آخرین مطالب

ما دیکتاتورهای بالفطره نوشتار

ما دیکتاتورهای بالفطره

  بزرگنمایی:
انگار در نهاد ناآرام ما، در ذات و هویت جمعی ما و در نهان‌خانه باورهایمان دیکتاتوری و خود حق پنداری خانه کرده. هویت هر یک از ما محصول هزاره‌های پیاپی تاریخی و فراز و فرودهای تلخ ‌و شیرین آن است. تاریخ ما نیز مشحون است

1. انگار در نهاد ناآرام ما، در ذات و هویت جمعی ما و در نهان‌خانه باورهایمان دیکتاتوری و خود حق پنداری خانه کرده. هویت هر یک از ما محصول هزاره‌های پیاپی تاریخی و فراز و فرودهای تلخ ‌و شیرین آن است. تاریخ ما نیز مشحون است از سیطره طلبی یکی بر دیگری. شاید همین کشاکش و تقلای مداوم در سیر تکاملی ما، اگر داروینستی بنگریم، به ضامن بقا و به هویتمان تبدیل شده. 
در طول درازای تاریخمان، یا بر اثر رشادتمان بر باطل پیروز شده‌ایم و بر کرسی نشسته‌ایم یا اگر مغلوب بوده‌ایم، مظلومانه و ناجوانمردانه به انتظار انتقام سرنوشت نشسته‌ایم. نه پیروزی‌ها ما را به گمان و شک در حقانیتمان کشانده و نه حتی شکست‌هایمان. همچنان بر مدار حق و حقیقتیم! 
چه بسیار تحول   طلبان دو آتشه‌ای را دیده‌ایم که به‌محض نصرت، خادم دیکتاتورهایی شده‌اند یا خود به دیکتاتورهایی مخوف مبدّل شده‌اند. اصلاً چرا عادت کرده‌ایم که تاریخ را از منظر حکومت‌ها و قدرت‌ها ببینیم؟! در اطرافمان، در میان اجتماعمان و حتی در درون ضمیرمان کم مواردی این‌چنینی سراغ داریم؟! 
آیا در فرهنگ عمومی ما فرض و وظیفه ذاتی هرکداممان نیست که در هر مجادله‌ای طرف وابستگان و نزدیکانمان را بگیریم، بدون واجویی و موشکافی حقیقت؟! اگر ببینیم برادرمان، دوستمان، هم‌مسلکمان یا هر هموندمان، در دعوایی گرفتار است، پرس‌و‌جو می   کنیم که چه شده و چه حقی زایل گشته، یا بر خود فرض می  گیریم که دفع شرِ بیگانه کنیم؟

2. از عیسی مسیح نقل است که فرمود “در یک دعوا هر دو طرف مقصرند، یکی کمتر و دیگری بیشتر”. در یک منازعه و جدال فیزیکی، بی‌تقصیر وجود ندارد که اگر بود، کار به دعوا نمی‌کشید. به تفسیر استثنائات و موارد و مصادیق این قاعده کاری ندارم؛ اما سخن اینجاست که در فرهنگ عمومی ما کداممان مایلیم در میانه بایستیم و در عین اینکه ذات منازعه را محکوم می‌کنیم، حق را به حق‌دار برسانیم؟ 
به‌دور و برمان بنگریم، کدام قوم و خویشمان را چون نفوذ و قدرتی یابد، فقط به دلیل ناحق بودن مسندش ترد و ترک می‌کنیم؟ در گرفتاری‌هایی که او می‌تواند گره‌گشایمان باشد هم به سراغش نمی‌رویم؟ به دوروبرمان بیشتر بنگریم.کداممان به دلیل بزهکاری و نا   حلالی اموال نزدیکانمان از آنها دوری می‌کنیم؟ آیا همه این پرسش‌ها و پاسخ‌هایشان بر دیکتاتوری درونی ما دلالت ندارد؟ دیکتاتور، خودکامه، تمامیت‌خواه، توتالیتر یا هر نام دیگر، جز بر فرد خود حق پندار دلالت دارد؟

