دو هفته نامه اراده ملت

قدرتمندان جهان از ایران چه می‌خواهند؟ اندیشه

  بزرگنمایی:
یادداشت پیش رو، تحلیلی است بر شرایط سیاسی و امنیتی اخیر و بازتاب آن در عرصه‌ی داخلی و منطقه‌ای ایران. نویسنده می‌کوشد با اتکا به داده‌های تاریخی، مواضع رسمی کشورها و تحلیل‌های کارشناسان روابط بین‌الملل، روندهای جاری را در پرتو منافع ملی بازخوانی کند. هدف از این نوشته نه صدور داوری سیاسی، بلکه تبیین ضرورت بازگشت به عقلانیت، نهادگرایی و گفت‌وگو به‌عنوان راه عبور از شرایط پرمخاطره‌ی کنونی است. این یادداشت، از منظر تحلیلی، ضمن تأکید بر حق حاکمیت ملی، بر نقش خرد جمعی در تصمیم‌سازی و پرهیز از واکنش‌های هیجانی تأکید دارد.

رضا فضلعلی
دکترای علوم سیاسی- مسائل ایران

اصلی‌ترین علت ایجاد سازمان ملل پیگیری مسائل حقوق بشری بود، جنگ جهانی دوم و مسائل مربوط به نسل‌کشی سبب شد تا با یک اجماع جهانی ارگان جدیدی که مانع وقوع تراژدی‌های مشابه در آینده شود، به‌وجود آید. منطقی بنیادین که صلح و امنیت بین‌المللی را در آن مقطع زمانی در عین حالی که مورد توجه جامعه بشری قرار داد، نگرش قدرت‌های بزرگ را نیز در جهت تغییر شکل ساختاربندی فضای آینده پس از جنگ را برای گردانندگی مسالمت آمیز تحولات نظام بین‌الملل، بعنوان مرجعی جهانی با ساز و کارهایی در اختیار شورای امنیت قرار داد، را هم جلب کرد (فصل 6 و 7 منشور ملل متحد). متاسفانه این ساز و کار در طول زمان در بحران‌های گوناگون نشان داد که کارایی لازم را در عمل نداشته است. نمونه‌های بارز شکست آن در زمان جنگ سرد، پس از پایان جنگ سرد و حتی در مواجهه با  فضای بعد از حملات 11 سپتامبر کاملاً نمایان است.

لذا بدلیل ساختار و شکل حق رأی کشورهای پیروز و قدرتمند جنگ در این سازمان تعارضی خواسته و یا ناخواسته بین مشروعیت و قانون با واقعیت موجود در تعاملات بین‌المللی بوجود آمد که مدیریت پایدار در نظم و امنیت جهانی را زیر سوال بُرد. بگونه‌ای که اگر نظم بین‌الملل در جهت منافع دلخواه قدرت‌های بزرگ و صاحب حق رای (وتو) نباشد با کارشکنی‌های گوناگون غیر عادلانه، حتی اگر در بین افکار عمومی ملت‌ها مشروعیت نداشته باشد، بدون آنکه دیگر کشورها نیز در عمل تأثیر خاصی داشته باشند، یا تأیید نمی‌شود و یا پایدار نخواهد بود.

بسیاری از اندیشمندان براین باور بودند که پدیده جهانی‌شدن، می‌تواند در کاهش این بحران‌ها کمک کند، لیکن نه تنها نتوانست، بلکه بر بسیاری از دغدغه‌ها نیز افزود. انسان عصر حاضر بدنبال چگونگی مسیر دیگری برای تغییر در برزخ وضع موجود است، همانگونه که جیمز روزنا معتقد بود، نظمی در درون بی‌نظمی وجود دارد که دلیلش رفتار و تصمیم‌های بازیگران است، بازیگرانی که دیگران را نه می‌بینند و نه می‌شنوند، آشوبی که درونش نظمی حاکم است. شوربختانه هنوز هیچ قاعده و عملکردی توانایی عبور از این آشوب و بحران جهانی را حداقل در 25 سال گذشته، نداشته است (دوران جنگ سرد و پس از آن، ستیزه‌جوییی 11 سپتامبر، بحران‌های افغانستان، سوریه، غزه، بحران اول و دوم اوکراین، چالش هسته‌ای ایران، و...)، که شاید از آخرین بحران‌ها را که می‌توان یادآوری کرد واقعه 7 اکتبر است که پس از دو سال با توافقی نامشخص با تبادل اسیران دو طرف آغاز شد، و یا حمله اسرائیل و ایالات متحده به ایران، که متأسفانه در این برهه زمانی نیز همانند گذشته، نقش تأثیرگذاری از سازمان ملل مشاهده نگردید، و کاملا تاخت و تاز اراده قدرت‌های بزرگ و صرفاً نظاره‌گری و بی‌عملی مراجع جهانی به‌ویژه سازمان ملل در تحولات نیز مشهود بود؛ یا اعلام حکم دیوان کیفری بین‌المللی بر علیه نتانیاهو و چند نفردیگر در جریان نسل‌کشی مردم غزه که آنهم عملاً هیچگونه ضمانت اجرایی ندارد.

