آخرین مطالب

رحیم قمیشی

نشانه‌ها را دریابید!

نشانه‌ها را دریابید!

  بزرگنمایی:

در اواخر دوره حکومت صدام تحریم‌ها در عراق بسیار تشدید شد. هنوز اسرا در عراق بودند که نگهبان‌ها حلب‌های روغن ایرانی را نشان ما می‌دادند که بر روی آن‌ها کلمات فارسی نوشته شده بود.
دیدن کلمه «روغن نباتی قو» در لوازم آشپزخانه اردوگاه به ما حس و حالی می‌داد انگار بعد از سال‌ها داریم غذای مادر را می‌خوریم.
برای ما افتخاری بود که بعد از سال‌ها جنگ در موقع گرسنگی مردم عراق به دادشان رسیده‌ایم. نگهبان‌ها هم برایشان جالب بود. ما اسرا هنوز آنجا بودیم و در بندشان و بسیاری اوقات کتک می‌خوردیم و ایران راه کمک به مردم آنجا و عملاً دولت‌شان را نبسته بود.
بعدها که تبادل انجام شد با فاصله دو سه سال اوضاع تحریم عراق روزبه‌روز بدتر شد. چیزی شد به اسم نفت در برابر غذا.
ملتی که صدام قرار بود آن‌ها را فخر عرب کند به چنان درماندگی رسیدند که صف بستن مردم گرسنه برای گرفتن سهمیه یک بسته آرد یا برنج، دل مردم دنیا را به درد می‌آورد.
اگر دولتش خیره‌سر بوده مردم چه گناهی کرده‌اند!
و البته آنچه صدام هم بدش نمی‌آمد دنیا ببیند همین بود که مردم به چه مشقتی افتاده‌اند!
ادامه داستان البته معلوم بود. وقتی آمریکا و انگلیس و سایر کشورها حمله‌شان را شروع کردند توانی برای دفاع در عراق نمانده بود.
نه که همه گرسنه بودند و بی‌رمق! بلکه انگیزه‌ای برای دفاع نداشتند.
دفاع آن‌ها و پیروزی‌شان مساوی بود با تداوم همان بدبختی، از کوه‌ها بیایند و از ایران ذره‌ای روغن و آرد قاچاق ببرند، مرگ‌ومیر بیماران و کودکان، حاکمیتی که برای ابرقدرت‌ها زبان‌درازی می‌کرد، گاه یک موشک به سمت اسرائیل شلیک می‌کرد، وعده سروری اعراب را می‌داد و بی‌توجه به وضع مردمش بود!
صدام اعدام شد، هنوز هم طرفدارانی دارد، اما او سال‌ها قبل از سقوط و دستگیری و اعدام مرده بود. او از درک تغییرات در جهان، او از درک اهمیت همراه داشتن مردم، او از درک عدالت، مدت‌ها بود دور افتاده بود و تنها دلخوشی‌اش به‌به‌وچه‌چه‌های اطرافیان معدودش بود.
این بود که با اعدام او حتی در بین طرفدارانش هم اتفاقی نیفتاد. یک مرده مرده بود...
وضعیت ایران امروز ما شاید قابل‌مقایسه با آن زمان صدام و عراق نباشد، اما مسیر همان است!
منابع ما، کشاورزی ما، مرزهای ما، استقامت فوق‌العاده مردم ما، سرنوشت ما را حتماً جور دیگری رقم می‌زند، اما اینکه امروز به مرگ روزانه 250 فوتی به‌خاطر کرونا و کمبود امکانت بیمارستانی عادت کرده‌ایم، اینکه می‌دانیم مراکز درمانی پایتخت دیگر جای بستری و حتی دستگاه اکسیژن ندارند، اینکه دستورالعمل صادر می‌شود هیچ بیمار غیر اورژانسی حق بستری شدن در هیچ بیمارستانی را ندارد، اینکه بیمارها دربه‌در دنبال داروهای گران‌قیمت قاچاق می‌گردند...
اصلاً نشانه‌های خوبی نیست!
اینکه قیمت همه‌چیز ناگهان چند برابر می‌شود و مردم تنها با تأسف از کنار آن می‌گذرند، اینکه دلار مرز سی هزار تومان را به‌راحتی رد می‌کند، سکه مرز 16 میلیون تومان را، تخم‌مرغ و مرغ و ساده‌ترین مواد غذایی از سبد خانواده‌های ضعیف و متوسط هم خارج می‌شوند
هیچ نشانه خوبی نیست.
اینکه مردم برایشان اهمیتی ندارد دولتمردان چه می‌گویند، انتخابات چه می‌خواهد بشود تا کجا اوضاع بد اقتصادی ادامه پیدا خواهد کرد، بی‌تفاوتی مسئولین نسبت به مشکلات مهم مردم تا کجا کش می‌آید، اینکه مردم یقین کرده‌اند وسط دعواهای سیاسی فراموش شده‌اند و شک ندارند هیچ کشوری حتی عراق و چین هم فردا برای گرسنگی ما کاری نخواهند کرد...
نشانه‌های بسیار بدی است.
اینکه اعلام می‌شود برای دریافت انسولین با کارت ملی به مراکز خاص مراجعه نمایید، اگر باشد! اینکه اعلام می‌شود واکسن آنفولانزا نیست مگر برای افراد خاص، اینکه گفته می‌شود آرد هست نگران نان نباشید، قیمت میوه‌ها همه سه برابر شده‌اند...
همه نشانه‌های بسیار بدی هستند.
برای مردم اصلاً مهم نیست با اقتدا به امام حسن (ع) می‌خواهید صلح کنید یا با اقتدا به امام حسین (ع) می‌خواهید بجنگید و شهید شوید!
مهم آن است که دیگر دولتمردان و حاکمیت برای مردم اهمیتی ندارند...
نه به صلح‌تان دلخوشند نه به جنگ‌تان
خدا نکند اتفاقی بیفتد!
آن‌وقت خیلی‌ها مجبورند چشم‌های بسته‌شان را باز کنند و متوجه شوند؛
مردم بشدت عصبانی هستند
آن‌ها هیچ نشانه خوبی برای آینده نمی‌بینند، حتی در صلح!
آن‌ها نمی‌خواهند تحقیر شوند.
نشانه‌های تحقیر یک ملت
و خشم فروخورده‌شان را
نشانه‌های واضح انتظارشان را برای تغییرات مهم
نشانه‌های خستگی مفرط‌شان از وضع موجود...
لطفاً نشانه‌ها را دریابید
تا بیشتر از این دیر نشده!