3. دو سال پیش، در بحبوحه‌ی همه‌گیری کرونا، ایام دهه‌ی اول محرم را در روستایی ییلاقی به سر می‌بردم. بنا بر پروتکل‌های بهداشتی، عزادارانِ آن روستای کم‌جمعیت، زمین بایری را که با فنس محصور شده بود برای برپایی مراسم عزاداری انتخاب کرده بودند. اطراف آن فضا را درختان و بوته‌های پربرگ و بار گرفته بود، چنان‌که توانستم بی‌آنکه دیده شوم، خود را به کنار حصار، نزدیکی مجلس برسانم، بی‌آنکه دیده شوم. 
ریش‌سفیدی از اهالی همان روستا بر منبر بود که عصر همان روز را در منازعه‌ای پر قیل و قال بر سر ارث‌ومیراث سپری کرده بود. سر آخر هم هرگز خللی در اراده‌اش راه نیافته بود که سهمی به خواهرانش بدهد، گرچه ده‌ها سال از درگذشت والدینشان گذشته بود. رو چرخاندم. شانزده نفر در آن مجلس نشسته بودند. در اندک ماه‌هایی که آنجا بودم، دانسته بودم که حداقل هشت نفر از آنان همین ماجرا را با خانواده‌هایشان دارند چندانکه مرافعه آنها بر کسی پوشیده نمانده بود. 
طبیعی است که از این هشت نفر، لااقل چهار نفرشان ظالم‌اند. ظالم و مظلوم در کنار هم ناظران بی‌تفاوت هم در کنارشان، یکجا حق‌طلبی امام را می‌ستودند! گویا دعوا بر سر این نیست که “تو چرا ظلم می‌کنی؟”، دعوا بر سر این است که “چرا نمی‌گذاری من ظلم کنم؟”. 

4. همین روزها، همین حوالی، در سطحی کلان، همین ماجرا برقرار است. عده‌ای، وضع موجود به مزاقشان خوش است و ناراضیان را به هر تدبیر و هر تعزیری می‌نوازند. عده‌ای هم بر وضع جاری معترض‌اند و بر همان منوال، هر که را جز آنچه ایشان می‌خواهند، بطلبد، می‌گدازند. فقط تفاوت در این است که گروه اول با داغ و درفش و گروه دوم با فحاشی و ناسزاگویی، آن هم تنها به این دلیل که هنوز “دستشان به گوشت نرسیده”. 
یک طرف دعوا محکومیتِ هر که چون آنان معترض بوده را محکوم می‌دانند، طرف دیگر، هر که را مقابل معترضان بوده. کسی نیست که در میانه به دنبال حق باشد. هر کس از پی قماش خویش. پیداست که خونریز مستحق جزاست و مسبب خونریزی نیز همچنین. اما چرا کسی سر بر نمی‌آورد که خونریز کیست و مسبب که؟ خون به حق ریخته شده یا به ناحق؟! سهوی بوده یا عمدی؟ در چهارچوب انجام وظیفه بوده یا در قالب دفاع؟ خودسرانه بوده یا از روی اجبار؟
هیچکدام اینها، و هزاران پرسش دیگر گویا کوچکترین اهمیتی ندارد. فقط آنچه مهم است این است که محکومُ علیه از ما و از دسته‌ی ما نباشد. ما چنین دیکتاتورهایی هستیم. ولی هنوز در خرده حوادث روزگار حکم می‌رانیم، وای به روزگاری که وقایع و تدابیر کلان در چنبره‌ی قدرتمان آید. 
اینروزها که غمگین و مستاصل، کناری نشسته‌ایم، ناظر منازعه‌ای هستیم که هر دوسوی آن یکدیگر را دیکتاتور خطاب می‌کنند. منطقاً یکی از آنها بر حق است؛ اما از همین رو، منطقاً ممکن هم هست که هر دو دیکتاتور باشند. یکی بیشتر، یکی کمتر. نمی‌دانم (یا وانمود می‌کنم که نمی‌دانم) کدام. اما می‌دانم در پیشگاه وجدان و اخلاق، در مقابل دیدگان تاریخ و آیندگان، آنی پیروز است که زودتر از این چرخه بدرآید. زودتر حمله به دیگری را متوقف کند و زودتر اندکی احتمال دهد که بر حق نیست و حق را نمی‌تواند که بر دیگری دیکته نماید. 

