مهندسی توسط قدرت های بیگانه
در کشورهای در حال توسعه و استعمار زده گذشته، گاه این مسیر توسعه از طریق روش های مهندسی شده توسط بیگانگان و قدرت های برتر ایجاد و گسترش یافت. نمونه آن را می توان در برنامه اصل چهار ترومن در سال های پس از جنگ جهانی دوم در کشورهای جنوب و فقیر یافت، عراق دوره غازی یکی دیگر از این نوع ساختارهای سیاسی می باشد.
اداره کشور توسط حزب واحد
در مدل چهارم، حزب کشور را اداره می کنند و آن را به سمت توسعه پیش می برند و از آن به عنوان دیکتاتوری ملی عنوان می کنند، چین در سالهای پس از مائو نمونه این گونه توسعه می باشد.

حال با این مقدمه اولیه و کوتاه به تحلیل وضعیت کنونی خودمان می بایست بپردازیم، در ایران فعلی دو گزینه سوم و چهارم امکان پذیر نیست.
 لذا به دلایل موافقین دو دیدگاه نخست می پردازیم، موافقین دیکتاتور مصلح  دلایل خود را به طور خلاصه این گونه بیان می کنند: 
موافقان این دیدگاه، در مرحله نخست تلاش می کنند تا بین رژیم پهلوی و طرح این موضوع تمایز ایجاد کنند.
 به باور آنان، موافقت با این ایده به معنی همراستایی و تایید رژیم گذشته یا تلاش برای احیای آن نیست و می تواند این فرد نه از بیرون نظام موجود که از داخل همین ساختار سیاسی فعلی و از دل جمهوری اسلامی بر سر کار بیاید.
آنها بدون توجه به مصداق عینی این فرد دلایل خود را بیان می کنند و در خصوص فرآیند به قدرت نشستن و شرایط ظهور او هیچ گونه نظر و دیدگاهی ندارند.
عنصر استبدادزدگی در ذهن و حافظه تاریخی ما جا خوش کرده است
نخست آنکه جامعه ایران، با توجه به تاریخچه طولانی استبدادزدگی آن (2500 سال حکومت پادشاهی) هنوز از این وضعیت گذر نکرده است و همچنان عنصر استبدادزدگی در ذهن و حافظه تاریخی ما جا خوش کرده است.
جامعه ما نتوانسته است این ذهنیت تاریخی خود را کنار بگذارد و با وجود ظهور برخی ساختارهای دموکراتیک مانند احزاب و سازمان های مردم نهاد؛ اما همچنان این ساختارهای به ظاهر مدرن خود دچار استبدادزدگی و کیش شخصیت هستند.
دوم آنکه نگاهی به وضعیت فرهنگی و هویتی و قومیتی جامعه ما و میل بسیار به گریز از مرکز و وجود گرایش های جدایی طلبانه، وجود یک دیکتاتور مصلح را ناگزیر می کند، در حقیقت برای حفظ یکپارچگی و انسجام ملی ما چاره ای جز تن دادن به یک دیکتاتور مصلح نداریم.
سوم آنکه مستبدهای ملی گرا در شرایط کنونی جامعه ایران و زوال و انحطاط اتفاق افتاده در آن امکان اثر و موفقیت بیشتری دارند و می توانند با سرعت بیشتری کشور را به سمت توسعه پیش ببرند.
اما از سوی مخالفان این دیدگاه به دلایل زیر به چالش کشیده می شود و این دلایل را در مخالفت با این دیدگاه بیان می کنند
مخالفین اگرچه جامعه ایران را استبداد زده می دانند و معتقدند که جامعه ایران به قول مرحوم رضاقلی دچار بازتولید استبداد شده است؛ اما نوع این استبدادزدگی را ملوک الطوایفی می دانند که در آن یک دیکتاتور اصلی و بزرگ وجود ندارد و اگرچه در دوران های گذشته نیز این ملوک الطوایفی وجود داشته؛ اما افرادی همچون نادرشاه و یا رضاخان توانسته اند بر این ملوک الطوایفی غلبه کنند و استبداد مطلق ایجاد کنند.
 اما در ایران امروز این اتفاق امکان پذیر نیست؛ زیرا از سویی دیگر سطح اطلاعات و سواد و دانش مردم افزایش یافته و به راحتی نمی توان آنها را مجبور به پذیرش یک استبداد اصلی نمود و از سوی دیگر با توجه به گسترش امکانات و وسایل حمل و نقل، بسته شدن مرزها و عدم جابه جایی نیروها مثل گذشته امکان پذیر نیست و افراد به محض احساس کمترین فشار و یا سختی مسیرهای مهاجرت را انتخاب نموده و از کشور خارچ می شوند.  
برای ایجاد دیکتاتوری کامل نیاز به مهار سیستم نظامی کشور است
علاوه بر اینکه برای ایجاد دیکتاتوری کامل نیاز به مهار سیستم نظامی کشور می باشد که این امر هم امکان پذیر نبوده، آنچنان که در ارتش محمدرضا شاه با همه فشار و تلاشش این اتفاق نیافتاد و گاه افرادی همچون سپهبد رزم آرا یا ازهاری در داخل آن رشد کنند که چندان خود را مقید به تبعیت کامل از شاه نمی دانستند.
همچنین آنها با پذیرش چالش شدید ملت گرایی به معنای پان فارسی / شیعه گری / نظامی گری و ... معتقدند به علت وجود ساختارهای مویرگی قدرت در جامعه عملا امکان بوجود آمدن آن دیکتاتوری عمومی و اصلی وجود ندارد و از همین منظر در موفقیت و مثمر ثمر بودن آن نیز تشکیک جدی وارد می کنند.
این گروه با توصیه به ایجاد فضای گفتگو، بر مفاهمه عمومی بر سر موضوع توسعه اصرار می کنند و راه برون رفت از وضعیت فعلی را ایجاد یک گفتگوی ملی در خصوص تعیین موقعیت و مختصات امروز ما و فرآیند این گذار و تعیین شکل و محتوای آن می دانند.
آنها با یادآوری تجربه دولت مصدق و مخالفت او با ایجاد جمهوری دموکراتیک بعد از کودتای 25 مرداد 1332 بر این خواسته خود پافشاری می کنند که می بایست پیش از هر اقدامی خواسته ها و منافع عمومی تعیین تکلیف شود و با مشخص شدن اهداف و خواسته های مردم می توان گذاری مناسب تر از این دوران داشت!