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

چپول

تحلیل راهبردی ISTAR و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران

سبقت تورم از افزایش حقوق چگونه قابل مدیریت است؟

ضرورت پرداختن به جامعه‌شناسی زبان

توصیه ضدترور برای نیروهای امنیتی

سازمان‌های مردم‌نهاد و تعهد سازمانی

نواختن سرنا از سر گشاد آن

کهن الگوی زن- قهرمان در افسانه های ایرانی

جهان در هفته ای که گذشت(98)

معرفی کتاب کاربست فلسفه در اخلاق حرفه‌ای چاپ دوم - به ضمیمه سه مقاله در باب دروغ، عقلانی زیستن و فضائل اخلاقی

راهی که به فردا نمی‌رسد

جنگ و سیاست، رکود اقتصادی روسیه در سایه بحران‌های طولانی

سه عنوان تازه از انتشارات حزب اراده ملت ایران

«مدرسه حزبی 2»؛ پاییز آموزش، دیپلماسی و اندیشه در افق سیاست ایران

آغاز «سه‌شنبه‌های گفت‌وگو» به صورت مجازی با حضور دکتر بیژن عبدالکریمی

زن و محیط‌زیست در آیینه‌ آثار بهرام بیضایی

همه چیز رو به زوال است

معرفی کتاب «بچه‌های راه‌آهن»

پیشگام جنبش محیط‌زیستی جهان

بازتعریف عدالت و هویت در دنیای معاصر

تاریخ در آیینه، آزمونِ امروز

حضور هنرمندان جهان در کنسرت خیریه «با هم برای فلسطین»

همه چیز برای آنهاست

دریچه‌ای دیگر، برای نگریستن!

برگزاری پلنوم چهارم حزب پیش از کنگره سراسری یازدهم

هابرماس در عصر دیجیتال: فروپاشی فضای عمومی و چالش کنش ارتباطی در سایه الگوریتم‌ها

پرده سبز

از تهدید تا فرصت ایران و دوراهی تدبیر یا هیجان

اعتماد عمومی به مثابه ثروت

حجله‌ی آتش و خون

درس‌هایی در 12 روز

جنگ های جدید چگونه است؟

جهان در هفته ای که گذشت(97)

چهارمین پلنوم حزب اراده ملت ایران در مهر ماه برگزار می‌شود.

گرجستان؛ سفره‌ای کوچک، اما باز برای همه

«مدرسه حزبی 2» در آستانه آغاز؛ پاییز امسال با نیرویی دوچندان

کتاب «امنیت پایدار آب و سیاست خارجی» راهی چاپخانه شد

انتصاب مشاور جوان و رئیس شورای مشورتی جوانان خوزستان

24 آگوست، نمایش قدرت و وحشت شوروی

پدر علم کویرشناسی ایران

فقط ما بودیم و بس

مدرسه حزبی؛ از رؤیا تا نهاد

به تمامی رعیت، اما بزک‌شده

روز مبارزه با تروریسم فراتر از مبارزه نظامی، به‌سوی امنیت پایدار با رویکردی جامع و ملی

در راه مانده

معرفی کتاب امنیت پایدار آب و سیاست خارجی

معرفی کتاب «خرس کوچولو و خرس بزرگ»

جامعه‌شناسی نقش زنان در سازمان‌های مردم‌نهاد

نقد کتاب «انضباط بدون گریه»

بازگشت به نهاد: راهی برای عبور از فرسایش سیاست