لذا در چارچوب تحولات و نظم خاورمیانه، بررسی بحران هفتم اکتبر بیان چند نکته ضروری بنظر می‌رسد، اولا معتقدم کسانی که حمله به اسرائیل را حتی با وجود برخی موفقیت‌ها توسط حماس، طراحی و برنامه‌ریزی کرده بودند، خطای فاحش راهبردی داشتند. زیرا  بعد از نزدیک به دو سال از این واقعه آسیب‌های انسانی، آثار، پیامدها و مشکلاتی که در خاورمیانه را بوجود آورد را مشاهده می‌کنیم، تا آنجا که خواسته یا ناخواسته ایران نیز درگیر آن شد.

از این جهت شرایط برای ایران در عین حالی که نقاط قوتی خواهد داشت، می‌تواند نقاط ضعف هم داشته باشد؛ لذا با این تحلیل تا جایگاه ایران در تحولات خاورمیانه به شکلی دلخواه سر و سامان نیابد، شرایط مطلوب برای قدرت‌های جهانی در منطقه نیز در دسترس نخواهد بود. ظاهرا تا امروز هدف غرب، بُردن ایران به سمت روایت‌هایی شبیه فروپاشی لیبی یا سوریه نمی‌باشد؛ زیرا آشفتگی ایران، باعث سرایت ناآرامی و آشوب به اطراف و حتی افزایش قیمت منابع انرژی در جهان را به همراه خواهد داشت. از این‌رو ترامپ در عین حالی که به ایران حمله نظامی می‌کند، و هر از چند گاهی تهدید در سخنانش را فراموش نمی‌کند، در شرم‌الشیخ مصر دست دوستی را هم بسوی ایران بصورت علنی دراز می‌کند. آری، این تعارضی آشکار بین منطق روابط ‌بین‌الملل و منطق حقوق بین‌الملل در قرن بیست و یکم است؛ لذا معتقدم این مسیری را که در ارتباط با ایران شروع شده، مگر در موارد خاص پیش‌بینی نشده قابل توقف یا تغییر نیست و کاری هم از دست سازمان‌های بین‌المللی و قدرت‌های درجه دوم نیز در عمل بر نمی‌آید. براین اساس و با وجود اختلافات فراوان اروپا با ایالات متحده که البته در مورد ایران هیچ اختلافی نیز با هم ندارند، یکی از شروط قدرت‌های اروپایی برای تاخیر در آغاز اسنپ‌ بک، توافق و مذاکره مستقیم با ایالات متحده بود!

بی‌پرده بگوییم: جمهوری اسلامی ابتدا بایستی تکلیف خودش را مطابق با خواست نظم قدرت‌های بزرگ جهانی، هر چند که عادل هم نیستند، را مشخص کند؛ زیرا تا این موضوع در جهت میل قدرت‌های بزرگ اتفاق نیفتد، متاسفانه این درگیری‌ها ادامه خواهد داشت و نباید امیدی هم به ساز و کارهای بین‌المللی داشت. ما در ایران با تمامی جایگاه و عظمت تا ابد نمی‌توانیم با شعارهایی بر علیه دیگران در تعاملات جهانی حضوری موثر داشته باشیم و چالش‌های موجود را حل کنیم، آنچنان ‌که با عربستان سعودی و مصر بسیاری از مشکلات، حداقل در ظاهر حل شد. کشوری که جامعه‌اش فقر، عدم امنیت، تفرقه و خصومت در درونش آشکار باشد، در روابط خارجی نمی‌تواند در مواضع ملی خود با اقتدار پافشاری کند، زیرا اقتدار در جهت منافع همگانی از داخل سرزمین به خارج از آن با مشروعیت حاکمیت می‌تواند، حرفی برای گفتن داشته باشد.

