آخرین مطالب

سمانه فاخری

مهر آفرینان، فرزندان ناتنی آموزش‌وپرورش؟! اندیشه

مهر آفرینان، فرزندان ناتنی آموزش‌وپرورش؟!

  بزرگنمایی:
روزی روزگاری آمدند که مهری بیافرینند، معلم کم داشتند، کلاس‌ها خالی می‌ماند. پس مهری آفریدند و نیروهای قراردادی را تبدیل به نیروی پیمانی کرده و کلاس‌ها را پر کردند.

نویسنده: سمانه فاخری

روزی روزگاری آمدند که مهری بیافرینند، معلم کم داشتند، کلاس‌ها خالی می‌ماند. پس مهری آفریدند و نیروهای قراردادی را تبدیل به نیروی پیمانی کرده و کلاس‌ها را پر کردند.
کلاس‌ها پر شد، اداره شد، تدریس شد و از همان کلاس‌ها دانش‌آموزانی سر برکشیدند که اکنون خود معلّم‌اند و در انتظار رتبه‌بندی و ارج دیدن. امّا معلّم مهر آفریده‌ی ایشان، پس‌ازاین همه‌سال برای گرفتن رتبه‌ای که شاید بدهند، باید دوباره آزموده شود.
شأن معلم را خدشه‌دار کردند، بماند. انگشت نمای همگانشان کردند که هر روز در تب‌وتاب حقوقشان‌اند، بماند... تا توهین از این شنیع‌تر که با کوله باری از تجربه، به‌شرط قبولی در آزمونی که نه زمانش و نه محتوایش پیداست، رتبه‌بندی می‌شوند؟! آن‌هم چه رتبه‌ای، رتبه و رتبه‌بندی‌ای که بیش از ده سال است شده استخوان‌لای‌زخم.
ماجرا از آنجا شروع شد که در سال‌های دهه هشتاد و کمی قبل از آن، وزارت آموزش‌وپرورش برای جبران کمبود نیروی آموزشی و اداری خود، با جذب نیروهایی جوان در قالب طرح موسوم به “مهر آفرینان”، نیروهایی را به‌صورت قراردادی جذب کرده و در کلاس‌ها و پست‌های اداری به کار گمارد.
پیداست این نیروها با عنوان نیروی قراردادی از مزایای مستخدمین پیمانی و رسمی برخوردار نبودند. از همان‌جا این فرزندان آموزش‌وپرورش ناتنی بودنشان عیان شد؛ اما در سال 91 امیدها زنده شد چون همین نیروها بعد از چند سال کار، قرار شد که تبدیل وضعیت شوند و به نیروی پیمانی تبدیل شوند.
بااینکه هرکدام حداقل دو سال تجربه اندوخته بودند و کارکرده بودند، ملزم به گذراندن دوره‌های آموزشی و آزمون‌های آن شدند. امّا دل پر امید معلّم خوش بود که این هم مهر آفرینی است و ناپدری همین روزها به تن می‌گیردشان.
بود و بود تا بنا بر قانون، از سال 96 باید این نیروها به نیروی رسمی تبدیل وضعیت می‌شدند. امّا نشدند و بازهم ناتنی بودنشان عیان شد. از میان آن‌ها تنها تعداد محدودی از خانواده ایثارگران به استخدام رسمی تبدیل وضعیت شدند و بقیه در آب‌نمک خوابانده شدند که به‌زودی زود نوبت شماست.
حالا نه تنها آن به‌زودی رتبه‌بندی هنوز نرسیده که به‌زودی استخدام هم موعدش فرانرسیده. از آن بدتر، این فرزندخوانده‌ها باید دوباره و دوباره خودشان را اثبات کنند و آزمون بدهند.
حال‌وروز ارج و مقام معلّم که همه مقامات دم از آن می‌زنند، این روزها شده ماجرای انتقال از یک ظرف آب‌نمک به ظرف آب‌نمک بعدی.
چند روز در تکاپوی آزمونی که قرار است برگزار شود، می‌گذرد و چند روز در اعتراض به آن. چند روز در پی مواد و منابع آزمون، چند وقت هم در پیگیری ثبت‌نام و بارگذاری مدارک در سایت آزمون. در این میانه وعده-ای هم می‌رسد که علی‌الحساب، پایان ماه، همان موقع که همیشه منتظر مواجبتان هستید، مبلغی از افزایش حقوقی که رتبه‌بندی باعثش می‌شود را پرداخت می‌کنیم. همان مبلغ علی‌الحسابی که همکاران رسمی بعد از ده سال انتظار رتبه‌بندی، همین ماه پیش دریافت کردند.
البته اگر خواننده این سطور گمان کند که پدرسالار آموزش‌وپرورش با فرزندان خودش بِه از این است، سخت در اشتباه است. این ناپدری همان است که دست معلّم را در تربیت، تنبیه، ارزیابی و حتی تشویق دانش آموزان بسته. از همان جنس است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را زیان ده می‌داند.
ما همه، معلمان و آموزش‌وپرورشی‌ها که روزگاری به ما “فرهنگی” می‌گفتند، زیان دِهیم، ارزش‌افزوده‌ای نداریم، نه ریالی و نه ارضی! حالا علی‌الحساب پولی برایمان ارزانی می‌کنند تا فردا چه شود!
فردا چه باید بشود؟! سرِ آخر ما هم رسمی می‌شویم و استخدام مادام‌العمر. ما هم سال‌ها در انتظار رتبه‌بندی می‌مانیم و انگشت نمای خلق می‌شویم. هفته‌ای یک‌بار از اخبار، نوید اعطای معوّقاتمان را می‌شنویم و هرازگاهی از مقام شامخمان در کلام سیاستمداران!



