آخرین مطالب

آتش و قلم نوشتار

آتش و قلم

  بزرگنمایی:
“ ما نیک می‌دانیم آنچه توده‌های شرقی را به این روز انداخته گمراهی های گوناگون و درهمی است که از هزاران سال رواج داشته و مغزها را برگردانیده و چون می‌کوشیم آن گمراهی ها را براندازیم ناچاریم کتاب‌ ها را که سرچشمه آنهاست از میان برداریم “

عباس امامی

“ ما نیک می‌دانیم آنچه توده‌های شرقی را به این روز انداخته گمراهی های گوناگون و درهمی است که از هزاران سال رواج داشته و مغزها را برگردانیده و چون می‌کوشیم آن گمراهی ها را براندازیم ناچاریم کتاب‌ ها را که سرچشمه آنهاست از میان برداریم “ همچنین عنوان می‌دارد “باید بی‌گمان بود که سرچشمه درماندگی و بدبختی شرقیان باورهای بیهوده و گمراهی های بسیاریست که به نام های گوناگون در شرق رواج یافته و در دلها و کتاب‌ها آکنده شده است و باید دست به دست هم داد و به کندن بنیاد بدآموزی ها و گمراهی ها کوشید. و نیز باید بی‌گمان بود که یکی از کتاب‌های سراپا زیان “ دیوان حافظ” است که چند رشته بدآموزی زهرآلود، از خراباتیگری، جبریگری،صوفی گری و مانند اینها در بر دارد”او همچنین ادله کتاب سوزی را چنین بیان می‌کند
“ چنان که بارها گفته ایم ما این کار را از روی هوس یا از راه تندروی یا بنام ستیزه با این و آن نمی‌کنیم بلکه از روی فهم و بینش این رفتار را برگزیده ایم و نتیجه بزرگی از آن می‌خواهیم کسانی چون می‌شنوند که ما کتاب‌ها را به آتش‌ می‌اندازیم دهانشان باز می‌ماند،  چه کنند بیچارگان؟!! تاکنون از زیان این کتاب‌ها آگاه نشده‌ اند در نزد آنها این کتاب‌ها سرچشمه فرهنگ و دانش است “
او روز یکم دی‌ماه را روز عید اعلام نمود و همه را تشویق به سوزاندن کتب کرد.تشویق به سوزاندن دیوان حافظ، مولوی،گلستان سعدی و خیام از جمله  توصیه های ایشان برای روز عید بود.
حیرت نکنید و گمان نبرید سخنان و توصیه های هیتلر و موسولینی را می‌خوانید و یا از دل تاریخ چنگیزی سر برآورده ،این سرگذشت روشنفکری است که امروز بعضی از جملاتش در نقد روحانیت مکرر باز نشر می‌شود.روشنفکری برخاسته از حوزه‌های دینی که بعد ها از سرسخت ترین منتقدان آن شد.
احمد کسروی بحق از مهمترین محققان یکصد سال اخیر است نویسنده دهها کتاب و مقاله که او را از سایر روشنفکران هم عصر خود متمایز می‌کند.انسانی میهن دوست و پاکدست که درد وطن داشت.حیف از آن همه استعداد که به ورطه افراط و تفریط فرو افتاد و بدست کوردلان بقتل رسید.
مشکلات ساختاری، مهارت و تفکر مدیریتی می خواهد و صد هزرا مرتبه شکر که ما از نوابغ علم مدیریت در سطوح بالای مدیریتی کشورمان برخورداریم. همین تصمیم نبوغ آمیز و محیّرالعقول وزارت محترم آموزش و پرورش به ذهن کدام انسان عادی ای می رسید. باید نابغه بود تا چنان گرهی را چنین آسان بتوان گشود.
درست است که فقط چند روز تا پایان سال تحصیلی مانده و درست است که اغلب مدارس فاقد کولر و سیستم سرمایشی هستند ولی تغییر ساعت کاری مدارس، تصمیم کمی نبود! واقعاً شجاعت می خواست و شجاعت در تصمیم گیری از ویژگیهای نوابغ است.
