بزرگنمایی:
پابلو نرودا، دفتر پرسشها را، چند ماه مانده به مرگش، به پایان رساند.
این شعرهای کوتاه که سراسر، سرایش پرسشاند، بیانگر «ساختار احساس» بر زمینه تجربهاند. این اشعار، شگفتزدگیهای کودکان را باتجربه بزرگسالان درمیآمیزد.
برای 316 پرسشی که در 74 شعر این دفتر، آمده هیچ پاسخ عقلانی وجود ندارد. پرسشهای نرودا، به روح کوان (koan) نزدیک میشوند. کوان، پرسشی است در قالب نقیضه که به شاگردان مکتب ذن در تمرین زازن کمک میکند. نرودا به تجسس و تحقیق در ماهیت اشیا علاقه دارد.
روندی که با پرسیدن سؤالهایی که پایه در تجربه دارند، آغاز و ابداع میشود.
- چه چیزی در جهان، از قطار ایستاده در باران غمانگیزتر است!
- چرا کوسه، به پریان بیپروای دریایی حمله نمیکند؟
- آیا دود با ابرها حرف میزند؟
- چرا برگها، وقتی احساس زردی میکنند، خودکشی میکنند؟
- پاییز با اینهمه پول زرد چه میخرد؟
- و برنج به که میخندد، با بیشمار دندانهای سفیدش؟
- چرا به اولین برگ طلایی مدال نمیدهند؟
- دیدهای که پاییز به گاوی زرد میماند!
- زندگی بی جهنم معنایی ندارد، نمیتوانیم آن را از نو بسازیم.
- آیا طلاهای ذرت زارها را شمردهاند؟
- در مرداب متروک، کیست که از عمق آب، آواز میخواند؟
- هندوانه به چه میخندد، وقتی به قتل رسیده است؟
- هرگز نیامدن بهتر از دیر کردن نیست؟
- پس راست نبود که خدا در ماه زندگی میکند؟
- نوری که زندانی به آن میاندیشد، همان نور است که بر تو میتابد؟
- چرا همهٔ کرم ابریشمها ژنده پوشند؟
- چرا وقتی فقیرها دیگر فقیر نیستند، دیگر نمیفهمند؟
منبع:دفتر پرسشها، اثر پابلو نرودا، ترجمه نازی عظیما
مرتضی صادقیان