بزرگنمایی:
در بحران ایجادشده توسط ویروس کرونا، نظام سلامت کشور با تمام قوا وارد ماجرا شد. اما به علت ساختار موجود در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، درمان بخش وسیعتری را در کنترل بحران بر عهده گرفت. این موضوع فقط به علت خواست متولیان امر نبود بلکه ساختار، روال کار و فرایندهای تعریفشده و از همه مهمتر، آموزههای یادگرفتهشده بدنه این وزارتخانه بود که ناخودآگاه به سمت درمان حرکت میکرد. درحالیکه در بسیاری از کشورهای دیگر تعادل بین درمان و پیشگیری (و بخشهای مرتبط با بهداشت) از قدیم وجود داشت و در این بحران همین تعادل توانست به کنترل بهتر اپیدمی ایجادشده در آن کشورها کمک کند.
نظام سلامت کشور به دلایل عدیدهای درمان محور است و این موضوع مختص امروز و دیروز نیست، بلکه پیشینهای طولانی دارد. از زمان تشکیل این وزارت خانه در دوران رضاشاه تربیت نیروهای درمانگر، ساخت بیمارستان و درمانگاه بخش بسیار وسیعی از خدمات این وزارت خانه را در بر میگرفت و دو دوره اصلاحات در این وزارت خانه در قالب تشکیل خانههای بهداشت بعد از انقلاب سفید زمان پهلوی دوم و راهاندازی سیستم بهورزی در بعد از انقلاب اسلامی نتوانست بر این درمان محوری غلبه نماید و بهتدریج در بخش اصلی وزارت خانه مستحیل گردیدند. گرچه این دو گام و سایر گامهای برداشتهشده و گسترش بخشهای بهداشتی و پیشگیری تا حدودی توانست این نقیصه را جبران نماید. انتخاب دکتر سعید نمکی که بهنوعی نماینده بخشهای غیر درمانی این وزارتخانه بود نشانه تداوم اینگونه اصلاحات در سیستم بهداشت و درمان ایران بود البته به علت مزمن بودن مشکل موجود نباید انتظار تغییرات در کوتاهمدت را داشت. این امر باعث شده است که در بحران به وجود آمده و سایر بحرانهای مشابه، بخش درمان وزارت خانه نقش پررنگتری را ایفا کند و بودجههای بیشتری را نسبت به بخش پیشگیری و بهداشت عمومی، به خود تخصیص دهد. در بیماری کووید 19، تجهیز و راهاندازی بخشهای مراقبتهای ویژه، تولید داروهای ضد ویروس، خرید دستگاههای تهویه مکانیکی، برقراری سیستمهای مقیمی پزشکان در اولویت بسیار بالاتری برای مسئولین امر قرار داشت تا تهیه و توزیع اقلام بهداشتی، آموزشهای مستمر و مؤثر برای توده مردم و دادن بودجه برای زیرسازی فاصلهگذاری فیزیکی.
البته بحران بیماری کووید 19 باعث شد که تلنگری هم به جامعه و هم به نظام سلامت وارد شود و مجدداً همه متوجه اهمیت بخش پیشگیری گردند. این موضوع در بلندمدت فرایند متعادلسازی بین بخش درمان و سایر بخشها را جلو خواهد برد و میتواند نویدبخش اتفاقات خوب در سیستم سلامت ایران باشد. تأکید بر زدن ماسک، شستن دستها و فاصلهگذاری فیزیکی جامعه را متوجه این امر نمود که برای مقابله با بسیاری از بیماریها، پیشگیری بسیار مؤثرتر و کمهزینهتر از فرایندهای درمانی است. در نظام سلامت کشورهای پیشرفته غربی و شرقی (به غیر از آمریکا و تا حدودی فرانسه) نظام سلامت تلاش میکند با تمام توان از بروز بیماریها و ناتوانیها در افراد جلوگیری کند و بخش اعظم بودجههای نظام سلامت به این بخشها تخصیص میابد. در کانادا، سوئد و چین تلاش متولیان امر بر این است که با اقدامات مختلف مانع از ایجاد بیماری یا ناتوانی در افراد شود. در نظام سلامت ژاپن از سالها پیش تمرکز زیادی بر تشخیصهای قبل از تولد و در بدو تولد گذاشته شده است تا مانع از ایجاد بیماریهای قابلپیشگیری شوند و در پارادایم طبی آنها تقسیمبندی اصلی بیماریها به دو دسته قابلپیشگیری و غیرقابلپیشگیری است. البته نظام سلامت ایران که بسیار متأثر از نظام سلامت آمریکا و در وهله دوم فرانسه است در بخشهای مختلف این مشکل را دارد و جامعه نیز به شیوههای مختلف همین انتظار را به وجود آورده است. رایگان نمودن درمان بیماران مبتلا به کووید 19، درحالیکه برای پیشگیری از آن خود افراد مجبور به هزینهکرد بودند ازجمله معضلاتی است که در این بحران دیده شد. اخبار موجود در رسانههای جمعی نیز توجه زیادی به مسئله مبتلایان میکرد و از مباحث مربوط به جلوگیری از وقوع و بروز این بیماری غافل بود. حتی در انعکاس اخبار خارج از کشور نیز، تمرکز بیشتر بر روی مبتلایان و روشهای درمانی بود تا مکانیسمهای جلوگیری از بیماری و گسترش آن. بااینحال این روی سکه نشان از این دارد که این بحران، آگاهی جمعی ما را نسبت به اهمیت پیشگیری تغییر داده است و در ماهها و سالهای آینده شاهد تغییر رویههایی، در این باب، در بین سیاستگذاران خواهیم بود.