کمتر از یک هفته به پایان سال تحصیلی مانده، ساعت کار مدارس 6 تا 13 شد. نه فقط شیفت صبح بلکه هر دو شیفت صبح و بعد از ظهر در همین محدوده ی زمانی، کلاسهایشان را برگزار می کنند، یعنی باید بکنند. شیفت صبح از ساعت 6 تا 9 و نیم و شیفت بعد از ظهر از ساعت10تا13. البته از این پس نام شیفت ها را به شیفت اوّلِ صبح و شیفت آخر صبح یا قبل از ظهر تغییر می دهیم ولی این هم چیزی از ارزشهای چنین تدبیر مدیریتی ای نمی کاهد. به این ترتیب، این چند روزِ باقی مانده از مدارس، اگر با دخالت و دسیسه ی دشمنان و اجانب تعطیل نشود، از ابتدای صبح و بلافاصله بعد از نماز و صبحانه تا حوالی اذان ظهر سرهم می آید و بعد از ظهرها برقی مصرف نمی شود. می دانید که، مدارس، اسراف گرترینِ مراکز در مصرف انرژی برق و هر گونه  انرژی ای هستند!
صاحب این قلم از شنیدن این خبر جدید و لحاظ چنین تدبیر مدیریتی ای چنان مشعوف شده که، ذهن ناقصش، البته نه در حد نوابغ مدیریتی سکاندار کشور، ولی در حد و بضاعت خودش، جوشیدن گرفته. می-اندیشم که اصلاً چرا این سبک جدید مدیریتی را در بقیه ی امور به کار نبندیم؟ مگر هدف اصلی آموزش و دانشگاههای ما بومی سازی علوم نبود، از این سبک مدیریتی بومی تر که نداریم!
اصلاً بیائید از این به بعد ظهرها شام بخوریم و شب ها نهار. می دانید چرا؟ چون در تأمین انرژی گاز هم مشکل داریم و مردم ما به خاطر تناول پلو و خورشت در هنگام نهار، گاز بیشتری برای پخت و پز استفاده می کنند تا شام. با این تدبیر که از ذهن مستعد من ظهور کرده در مصرف گاز هم مشکلی نخواهیم داشت.
مشکل برق  و گاز که به همین راحتی با تدبیر مدیریتی جدید و سبک علمی مدیریت بومی به این ترتیب حل می شود، می ماند مشکل آب. این مشکل هم با همین دست فرمان و فرمول حل می شود، فقط کافی ست بی خردی را کنار بگذاریم و به جای آب، دوغ بنوشیم.دیدید چه راحت بود؟!
تازه، تمهیدات نبوغ آمیز دیگری هم در این سبک مدیریتی هست که تنها بحران را رفع می کند، حتّی باعث افزایش ارزآوری از طریق صادرات انرژی هم می شود. همانطور که ان مسئول محترم توصیه فرمودند، آفتابه و بادبزن تهیه می کنیم. دولت هم می تواند برای کمک به دهکهای پایین درآمدی آفتابه و بادبزن یارانه ای توزیع کند، فقط کافی ست که سلطان آفتابه و سلطان بادبزن را بگیریم و انبارهایشان را مصادره و حراج تا توزیع کنیم.
اصلاً وقتی شب ها به یُمن تغییرات اقلیمی، هوا خنک می شود و عملاً در حال تبدیل شدنِ زیست بوممان به کویر هستیم، چرا روزها نخوابیم و شب ها کار نکنیم؟! یک پویش دائمی هم راه می اندازیم به نام “دو درجه این ور، دو درجه او ن ور”. شش ماه اول سال، کمپین مورد نظر می شود کمپین “دو درجه کمتر “،  بلافاصله از اوائل پائیز طی مراسم باشکوهی در برج میلاد می شود “دو درجه بیشتر “. بر اساس این پویش، از این به بعد شب ها کار می کنیم ولی چراغی روشن نمی کنیم چون هم در مصرف برق صرفه جویی کنیم و هم در تاریکی نیاز به لباس نداشته باشیم و گرممان نشود.
***
نمی دانم چرا اینها را می نویسم و ایده های نبوغ آمیزم را لو می دهم. همه ی اینها را می توانم به عنوان برنامه ی عملیاتی یا شعار انتخاباتی ارائه کنم تا پست و مقامی بگیرم. پستی و مقامی بگیرم، خود به خود با سواد و عالِم هم می شوم. خودم بارها دیده ام که طرف به محض گرفتن یک پست کوچک و محلی، دکتر می شود و آقا یا خانم دکتر صدایش می کنند.
البته من کمتر از آنم که به دیگران توصیه ای کنم ولی اگر رمز موفقیت من را خواسته باشید، باید به عرض برسانم مه رمز آن فقط تأسی به مدیران لایق و نابغه است و بس.شما هم امتحان کنید و اینقدر سیاه نمایی نکنید و غر نزنید!



