در راه مانده
اندیشه
بزرگنمایی:
یازدهم مرداد ۱۴۰۴
آگوست کنت جامعه شناس فرانسوی(۱۷۹۸-۱۸۵۷) واضع نظریه تغییر معتقد است جوامع در تحولات تاریخی سه مرحله را پشت سر میگذرانند:
۱- مرحله ربانی که همه پدیدهها را به جادو و عوالم دیگر نسبت میدهند: زایش، رزق و روزی، حوادث طبیعی و تعیین سرنوشت همگی دست خداست در این مرحله کاهنان معابد و حاکمان با همکاری یکدیگر به مردم تسلط دارند.
عباس امامی
یازدهم مرداد 1404
آگوست کنت جامعه شناس فرانسوی(1798-1857) واضع نظریه تغییر معتقد است جوامع در تحولات تاریخی سه مرحله را پشت سر میگذرانند:
1- مرحله ربانی که همه پدیدهها را به جادو و عوالم دیگر نسبت میدهند: زایش، رزق و روزی، حوادث طبیعی و تعیین سرنوشت همگی دست خداست در این مرحله کاهنان معابد و حاکمان با همکاری یکدیگر به مردم تسلط دارند.
2- مرحله فلسفی و استدلال: در این دوران مردم برای تبیین و شناخت پدیدهها به عقل و استدلال رجوع میکنند.
در این مرحله تعقل جایگزین تخیل میشود.
3- در مرحله اثباتی و عقلی جامعه کامل با محوریت انسان پدید میآید و بشر زندگی را بر اساس حواس 5 گانه میسازد. در این دوران دانشمندان و اساتید دانشگاه به جامعه تسلط دارند.
در ایران گریز از مرحله اول و عبور از مرحله دوم و ورود به مرحله سوم سابقهای حداقل 220 ساله دارد. جنگهای ایران و روس فتح بابی برای گذار از مرحله اول بشمار میرود. عباس میرزا بعد از شکست، درپی چرایی شکست بود. ایران قبل از آن بارها در جنگهای مختلف شکست خورده بود ولی شکست ایران در جنگهای روس فتح بابی برای اندیشیدن شد. شاید اگر کس دیگری فرمانده جنگ بود آن را به قضا و قدر وا میگذاشت ولی چرایی شکست با یک پرسش شروع شد: او در اردوگاه از ژوبر نماینده فرانسه میپرسد نمیدانم این قدرتیکه شما ( اروپاییها) را بر ما مسلط کرده چیست؟ شما در جنگیدن و فتحکردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل غوطه وریم مگر جمعیت، حاصل خیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ و این پرسش نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود. پرسش اولین قدم در تعقل و گذر از مرحله ربانی است همان راهی که دهها نفر از اندیشمندان مسیحی به آتش سپرده شدند و یا در اسلام سربدار شدند.
اولین قدم عباس میرزا ایجاد ارتشی نوین بود ولی روحانیون با تحریک محمد علی میرزا فرزند بزرگ فتحعلی شاه که داعیه ولایت عهدی داشت ( ص223شیعه در تاریخ رضا نیازمند) با او به مخالفت برخاستند و گفتند نظام جدید، لباس فرنگی و مقررات اروپایی مخالفت با اسلام است. همین مشکل را سلطان سلیم عثمانی در ابتدای تأسیس ارتش نوین با علما داشت. بهطوریکه شیخ السلام فتوی داد که نوآوری در نظام مخالف اسلام است و مؤسس نظام جدید از کار برکنار شد.
هرچند عباس میرزا توانست جلو فتوی جدید را بگیرد ولی همهجا شایعه کردند: عباس میرزا لایق جانشینی نیست چون چکمه فرنگی میپوشد. او قصد داشت نظام وظیفه را اجباری کند که با این شایعات منصرف شد.
اقدامات عباس میرزا اولین جرقههای عبور از مرحله اول بود ولی بعد از مرگ او حداقل تا زمان امیرکبیر به تأخیرافتاد. امیرکبیر اقدامات عباس میرزا را پیگرفت از جمله تأسیس دارالفنون، اعزام دانشجویان به غرب، واکسیناسیون، ایجاد دولتی مقتدر و مرکز محور و کوتاهکردن دست روحانیون از مصادر، تقویت محکمههای عرفی و لغو حق تحصن در بیوت علما. با این اقدامات عملاً روحانیون را در مقابل خود قرارداد و در خاتمه با توطئه و فرمان همایونی در حمام رگ او را گشودند. میتوان گفت: دومین قربانی بزرگ عبور از مرحله ربانی امیرکبیر بود.