معتقدم مهمترین ویژگی شرایط و فضای روابط بین‌الملل در حال حاضر و حتی در چند سال آینده به نوعی درگیری پنهان و البته بدون دشمنی علنی را خواهیم داشت، بگونه‌ای که تعداد فراوانی از کنشگران و بازیگران غیر دولتی، شرکت‌های بین‌المللی، رسانه‌های تاثیر‌گذار و... فعالیتشان از امروز هم بیشتر خواهد بود، لیکن شکل و دامنه فعالیت آنها شدیداً در چارچوب و قالب مورد نظر قدرت‌های بزرگ بویژه چین و ایالات متحده کنترل شده، خواهد بود، نه آنچه که هدف مورد نظرخودشان است!

از نگاه نویسنده، نظام حاکم بر ایالات متحده بدنبال تجهیز و ساختن بلوکی پایدار است که تحت اختیار و اراده در حوزه نفوذ خودشان باشد، تلاش می‌کنند. که احتمالاً روسیه و ایران نیز در چارچوب این سیاست بایستی قرار داشته باشند؛ براین مبنی بنظر می‌رسد فردی همچون ترامپ و امثال او نظریه‌پردازان این ماجرا نیستند، آنان فقط نقش اجرایی شدن این تفکر را به عهده دارند؛ زیرا هدفشان تثبیت و یا افزایش نقش اساسی خود در نظم آینده جهان است. به همین سبب در اوج درگیری و جنگ اروپا با روسیه و حمله نظامی به ایران و انواع تحریم‌ها، ترامپ از صلح و روابط حسنه در آینده با این دو کشور در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایش می‌گوید؛ بدون تردید چینی‌ها هم به ادامه فضای موجود علاقه‌مند هستند، از این‌رو بسیاری از تحلیلگران معتقدند که رابطه ترامپ با پوتین مثبت است، و چین نیز کمتر از آمریکا بدنبال یارگیری در ادامه این روند نمی‌باشد. لذا هیچ چانه زنی از طرف ایران و عقب نشینی از سوی غرب خصوصاً ایالات متحده، نسبت به سال‌های گذشته قابل قبول نیست.

شاید برخی حتی معتقد باشند که کشورهای منطقه به چه صورت فکر می‌کنند، لیکن فراموش نکنیم، اغلب کشورها بدنبال افزایش نفوذ و قدرت و بهره برداری از دیگر کشورها هستند و در این مسیر معمولاً هیچ اصولی را نیز رعایت نمی‌کنند؛ به همین علت آنچه در رسانه‌ها و سخنرانی‌ها از طرف دولتمردان عنوان می‌شود با آنچه که در اتاق‌های در بسته سیاست‌مداران تصمیم گرفته می‌شود بسیار تفاوت دارد. همانگونه که در سازمان ملل در رابطه با موضوع مکانیزم ماشه (اسنپ بک) با اینکه بسیاری از رایزنی‌ها قبل از جلسه انجام شده بود، نیز مشاهده کردیم از 15 رای فقط 4 کشور، موافق لغو تحریم‌ها به نفع ایران بودند. از این‌رو، با چنین تفکری در حاشیه آخرین اجلاس سازمان ملل بنابر گفته عراقچی، نماینده ترامپ (ویتکاف) جهت مذاکره حتی مستقیم حاضر نشد، زیرا ایران شرط گفتگو را فقط در مورد حل مسائل هسته‌ای و تحریم‌ها قرار داده بود. بنابر شواهد موجود غرب دیگر منحصراً مذاکره در مورد مسائل هسته‌ای را نمی‌پذیرد، بحث انان بر سر قدرت دوربُرد موشک‌ها یا کنترل چالش نیروهای نیابتی و شبیه به آن است که بدون هیچ اغماض و گذشتی مطرح می‌کنند. در نهایت تاسف، برای ایران راهی نگذاشته‌اند به جز این که باید به پیوند الگوی مطلوب نظم قدرت‌های جهانی بپیوندد.