حرف آخر؛ همانطور که دیکتاتور خوب وجود ندارد، وجود دیکتاتور محق هم غیر ممکن است. دیکتاتور نباشیم. 

کاظم طیبی فرد 


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

حقیقت؛ نخستین قربانی هیاهو

پرونده جنگ در دادگاه تاریخ

سناریوهای پیش رو در جنگ بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل

چطور ایران ضربه خورد

خوزستان و همبستگی اجتماعی

بیمه وهوش مصنوعی

وقتی دیپلماسی شکست می‌خورد درس‌هایی از جهان و تجربه ایران

بحران‌های تالاب‌های استان خوزستان و راهکارهای احیا و حفاظت از آن‌ها

مروری بر پیامدهای انتقال سنجاب‌ها از زیستگاه طبیعی

شتای عمر

معرفی کتاب پنداشتِ تربیت چرا بچه‌ها این‌گونه که می‌بینیم بار می‌آیند

سازمان‌های مردم‌نهاد و مدیریت بحران

جهان در هفته‌ای که گذشت

برگزاری جلسه تخصصی حوزه سطح 3 نظام سلامت

آغاز کلاس‌های مدرسه حزبی؛ جرقه‌ای تازه برای یادگیری هدفمند

خبر انتشار کتاب برابری، تضمین‌کننده منافع جمعی در شرف انتشار

یوسف تراکمه به عنوان بخشدار بقراطی شهرستان رزن منصوب شد

بیانیه روز جهانی بدون پلاستیک - 12 تیر

احسان محمدزاده به عنوان سرپرست اداره آموزش و پرورش شهرستان ساوجبلاغ منصوب شد

خبر نشست بررسی «جنگ و دیپلماسی» در دفتر حزب اراده ملت ایران

حمله تجاوزکارانه ایالات متحده آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران را شدیدا محکوم می‌کنیم.

تحزب، سیاست و امکان سوسیال‌دموکراسی در ایران

جامعه مدنی

شهرکُشی: مرگ خاموش منابع تاریخی و زیست‌محیطی تمدن‌ها

گذار از " نهیلیسم" به "معنای زندگی"

اهل علم مصلحت را بجویند یا حقیقت را؟!

میهمان روستا

چالش‌های حقوقی مقابله با ارتشا؛ بررسی ریشه‌های قانونی یک فساد ساختاری

نمایشگاهی ضروری، گرچه تکراری

غرفه انتشارات حزب اراده ملت ایران را راه انداختیم

بخوانیم برای ایران

شرحی بر چرایی و اهمیت ترجمه سری کتاب سازوکار حزبی

بازتعریف سوسیال دمکراسی در عصر جدید

دموکراسی و اندیشه سوسیال‌دموکراسی

معرفی کتاب نمایی روشن‌تر (بینشی جدید درمدل مدرسه سادبری‌ولی)

تاب آوری اجتماعی

بیانیه کارگروه محیط زیست حاما به مناسبت اول خرداد روز جهانی تنوع زیستی

علی برقراری از اعضا ارشد حزب اراده ملت ایران مشاور اقتصادی فرماندار نظرآباد شد

کتاب "صداهائی برای برابری" مجوز انتشار گرفت

انتخاب اعضای هیأت رئیسه جبهه اصلاحات استان سمنان

آغاز کار مدرسه حزبی حاما با برگزاری پنج دوره آموزشی مجازی

آغاز کار مدرسه حزبی حاما با برگزاری پنج دوره آموزشی مجازی

تحلیل های سیاسی ماه

وزیر آموزش و پرورش چه می‌کند؟‌

یاد یاری که در سکوت فریاد شد

ظهرها شام بخوریم؟!

تعرفه‌های تجاری،ابزار حمایت‌گری هوشمند

“فناوری بی‌اخلاق، شمشیری است در دست کودک نابالغ”

برایتان جهنم آورده‌ایم!

بیانیه به مناسبت روز جهانی تنوع زیستی (یکم خرداد)