نقطه عطف تاریخ ایران مدرن بر تخت نشستن ناصرالدین شاه قاجار است. دوران او از دو جنبه قابل توجه است یکی از جنبه شخصیتی که پادشاهی مقتدر و نسبتأ عاقل و دیگر مدت طولانی حکومت اوست که توانست اقدامات مهمی انجام دهد. اتفاق تأثیرگذاری که به کمک ناصرالدین شاه آمد ظهور مشهورترین فقیه قرن شیخ الطایفه آقا شیخ مرتضی انصاری بود شیخ مرتضی انصاری یگانه مرجع جهان تشیع بود امری که کمتر در تاریخ شیعه اتفاق می افتد از بخت ناصرالدین شاه شیخ انصاری علاقهای به سیاست نداشت و این ناشی از دخالت نامیمون علما در جنگهای ایران و روس نشات بود لذا او سعی کرد مکتب اصولی را که وحید بهبهانی بعد از یکه تازی اخباریون پایهریزی کرده بود استحکام بخشد. ناصرالدین شاه از این خلا کمال استفاده را برد. هنر عکاسی که توسط علما حرام شمرده میشد رواج داد. نقل است در سفر ناصرالدین شاه به مشهد در سبزوار قرار بر این میشود عکسی از ملا هادی سبزواری انداخته شود وقتی برای او توضیح میدهند عکس چیست میگوید: «نمیشود! چون وجود ظل قائم به وجود ذی ظل است!»( سفرنامه حکیم الممالک)ناصرالدینشاه بواسطه ذوق هنری در گسترش موسیقی و تئاتر هم عزمی راسخ داشت آنچه بعنوان گنجینه عکس و فیلم از 150 سال گذشته به یادگار مانده مدیون تلاشهای اوست.
دوران ناصرالدین شاه جنبش روشنفکری خارج از حوزههای دینی و با تاسی از تمدن غرب بواسطه رفتوآمد درباریان، سیاستمداران و دانشجویان گسترش یافت. افرادی نظیر فتحعلی آخوندزاده، سیدجمال اسدآبادی، میرزا ملکم خان و عبدالرحیم طالبوف کسانی بودند که راه را برای گذار از مرحله ربانی به تعقل هموار کردند. نباید از نظر دور داشت این افراد توامان مغضوب شاه و روحانیون بودند. چون شاه خواستار تداوم قدرت مطلقه و روحانیون هم ارتزاق شان از حاکمیت بود. همان مرحله اول؛ اتحاد کاهن و حاکم در دوره ربانی.
تداوم اندیشههای دگر خواهی افتان و خیزان به مشروطه ختم شد. نهضت مشروطه نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود و موجبات گذار از مرحله ربانی است.
اتحاد روشنفکران و مراجع حوزه نجف مهمترین اتفاق در تاریخ ایران مدرن است. تحدید اختیارات شاه و اصالتدادن به جامعه و مردم دست آورد بزرگی است که نمیتوان از آن چشم پوشید. حوزه نجف که سالها بواسطه سیاستهای شیخ انصاری از ورود به سیاست پرهیز میکرد چنان میداندار تغییر شد که حکم به تکفیر شیخ فضلالله داد هر چند که نقطهای تاریک در جریان اتحاد روشنفکری و حوزه محسوب میشود.
نهضت مشروطه رویکردی کاملا انسان محور بود بنظر میرسد جریان روشنفکری در آن زمان برای قانعکردن علمای نجف همه ماجرا را نگفته بودند. بعد از ماجرای اعدام شیخ، میرزای نائینی تنبیه الامه را به آب سپرد گویی آب را به طهارت فراخوانده!
ماجرای نهضت مشروطیت و اعدام شیخ، رنگ کدورتی به صورت جریان روشنفکری پاشید که تا کنونی پابرجاست!