بدون تردید تمامی مسائل مطرح شده، حدس و گمان نویسنده می‌باشد، زیرا در جهان سیاست و روابط جهانی شاید با ایجاد یک اتفاق یا حادثه و طوفانی در گوشه‌ای از زمین تمامی نظریه‌های فوق دگرگون شوند. به باور من مشکل اساسی ایران با موجودیت اسرائیل فراتر از درگیری سرزمینی با فلسطینی‌هاست، زیرا بحث اصلی ایدئولوژیک است. شاهد این مدعی نیز دولت خودگردان و همچنین حماسی که می‌جنگیدند، در حال حاضر به کوتاه آمدن و توافق راضی هستند. اما هنوز در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با نابودی اسرائیل صحبت و شعارهای زیادی شنیده می‌شود، شاید از نظر ما مطرح کردن این چنین مسائلی بیشتر جنگ رسانه‌ای یا خوراک تبلیغاتی باشد؛ لیکن اغلب کشورها از طرح چنین مسائلی، برداشتی جدی دارند. بر همین اساس شرایط برزخی، نه صلح و نه جنگ را در میانه تحریم‌های سازمان ملل بر ایران تحمیل کرده‌اند.

باور دارم مانند گذشته، دیگر زمان به نفع ما نمی‌باشد؛ همانگونه که مذاکرات در گذشته بهتر از امروز بوده؛ روزها و ماه‌های آینده نیز برای مذاکره مناسب‌تر از امروز نخواهد بود. آری، صلحی که حماس با اسرائیل کرد، یا مذاکراتی که ترامپ در این روزها با پوتین در مورد جنگ با اوکراین می‌کند، هیچکدام شکست یک طرف به حساب نمی‌آید زیرا ترک مخاصمه، می‌تواند یک موفقیت دو جانبه باشد. شک ندارم آنان بدنبال تضعیف ایران برای ترک مخاصمه‌ای اجباری بر مبنی همان ساختاری که در ابتدای بحث مطرح شد، می‌باشند، بدنبال ایرانی هستند که در شرایط انزوا باشد، با همسایگانش نتواند داد و ستد نماید. به همین دلایل ایران باید در مذاکره مستقیم یا غیر مستقیم بر سر هر موضوعی به جای دشمنی علنی با کشور و یا گروهی خاص، صرفاً به منافع خود فکر کند، همانگونه که بسیاری از همسایه‌های ما با وجود روابط پنهان با اسرائیل، در ظاهر جنایات آنان را محکوم می‌کنند و مردم کشورهایشان، (حتی در غرب) به دلائل گوناگون بر علیه اسرائیل نیز تظاهرات می‌کنند و هیچ سازمان بین‌المللی به آنها ایرادی هم نمی‌گیرد. بر این اساس به عنوان دانش‌آموز علوم سیاسی بر این باورم که بایستی همیشه در وسط تمامی مذاکرات با حفظ احترام به اصول و ارزشها حضور داشته باشیم، تا در گوشه رینگ خواسته یا ناخواسته قرار نگیریم؛ در محافل گوناگون بین‌المللی با تعامل، بدون تعصب، در کمال اقتدار برای رفع تحریم‌هایی که باعث عدم توسعه و نارضایتی مردم شده است را با دادن و گرفتن امتیاز بدون هیچ تردیدی شرکت کنیم، تا در جنگ‌های احتمالی مجبور به دادن امتیاز نشویم، و کشور را از این وضع موجود که شاید تفکر کارزار نظامی نیز در بین دوست و دشمن نیز باشد را از خود دور نماییم؛ بایستی به این اصل معتقد باشیم که بدون تعامل و مذاکره برای درگیری‌ها پایانی متصور نمی‌باشد. لذا اگر بپذیریم برخی از تصمیم‌ها و سیاست‌های گذشته اشتباه بوده اشکالی نخواهد داشت، زیرا فهم این موضوع، خودش گامی منطقی و رو به جلو به حساب می‌آید. پس می‌توانیم با احترام و حفظ هویت‌ها در جهت منافع ملی با اتکا به ملت و اقتدار در جهت رفاه و امید به آینده، مذاکره‌ای عقلانی را با اعتماد به نفس شروع کنیمف زیرا جهان امروز جهان وابستگی‌های متقابل است.

بر این اساس تحولات خاورمیانه، وابسته به نظمی جهانی است که در حال حاضر از نظم درون منطقه‌‍‌ای شکل می‌گیرد و تا زمانی که جغرافیایی همچون خاورمیانه در شرایط با ثباتی قرار نگیرد، برنامه‌ریزی و طراحی برای حاکمیت نظم کلی دلخواه وجود نخواهد داشت. و با وجود اینکه ایران به بلندای تاریخ، گذشته‌ای نیک با منابع فراوان انسانی و غیر انسانی با ارزشی داشته و دارد. اما در ابتدا بایستی جایگاه امروز خود را در جهان بصورت واقعی بداند و مانند بسیاری از کشورها تلاش کند، از هیاهو و غوقا سالاری منفی رسانه‌ای خود را دور نگه دارد؛ زیرا با هر سخنرانی و مصاحبه‌ای در هر سطح و اندازه‌ای، موضوع توسط دشمنان خیلی زود بدلخواه خودشان، منعکس و نتیجه‌گیری می‌شود. آنگاه در تعاملی چند سویه، بدنبال اهداف کوتاه مدت و بلندمدت با حفظ اصول خویش، بتدریج با برنامه‌ریزی‌های عقلانی در جهت پیشرفتی که منافع ملی و جمعی در نظر گرفته شده باشد، حرکت نماید.


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

ایرانِ امروز و هزینه‌های سنگین کشوری که بدون حزب اداره می‌شود

تبلیغات معکوس

ایران و غرب؛ تقابل یا مذاکره

سکوت جهانی و عدالت معلق در غزه

نقش احزاب از نگاه حاکمیت در ایران: تحلیل نظری و تاریخی

قدرتمندان جهان از ایران چه می‌خواهند؟

اساس این بانک رفاقتی بود

خطر حذف ارز ترجیحی و تبعات آن بر اقتصاد کشور

ازدواج کودک، فقر و چرخه آسیب اجتماعی

اهمیت قشر کارگر در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع

انقلاب وسطی (بخش دوم)

بازخوانی ابتذال شر و عدالت ترمیمی در اندیشه هانا آرنت

رهایی از زندان نام‌ها

از بحران تا بهره‌وری؛ چگونگی استفاده از سیلاب در کشور

معرفی کتاب در اندیشه ایران

نقد و بررسی کتاب «قانون و مسئولیت»

همایش «کودک و طبیعت» در هفته ملی کودک برگزار شد

بیانیه درخصوص وضعیت نگران کننده پارک چیتگر

اکالیپتوس؛ ناجی سبز یا تهدید خاموش برای منابع آب زیرزمینی؟

جهان در هفته‌ای که گذشت

حکیمی‌پور دبیرکل حزب اراده ملت ایران شد

آغاز به‌کار گروه تلفیق برنامه‌ریزی بلندمدت حزب اراده ملت ایران

ابقا هیأت اجرایی با حضور دبیرکل جدید

مدرسه حزبی3؛ آغاز دوره زمستان در افق تازه اندیشه و آموزش حزبی

ضرورت حکمرانی حزبی در اینجا و اکنون کشور

طبقات ناراضی در جدال با سرمایه‌داری

گرجستان در تقاطع بحران‌ها؛ انتخابات شهرداری و اعتراضات خیابانی

انقلاب وسطی (وسطا) پیش‌درآمد

از برجام تا بازگشت تحریم‌ها؛ روایت ناتمام دیپلماسی و منطق قدرت

مکانیسم ماشه: «مرگ تدریجی امید در پازلی از تحریم و بحران»

استراتژی ایران در شرق: موازنه قدرت یا طراحی نظم منطقه‌ای؟

توصیه نامه سیاسی

معرفی کلی مدل اقتصادی سوئد:

جین گودال تولد و دوران کودکی

جاماندگی

ریشه‌ها و ورود گوجه‌فرنگی به ایران

زنان غیرنظامی در غزه: بار سنگین جنگ بر دوش بی‌صدایان

من پاییز سرد می‌خواهم

فشار اقتصادی و بحران خاموش خودکشی

سالاد کاهو

تا می‌توانی بنویس

کتاب نهنگ که بیشتر می‎خواست

جهان در هفته ای که گذشت (99)

ارسال کتاب «پلنوم چهارم حزب اراده ملت ایران» به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

انتصاب مدیر جدید پژوهشسرای ملاصدرا زنجان

برگزاری پلنوم چهارم حزب اراده ملت ایران پیش از کنگره سراسری یازدهم

برگزاری نشست اصلاح‌طلبان نیشابور برای انتخابات شورای شهر

نشست هم‌اندیشی اصلاح‌طلبان نیشابور با موضوع «برای انتخابات شوراها چه باید کرد؟»

تشکیل نخستین نشست کارگروه تدوین برنامه استراتژیک «حاما»

چپول