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

حقیقت؛ نخستین قربانی هیاهو

پرونده جنگ در دادگاه تاریخ

سناریوهای پیش رو در جنگ بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل

چطور ایران ضربه خورد

خوزستان و همبستگی اجتماعی

بیمه وهوش مصنوعی

وقتی دیپلماسی شکست می‌خورد درس‌هایی از جهان و تجربه ایران

بحران‌های تالاب‌های استان خوزستان و راهکارهای احیا و حفاظت از آن‌ها

مروری بر پیامدهای انتقال سنجاب‌ها از زیستگاه طبیعی

شتای عمر

معرفی کتاب پنداشتِ تربیت چرا بچه‌ها این‌گونه که می‌بینیم بار می‌آیند

سازمان‌های مردم‌نهاد و مدیریت بحران

جهان در هفته‌ای که گذشت

برگزاری جلسه تخصصی حوزه سطح 3 نظام سلامت

آغاز کلاس‌های مدرسه حزبی؛ جرقه‌ای تازه برای یادگیری هدفمند

خبر انتشار کتاب برابری، تضمین‌کننده منافع جمعی در شرف انتشار

یوسف تراکمه به عنوان بخشدار بقراطی شهرستان رزن منصوب شد

بیانیه روز جهانی بدون پلاستیک - 12 تیر

احسان محمدزاده به عنوان سرپرست اداره آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ منصوب شد

خبر نشست بررسی «جنگ و دیپلماسی» در دفتر حزب اراده ملت ایران

حمله تجاوزکارانه ایالات متحده آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران را شدیدا محکوم می‌کنیم.

تحزب، سیاست و امکان سوسیال‌دموکراسی در ایران

جامعه مدنی

شهرکُشی: مرگ خاموش منابع تاریخی و زیست‌محیطی تمدن‌ها

گذار از " نهیلیسم" به "معنای زندگی"

اهل علم مصلحت را بجویند یا حقیقت را؟!

میهمان روستا

چالش‌های حقوقی مقابله با ارتشا؛ بررسی ریشه‌های قانونی یک فساد ساختاری

نمایشگاهی ضروری، گرچه تکراری

غرفه انتشارات حزب اراده ملت ایران را راه انداختیم

بخوانیم برای ایران

شرحی بر چرایی و اهمیت ترجمه سری کتاب سازوکار حزبی

بازتعریف سوسیال دمکراسی در عصر جدید

دموکراسی و اندیشه سوسیال‌دموکراسی

معرفی کتاب نمایی روشن‌تر (بینشی جدید درمدل مدرسه سادبری‌ولی)

تاب آوری اجتماعی

بیانیه کارگروه محیط زیست حاما به مناسبت اول خرداد روز جهانی تنوع زیستی

علی برقراری از اعضا ارشد حزب اراده ملت ایران مشاور اقتصادی فرماندار نظرآباد شد

کتاب "صداهائی برای برابری" مجوز انتشار گرفت

انتخاب اعضای هیأت رئیسه جبهه اصلاحات استان سمنان

آغاز کار مدرسه حزبی حاما با برگزاری پنج دوره آموزشی مجازی

آغاز کار مدرسه حزبی حاما با برگزاری پنج دوره آموزشی مجازی

تحلیل های سیاسی ماه

وزیر آموزش و پرورش چه می‌کند؟‌

یاد یاری که در سکوت فریاد شد

ظهرها شام بخوریم؟!

تعرفه‌های تجاری،ابزار حمایت‌گری هوشمند

“فناوری بی‌اخلاق، شمشیری است در دست کودک نابالغ”

برایتان جهنم آورده‌ایم!

بیانیه به مناسبت روز جهانی تنوع زیستی (یکم خرداد)