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

اکثریت جامعه خواهان تغییر است

سالی که نکوست از پیداست

مجلس و مبارزه با فساد

رخداد های منطقه ای و جهانی و رسالت حزبی

انتخابات حزب محور

جنبش زنان ایران

نمایشگاه رسانه ایران

بررسی یک نمونه تاریخی در بازار نیروی کار

مردان سپر آلودگی و تورم

چرخه مدارا

نان خالی را هم از سفره ها برداشتند!

گپی در نمایشگاه مطبوعات

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

اخبار جهان 78

تقدیر نامه نمایشگاه رسانه ایران

مشاهدات در 65 درجه جنوبی

آزادی زنان به سبک استالین

درگذشت خالف

سایه سیاست

کاروانسرای ایزد خواست

سرعت قطار تورم در دولت سیزدهم

اولین کتاب از مجموعه سازوکار حزبی به وزارت ارشاد ارسال گردید

حضور نماینده حزب اراده ملت ایران در گفتگوی نخبگان سیاسی دانشگاه تهران

حضور نشریه اراده ملت در بیست و چهارمین نمایشگاه رسانه های ایران

برنامه ریزی حزبی ترجیع بند جلسات دبیران حوزه ها

فلسفیدن در باب دروغ؛ دروغ چرا؟!

انتخابات و دیگر هیچ ...

درباره ما

ایران گربه نبود

راهکارهای اثربخشی مجلس

انتخابات حزب محور (بخش اول)

نقلی از سلسله نشست های گفتگو و اندیشه

تاریخچه مالیات ایران

از نبود ظلم باید نوشت یا از وجود آزادی؟ چیستی عدالت و ظلم!

دولت رانتیر چیست و چه پیآمدهایی دارد؟

بیشتر آسیب های اجتماعی با فقر نسبت پیدا می کنند

کارآمدی مجلس را در گرو حضور شایستگان است

استاد «رضا رضوی» سازنده سرود رسمی حزب اراده ملت ایران (حاما) درگذشت

جهان در هفته ای که گذشت (77)

حضور انتشارات حزب در نمایشگاه کتاب استان هرمزگان

اعضا جدید دفتر سیاسی حزب مشخص شدند

نشریه سازمانی اراده ملت اولین حضور نمایشگاهی خود را تجربه میکند

ابراز نگرانی اعضا هیات دبیران حوزه ها در مورد برنامه 5 ساله حزب

لازم بود یادآوری کنیم

Black white and the greys سیاه سفید و خاکستری ها

آشپزخانه دیکتاتور

شهلا، نخستین ناشر زن ایران

معینی کرمانشاهی

خلیج فارس میزبان مهربانیست

خشکسالی بی سابقه