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

چپول

تحلیل راهبردی ISTAR و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران

سبقت تورم از افزایش حقوق چگونه قابل مدیریت است؟

ضرورت پرداختن به جامعه‌شناسی زبان

توصیه ضدترور برای نیروهای امنیتی

سازمان‌های مردم‌نهاد و تعهد سازمانی

نواختن سرنا از سر گشاد آن

کهن الگوی زن- قهرمان در افسانه های ایرانی

جهان در هفته ای که گذشت(98)

معرفی کتاب کاربست فلسفه در اخلاق حرفه‌ای چاپ دوم - به ضمیمه سه مقاله در باب دروغ، عقلانی زیستن و فضائل اخلاقی

راهی که به فردا نمی‌رسد

جنگ و سیاست، رکود اقتصادی روسیه در سایه بحران‌های طولانی

سه عنوان تازه از انتشارات حزب اراده ملت ایران

«مدرسه حزبی 2»؛ پاییز آموزش، دیپلماسی و اندیشه در افق سیاست ایران

آغاز «سه‌شنبه‌های گفت‌وگو» به صورت مجازی با حضور دکتر بیژن عبدالکریمی

زن و محیط‌زیست در آیینه‌ آثار بهرام بیضایی

همه چیز رو به زوال است

معرفی کتاب «بچه‌های راه‌آهن»

پیشگام جنبش محیط‌زیستی جهان

بازتعریف عدالت و هویت در دنیای معاصر

تاریخ در آیینه، آزمونِ امروز

حضور هنرمندان جهان در کنسرت خیریه «با هم برای فلسطین»

همه چیز برای آنهاست

دریچه‌ای دیگر، برای نگریستن!

برگزاری پلنوم چهارم حزب پیش از کنگره سراسری یازدهم

هابرماس در عصر دیجیتال: فروپاشی فضای عمومی و چالش کنش ارتباطی در سایه الگوریتم‌ها

پرده سبز

از تهدید تا فرصت ایران و دوراهی تدبیر یا هیجان

اعتماد عمومی به مثابه ثروت

حجله‌ی آتش و خون

درس‌هایی در 12 روز

جنگ های جدید چگونه است؟

جهان در هفته ای که گذشت(97)

چهارمین پلنوم حزب اراده ملت ایران در مهر ماه برگزار می‌شود.

گرجستان؛ سفره‌ای کوچک، اما باز برای همه

«مدرسه حزبی 2» در آستانه آغاز؛ پاییز امسال با نیرویی دوچندان

کتاب «امنیت پایدار آب و سیاست خارجی» راهی چاپخانه شد

انتصاب مشاور جوان و رئیس شورای مشورتی جوانان خوزستان

24 آگوست، نمایش قدرت و وحشت شوروی

پدر علم کویرشناسی ایران

فقط ما بودیم و بس

مدرسه حزبی؛ از رؤیا تا نهاد

به تمامی رعیت، اما بزک‌شده

روز مبارزه با تروریسم فراتر از مبارزه نظامی، به‌سوی امنیت پایدار با رویکردی جامع و ملی

در راه مانده

معرفی کتاب امنیت پایدار آب و سیاست خارجی

معرفی کتاب «خرس کوچولو و خرس بزرگ»

جامعه‌شناسی نقش زنان در سازمان‌های مردم‌نهاد

نقد کتاب «انضباط بدون گریه»

بازگشت به نهاد: راهی برای عبور از فرسایش سیاست