اگر مشروطه را دروازه ورود به دوران دوم و تعقل گرائی بدانیم رضا شاه سردار آن است هر چند جریانات روشنفکری در برآمدن او نقشی اساسی داشتند و بعضا از سوابق حوزوی برخوردار بودند ولی از شخصیت رضا شاه در هموارکردن راه برای دوران سوم نمیتوان غافل شد.
دوران رضا شاه عرصه سریع و پرشتاب گذر از دوران فلسفی و مابعدالطبیعه است تأسیس دانشگاه تهران، فرستادن دانشجویان به خارج از کشور، شیوع مظاهر غرب و سرکوب سنت همگی حاکی از عزمی استوار برای گذار بود غافل از اینکه نه اسب رهوار است نه سوار مسلط و نه زمین هموار.
هرچند رضا شاه با توافق و رضایت علمایی همچون سیدابوالحسن اصفهانی، عبدالحسین شیرازی و حسین طباطبایی به شاهی رسید. ولی در ادامه با همکاری روشنفکران مسیر مدرنیته را هموارکرد.
البته وجود شخصی چون شیخ عبدالکریم حائری یزدی که معتقد به عدم دخالت در سیاست بود کمک مؤثری به اهداف و برنامههای رضا شاه کرد. از نظر نباید دور داشت رضا شاه احترام ویژهای برای شیخ قائل بود.
دوران پهلوی برای گذار ایران به عصر علمی و عقلی از مهمترین دورههای تاریخی محسوب میشود. همچنانکه جامعه شتابان به سمت مدرنیته میتاخت در حوزههای دینی بحث بازگشت به سنت رواج یافت اتفاقاً در این مورد جمعی از روشنفکران که از مواهب مدرنیته دوران پهلوی متنعم شده بودند با حوزههای علمیه همراه شدند. اندیشههای بازگشت به سنت و نفی مدرنیته در میان روشنفکران فرنگ برگشته ناشی از تفکرات هایدگر بود که شاخصترین آنها فردید است. بعدها این اندیشه توسط جلال با بدفهمی که منجر به گلایه فردید نیز شد ترویج یافت. دکتر شریعتی هم به این جریان پیوست و بدنبال آن گروههای چپ که خاستگاه غربی و اندیشههای ضددینی داشتند قلاب در این آب گل آلود انداختند!
آنها حتی با رفرمهای شاه که بهنفع طبقات فرودست بود مخالفت کردند( خاطرات جزنی) و به مرور زمان استمرار حکومت شاه غیرشرعی محسوب شد و او را طاغوت خواندند و غاصب منصب الهی.
کمتر اتفاق افتاده جامعهای در مرحله سوم بازگشتی خود خواسته به مرحله اول داشته باشد!
انقلاب اسلامی هر چند در تدوام انقلاب مشروطه بود ولی بنوعی بازگشت به مرحله اول است. و نمیتوان از نقش قاطبه روشنفکران در این فرایند غافل شد. شاید گمان میبردند میتوانند همچون دوران مشروطه عنان را در دست گیرند ولی بیخبر از آنکه روحانیون هوشمندی در جبهه مقابل وجود داشت که داستان روباه و قالب پنیر را قبلاً خوانده بودند! اعدام شیخ فضلالله بذر بدبینی را چنان در ذهن روحانیون کاشته بود که کف بری هم نمیتوانست ریشههای آن را بزداید و به مرور زمان روشنفکران یا راه گریز پیش گرفتند یا سربدارشدن و یا عزلت گزیدند.
هیجانات ناشی از بازگشت به خویشتن پایدار نبود پایان جنگ و عصر سازندگی موجب شد دوباره زمزمههای تعقل و گذر از عصر اول و دوم شکل بگیرد. نظم موجود نتوانست پاسخ درخوری به نیازهای رو به تزاید نسل جدید بدهد و به مرور گسست بزرگی بین حکومت و جامعه بروز کرد. بالطبع گارد نظام هم در باره هرگونه تغییری بسته تر شد و خشونت در اشکال مختلف موجب جدایی هر چه بیشتر جامعه از حاکمیت گردید.
عبور از این مرحله هر چند بدون خشونت نبوده و نخواهد بود ولی تداوم اصرار بر ماندن بر مرحله ربانی موجب خسران برای دین و ملت است.
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی