آخرین مطالب

لزوم اجماع بر سر منافع ملی ویژه نامه‌ها

لزوم اجماع بر سر منافع ملی

  بزرگنمایی:
کتاب مجموعه مقالات لزوم اجماع بر سر منافع ملی در مورد ویژگی منافع ملی بیان شده است. در سال‌های اخیر واژه منافع ملی را از فعالین سیاسی زیاد شنیده‌ایم و هر کدامشان هم استنباط خاصی از این واژه و مفهوم دارند. مقالات این کتاب در فاصله‌ سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ در روزنامه‌های مختلفی نظیر شرق، آرمان، ابتکار، همدلی... به چاپ رسیده است.

لزوم اجماع بر سر منافع ملی
نویسنده: کوروش الماسی
کتاب مجموعه مقالات لزوم اجماع بر سر منافع ملی در مورد ویژگی منافع ملی بیان شده است.
 در سال‌های اخیر واژه منافع ملی را از فعالین سیاسی زیاد شنیده‌ایم و هر کدامشان هم استنباط خاصی از این واژه و مفهوم دارند. مقالات این کتاب در فاصله‌ سال‌های 1395 تا 1399 در روزنامه‌های مختلفی نظیر شرق، آرمان، ابتکار، همدلی... به چاپ رسیده است.

 بخش‌های این کتاب شامل:
بخش اول: در مورد هویت ملی 
بخش دوم: منافع ملی
بخش سوم: انسجام ملی
بخش چهارم: اقتدار ملی
بخش پنجم: امنیت ملی
اندیشه‌ها از هر نوعی، از جمله اندیشه‌های سیاسی باید در یک بازه زمانی مشخص منجر به حصول نتایج ملموس و قابل ارزیابی برای صاحب، صاحبان یا مخاطبان اندیشه شوند. اندیشه‌هایی که بعد از گذشت دهه‌ها، تغییر یا تحول ملموس و قابل ارزیابی در شرایط زیست عینی صاحبان یا مخاطبان اندیشه‌ها ایجاد نکنند، لاجرم باید کنار گذاشته شوند. شاید ساده‌ترین تبیین خنثی بودن یا ناکارآمدی اندیشه‌های سیاسی این باشد که اندیشه ناکارآمد برآیند تشخیص غیرواقع بینانه میدان عمل یا حاصل اذ‌هان غیرصادق هستند. دموکراسی، معطوف به یک شیوه خاص حکمرانی است. در دوره‌های گوناگون تاریخی انواع حکومت‌ها (فرد، سلطان یا شاه، حکومت گروهی، طبقاتی، جمهوری، حکومت الهی و حکومت دموکراسی) مدیریت کلان سیاسی جوامع گوناگون را برعهده داشته‌اند. روش‌های گوناگون حکمرانی به منظور تحقق اهداف گوناگون انسانی و اجتماعی متناسب با شرایط زمان و مکان، تدبیر، تدوین و اجرا می‌شوند. 
دموکراسی، آنگونه که در برخی کشور‌های توسعه‌ یافته اعمال می‌شود مبتنی بر شرایط و شهروندِ خاص است. منظور از شرایط و شهروندِ خاص، تولید و پذیرش یک سری اندیشه‌ها پیرامون چیستی انسان، جامعه و جهان مادی توسط شهروندان است به عنوان مثال دموکراسی برایند فضای فکری است که در آن زمین را مسطح نمی‌بیند و معتقد به حیات دوباره «بودیسمی» نیست کهکشان‌ها را هفت طبقه نمی‌بیند انسان را صاحب اراده مبتنی بر عقل و شعور و خرد مستقل می‌بیند، جامعه (زیست اجتماعی) را «محصول خرد جمعی» به منظور تحقق نیاز‌های مشترک انسانی و اجتماعی یکایک شهروندان تحت حمایت حاکمیت می‌داند، اهداف سیاسی را از شرایط عینی زمان و مکان مشخصی و نه از وقایع تاریخی قرون پیشین اقتباس می‌کند.
اهداف انسانی را ملموس و قابل ارزیابی می‌داند و نه برخی اهداف غیرقابل دسترس و غیرقابل فهم که از تولیدات اذ‌هان افراد سوداگر و فاقد صداقت است و اینکه در کشور‌هایی که دارای دموکراسی بومی هستند درک کاربردی و روشنی از چیستی انسان، چیستی و چرایی زیست اجتماعی، اهمیت حیاتی اخلاق اجتماعی، چیستی و ریشه‌های عینی حاکمیت، فهم لزوم اتکای حکمرانان به نظر مساعد شهروندان، اینکه چرا روابط خارجه سودمند باید در راستای تحقق منافع ملی باشد؛ دارند.
تبیین مطلوب منافع ملی بسیار پیچیده و عمیق‌تر از توان این موجز است بنابراین، تنها تلاش می‌شود به تصویری کلی از چیستی و ضرورت منافع ملی به عنوان بنیاد حکمرانی پایدار، کارآمد، کم هزینه ومقتدر اشاره شود. چهار دهه است که برخی اذهان خلاق وعالم مطلق که خود را تئوریسین اصلاح‌طلب، اصولگرا، چپ، راست و ... می‌نامند در حال پختن و ارائه انواع راهکارها، طرح‌ها و راهبردهایی برای حل و فصل انواع چالش‌های اجتماعی و سیاسی هستند. اما واقعیت عینی حاکی از این است که با وجود این همه به اصطلاح تئوریسین‌های مدعی، زیست بخش قابل توجهی از شهروندان ایران زمین به صورت بی‌سابقه‌ای فلاکت بار است.

و اینکه منافع چیست؟
به بیان بسیار کلی منشأ مفهوم منفعت، نیاز است. می‌توان نیازهای انسانی را به سه دسته تقسیم کرد:
1-نیازهای فیزیکی؛ غذا، لباس، خواب، مسکن، امنیت و...
2-نیازهای روان شناختی؛ احساس تعلق، شادی، مفید بودن، درک امور، احترام، آسیب‌گریزی و...
3-نیازهای اجتماعی؛ همکاری، هم‌زیستی؛ زیست منظم، قانون مداری، اعتماد، امنیت، عدالت، اخلاق و...
نیازهای فیزیکی و بخشی از نیازهای روان‌شناختی را می‌توان نیازهای ثابت و نیازهای اجتماعی و بخشی از نیازهای روان‌شناختی را می‌توان نیازهای متغیر تلقی کرد. ثابت به این معنی که نیازها ارتباطی با زمان، مکان و شرایط محیطی، اجتماعی ندارند. متغیر به این معنی که این نیازها برآیند مستقیم زمان، مکان و شرایط محیطی، اجتماعی هستند.
بنابر تعریف بسیار ساده فوق، منافع ملی معطوف به نیازهای گوناگون تعدادی انسان(ملت) است که در یک منطقه جغرافیایی با مرزهای تعیین شده زیست می‌کنند. از آنجا که هیچ فردانسانی و زمینی فقط به اتکای امکانات و توانایی خود نمی‌تواند نیازهای حیاتی خود را تأمین کند، بنابراین به ناچار باید با دیگر افراد همکاری و هم‌اندیشی کند.
با در نظر گرفتن شرایط بسیار بغرنج داخلی، آشفتگی‌های منطقه‌ای و تحولات سریع و ریشه‌ای جهانی، آنهایی که صادقانه عاشق ایران هستند برای حصول مدیریت کم هزینه تنها یک مسیر پیش رو دارند:«تشکیل شورای عالی منافع ملی». شورای عالی منافع ملی محلی برای اجماع نظر و تدوین تعریفی از چیستی و ضرورت منافع ملی به عنوان بنیاد حکمرانی کارآمد، کم هزینه، پایدار و مقتدر خواهد بود.
شاید اصلی ترین ملزومات توسعه ملی و پیشگیری از انواع بی‌نظمی‌های اجتماعی (از جمله ناآرامی‌های اخیر) پذیرشی بی‌قید و شراط این واقعیت، توسط همه وطن دوستان، اهالی انتخاب و انتصابی، است که در عرصه‌های گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روابط خارجه و... کشور دچار چالش‌های بسیار جدی است. اینکه چالش‌ها را دستمایه تخریب جناح رقیب قرار دهیم خطای آشکار خواهد بود. اینکه باید بپذیریم آرمان‌ها، اهداف و برخی باورها و نگرش‌ها نخبگان رسمی غیررسمی به امور داخلی و خارجه آنگونه که می‌خواستیم موفق نبوده‌اند و باید تعدیل و بروزرسانی شوند. پر بیراه نیست که اگر گفته شود، عدم صداقت، اراده، آینده نگری و توانایی علمی بخش قابل توجهی از سیاست ورزان انتصابی و انتخابی، ریشه بیشتر چالش‌ها از جمله ناآرامی‌ها اخیر (اشاره به اعتراضات سراسری دارد که در دی ماه سال 1396 در اعتراض به گرانی رخ داد و منجر به کشته شدن تعدادی از هم وطنان گردید) در کشور است.
در خصوص این کتاب مصاحبه‌ای با نویسنده کتاب ترتیب داده شده است که نظرات و توضیحات جناب کوروش الماسی در مورد منافع ملی بخوانیم.

در خدمت جناب کوروش الماسی نویسنده، روزنامه‌ نگار، تحلیگر سیاسی، دغدغه‌مند شرایط نامطلوب مملکت هستیم.
باتشکر که وقت خود را در اختیار حزب اراده ملت قرار دادید.

هدف شما از نوشتن کتاب لزوم اجماع برسر منافع ملی(مجموعه مقالات) چه  بوده است؟
ما در یک جامعه بسیار پرچالش و غیر عقلانی داریم زندگی می‌کنیم به عنوان یک پژوهشگر سعی کردم تمام حرفایی که می‌گویم ساختارمند و فرایندمند نگاه کنم. این‌گونه نبود که موضوع منافع ملی در ذهنم خطور کرد و شروع کردم راجع به آن نوشتند اول با افرادی که برخورد می‌کردم، وقایع را که می‌دیدم حس می‌کردم وقایع عقلانی هستند سعی کردم به واسطه این‌که تحصیلات من فلسفه است سعی کردم به جای پرداختن به ظواهر به جای این‌که دنبال مقصر بگردم سعی کردم ریشه‌ها را بفهمم در رابطه با درک ریشه‌ها، ریشه‌های انواع و اقسام چالش‌هایی که وجود دارد ساختار مدیریت سیاسی را در جزئیات تجزیه و تحلیل کردم اصلاً کشور چیه؟ انسان چیه؟ چون تمام اینها به عنوان یک ساختار به هم متصل است.
چون تمام اینها به عنوان یک ساختار به هم مرتبط هستند. بعد شما  وقتی می‌روید پیش پزشک به محض اینکه شما می‌گویید دستم درد می‌کند پزشک یک تصویر ساختاری از آناتومی دست در ذهن پزشک ظاهر می‌شود بعد سعی می‌کند که منشاء درد را تجزیه و تحلیل بکند و این درد از کجا می‌تواند باشد و به کجا می‌تواند برود؟ بر این مبنا به این نتیجه رسیدم که ریشه تمام چالش‌های اجتماعی مدیریت کلان کشور در حوزه اقتصاد، فرهنگ، سیاست، روابط خارجی همه چالش‌هایی که ما داریم مسؤول مستقیم آن مدیریت کلان سیاسی کشور است بعد آمدم بفهمم که اصلاً این ساختار چیست؟ با توجه به اینها مقاله انواع ساختارهای حکمرانی را نوشتم.
 تمام سخنانم تا به اینجا مقدمه‌ای برای رسیدن به بحث منافع ملی است پس اگر بخواهم پاسخ شما را بدهم ما از بطن پیدایش جوامع بشری تا به امروز سه نوع ساختار حکمرانی داشتیم صرف نظر از ظواهر، ما ساختمان‌های مختلفی داریم که ظواهر مختلفی دارند ولی چارچوب‌ و اسکلت آنها یکی است و از یک منطق پیروی می‌کنند.
 از بطن جوامع اولیه تا عصر روشنگری که در اروپا اتفاق افتاد، ساختار حکمرانی مبتنی بر منافع، خرد و اراده  یک اقلیت یا یک فرد بود از عصر روشنگری به بعد تحولات علمی بویژه در حوزه ی علوم انسانی و علوم اجتماعی که رخ داد یک نظم جدید ایجاد شد نظم جدید، مبتنی بر منافع، اراده و خرد جمعی یا ملی فرا رسید پس  دو نوع ساختار حکمرانی در سرتاسر جهان می‌شود. شکل سوم ساختار حکمرانی حکومت‌های دست نشانده که برای بقاء و ظهور و تداوم‌شان وابسته به حمایت‌ کشورهای بیرونی است. اگر بخواهیم تمامی حکومت‌های موجود از ابتدای ظهور تا به امروز را در این سه دسته بگنجانیم. پس بر اساس آن چیزی که در کل موارد نوشتم و بر اساس این چیزی است که گفتم.
 نوع دوم حکمرانی مبتنی بر منافع، خرد و اراده جمعی است منافع ملی نوع اول و نوع دوم حکمرانی مبتنی بر اراده و منافع اقلیت. پس اگر در چارچوب این سه ساختار دقت کنیم انواع و انبوه چالش‌های اجتماعی که وجود دارد، ریشه و دلیل آن این است که ساختار مدیریت کلان مبتنی بر منافع و خرد یک اقلیت است. من سالیان سال است که سعی می‌کنم این نوع ساختار را ارائه بدهم. که اگر قرار است هیچ کس نمیتواند!!!، چون نوع ساختار حکومت تابع اهداف حکومت است پس اهداف، ساختار عملکرد، رابطه علت و معلولی با هم دارند هیچ کس نمی‌داند هیچ ذهنی، هیچ نیرویی نمی‌تواند عملکرد حاکمیت را تغییر بدهد مگر این که ساختار تغییر کند ساختار زمانی تغییر می‌کند که اهداف تغییر پیدا کنند، پس این رابطه علت و معلول دار کاری به اینکه من چه فکر می‌کنم شما چه فکر می‌کنید یکی دیگر چی فکر می‌کند ندارد. در این راستا تلاش کردم که این را ترویج کنم که اگر کسی قرار است اگر واقعاً می‌خواهیم اگر اذهان میهن‌دوست و وطن پرست وجود دارند که صادقانه می‌خواهند کاری بکنند مسیر تغییر، مسیر حل و فصل انبوه و انواع چالش‌های اجتماعی، با تغییر اهداف ساختار هم تغییر می‌کنند یعنی الزاماً نیاز نیست مثلاً انقلابی بشود یا خشونتی رخ بدهد با تغییر اهداف ساختار هم تغییر پیدا می‌کنند عملکردها هم تغییر پیدا می‌کنند پس این بحث منافع ملی چیزی است که در نوشته‌های خودم زیاد نوشتم «ما اندیشه‌ها را کشف می‌کنیم خلق نمی‌کنیم» این که من یک توانایی خاصی داشته باشم چیزی خلق کنم که هیچ کسی تا حالا بهش نرسیده باشد. نه ما تو یک محیط خاص زندگی می‌کنیم، محیط را درک می‌کنیم و بر اساس آن درک یک روابط را درک می‌کنیم روابط و عناصر گوناگون محیط را درک می‌کنیم آن روابط را در قالب فرمول یا نظریه ارائه می‌دهیم. پس بحث منافع ملّی که محور تمام نوشته‌های من این است که ما اگر می‌خواهیم مشکلات اجتماعی خود را برطرف کنیم فرض کنیم یک راه بیشتر ندارد چیزی که الان تو کشورهای توسعه یافته به اصطلاح هست ساختار حکمرانی بر سه پایه است. حکومت ابزار تحقق قانون اساسی است. قانون اساسی نقشه یا برنامه راه تحقق منافع ملّی است هیچ چیز دیگری ندارد حکومت قانون اساسی و منافع ملّی دو تا قانون اساسی دو تا ویژگی برجسته دارد یعنی اگر خیلی مختصر و مفید بخوایید قانون اساسی را توضیح بدهید، قانون اساسی یک: نقشه راه تحقق منافع ملی جمعی است. دو: قانون اساسی ویژگی آن این است که قدرت را از اراده آدم‌ها جدا می‌کند از اراده افراد جدا می‌کند اگر این را بپذیریم که دارد اجرا می‌شود پس ما تو کشورمان قانون اساسی نداریم قدرت از اراده آدم‌ها جدا نیست. بحث منافع ملّی جمع بندی خلاصه:« مسیری و راهی است که ما می‌توانیم از این طریق انواع و انبوه چالش‌های اجتماعی در عرصه‌های مختلف را مدیریت و کنترل و حل و فصل کنیم به جز این دنیایی که ما درش زندگی می‌کنیم به این شکل که هست هیچ راه دیگری وجود نداره هر راهکار دیگری مقطعی و پرهزینه خواهد بود».
در نوشته‌هایی که شما می‌نویسید (کتاب یا مقاله) خودتان را چقدر بدهکار واقعیت بیرونی می‌دانید؟ برای این مشکلاتی که می‌فرمایید چاره‌ای هست؟
 علم یعنی درک ساختارمند پدیده‌ها، امور و شرایط. درک ساختارمند پس به درک علمی پدیده‌ها صرف نظر از مکان، زمان و فرد آزمایشگر همه به یک نتیجه می‌رسند. پس این بحث منافع ملّی هست درک علمی به معنی درک ساختارمند پدیده‌ها و امور هست شما هم به همین نتیجه می‌رسید.
 باز می‌گوییم که ایده آل خیلی از نخبگان ما کشورهای توسعه یافته هستند. پس چیزی که قبلاً گفتم ما اندیشه‌ها را خلق نمی‌کنیم کشف می‌کنیم اندیشه‌های انسانی در تعامل با محیط پیرامون تولید می‌شود این نیست که من چشم هایم را ببندم و همینجوری فکر تولید کنم.

خواندن این کتاب را به چه کسایی پیشنهاد می‌دهید؟
 تمام کسایی که دغدغه تغییر شرایط را دارند. حقیقتاً قبل از این که شروع کنم به یادداشت نوشتن در روزنامه‌ها به این فکر افتادم کتاب بنویسم. بعد این یک مجموعه مقالات را نوشتم من می‌توانم در ذهنم یک ساختار داشته باشد؛ شاید یکی باید خیلی به موضوع تسلط داشته باشد که بتواند این مقالات را به هم متصل کند و ساختار را درست کند اما دیدم که کتابخوانی قشر خیلی کوچیکی دارد، یک اقلیت خیلی کوچکی هستند که وقت می‌گذارند به دلایل مختلف کتاب بخوانند ولی گفتم که یادداشت نوشتن زودتر و وسیع‌تر اندیشه‌ها را ترویج می‌دهد به این دلیل گفتم که نوشتن یادداشت‌ها کاربردی‌تر و سودمندتر است پس هر کسی که صادقانه دغدغه تغییر شرایط اجتماعی را دارد این دردش می‌خورد یا این نوع اندیشه‌ها به دردش می‌خورد چون تنها راه همین است به جز این هیچ راه دیگری وجود ندارد.
 باید مبتنی بر آن ساختار حکمرانی که گفتم یعنی مثلاً ایده آلی که خیلی از وقت‌ها نخبگان ما می‌گویند دموکراسی است که دموکراسی و لیبرالیسم و این صحبت‌ها دیگه لیبرالیسم، دموکراسی، حکمرانی مبتنی بر قانون اساسی، قانون اساسی همان دو تا ویژگی که من گفتم دارد نقشه راه، طرح‌ها، منافع ملی دارد ولی اتفاقی که نخبگان ما به‌آن نرسیدند ما می‌رویم مثلاً اپل وارد می‌کنیم پشت یک ماشین بنز و تویوتا وارد می‌کنیم ولی خودمان نمی‌توانیم تولید ‌کنیم این ایده‌ها من توی نوشته‌هام زیاد است و تأکید کردم اندیشه‌های وارداتی این بحث دموکراسی هم دقیقاً یک ایده وارداتی است نه بومی شده، نه ریشه‌های آن درک شده مثلاً گفتیم که حکمرانی مبتنی بر قانون اساسی محصول تحولات علمی که در قرن 15 تا 18 اروپا رخ داد در این تحولات چه اتفاقی افتاد؟ چه شد؟ کمتر کسی به این چیزها می‌پردازد.
 در عصر روشنگری که یکی از اولین اندیشمندان آقای فرانسیس بیکن انگلیسی بود گفتند: «برای حل مشکلات اجتماعی آدم‌ها نباید در آسمان نگاه کنند باید پیرامون خود را نگاه کنند». عصر روشنگری چکیده این است  حدود ده پانزده بیست تا اندیشمند برای اولین بار تعاریف جدیدی از چیستی انسان و محیط پیرامونش ارائه دادند این تعاریف بستر یا مبنای رفتار جدید اجتماعی شد این رفتار برای تنظیم رفتار نیاز به قوانین جدید شد که قوانین مبنای بستر قانون اساسی شد اینا را ما در ایران نداریم در نخبگان خود نداریم پس هر کس که دغدغه تغییر شرایط کشور را دارد تنها راهش این است که منافع ملی را بخواند.

با توجه به این صحبتی که کردید و اینکه فلسفه خواندید و دیدتان نسبت به بقیه شاید متفاوت‌تر است نظرتان در مورد جامعه نویسندگان کشورمان چیست؟
من یک مطلب به این عنوان دارم «مبانی انقراض تحزب». بنیادی ترین و یگانه منشاء تمامی مشکلات اجتماعی ما در همه عرصه‌ها خرد جمعی و خرد جمعی در کشورهای جهان سوم از جمله ایران متولد نشده است. درک خرد جمعی درک ساختارمند پدیده‌ها است ما وقتی کاربرد یک وسیله را بدانیم از آن وسیله اشتباه استفاده نمی‌کنیم به همین راحتی‌ها درک خرد جمعی که می‌شود درک ساختارمند پدیده‌ها، امور و شرایط. پس شکی در صداقت روشنفکران ما نیست. ما آدمهای صادق و دلسوز زیادی داریم ولی درک علمی از پدیده‌ها و امور در قشر روشنفکر خیلی ضعیف است اگر نگویم نه هیچی ولی خیلی ضعیف است بویژه در علوم انسانی ولی صد درصد شما درک کردید در دنیایی که داریم زندگی می‌کنیم علم وفناوری به کجا رفته است؟ چه تولیداتی چه دستاوردهایی داشته است؟ ما یک جلسه داشتیم با سه تا از دوستام این مطالب را مطرح کردیم ما یک ایران داریم و واسه سلامت و امنیت و توسعه ایران هدف همه هست؟ وقتی یک هدف وجود دارد چرا ما باید صد تا حزب داشته باشیم؟ تناقض است پس این دلیلش یا مبناش این که آن خرد جمعی شکل نگرفته است خرد جمعی و این بحث منافع ملّی و خرد جمعی و این بحث ما را به این راهکار می‌رساند که همه آدم‌ها صرف نظر از هر قید و شرطی در تلاش برای تحقق منافع فردی خود هستند. اما تا قبل از عصر روشنگری این تلاش برای تحقق منافع فردی با روش‌های فردی بود.
 عصر روشنگری این را به ما گفت ارائه و تولید تحقق منافع فردی از طریق یا با روش‌های تحقق منافع جمعی این هنوز تو قشر روشنفکر ماست که در مورد این چیزها بحث نمی‌شود یعنی پرداخته نمی‌شود در راستای همین بحث درک ساختارمند منافع ملی نخبگان. تو دنیای امروز این برای تمامی حرف‌ها یک ریشه دارد دیگر اینکه یک ده تا آدم پیدا کند هرچه مبانی را بهتر متوجه بشود را بنایی‌ها را بهتر این منطق فهم علمی عالمه که گفتم صرف نظر از زمان و مکان و فرد، فرد آزمایشگر باید به این نتیجه برسه که حالا هر آنچه که ما در زیست اجتماعی داریم هر آنچه بر در و دیوار و صندلی ماشین و آسفالت و لباس و همه چیز محصول درک علمی امور و پدیده‌ها و شرایط است پس آن چیزی که ما لازم داریم فهم علمی پدیده‌هاست. چون با فهمیدن علمی که ما می‌توانیم آن را به دست بیاریم حالا حکومت چیست؟
امروز یک تعریف مشخص دارد مثل یک صندلی، مثل یک موبایل مثل یک چایی شما هر سال این‌ها را بررسی کنید بهتر است. پس حکومت ما چون مبتنی بر این نیست منافع ملی هم نیست در اعماق تاریخ و آسمان‌ها ، در آینده می‌رود. روشنفکران ما بزرگترین اشتباهشان آرزو محور بودن است. دنیای عمل، دنیای واقعی دنیای ممکنات است، نه آرزوها و چیزهای مطلوب. خیلی چیزها در ایران خیلی کم و کاستی‌ها داریم این خیلی مهم است که بخش بزرگی از روشنفکری ما چیزی که گفتیم بزرگترین اشکال آن این است که با عالم واقع تعامل  بسیار ضعیفی دارند خیلی چکیده و خلاصه بگویم بزرگترین اشکال روشنفکران ما با واقعیات با زمان حال این است با زمان حال تعامل خیلی ضعیفی دارند یا در گذشته یا در آینده بزرگترین چالش روشنفکری ما این است. و مطلبی که دارم روی آن کار می‌کنم آفت روشنفکری است.

از کدام نویسنده ایرانی یا خارجی تأثیر گرفته‌اید؟
 من با نویسندگان ایرانی زیاد آشنا نیستم ولی چند سال خارج از کشور بودم یک مقطع زمانی آقای داستایوفسکی، یک آقایی به نام سورن کی‌یرکگور دانمارکی می‌دهد بانی یا به اصطلاح پدر فلسفه اگزیستانسیالیسم هست کلاً مکتب اگزیستانسیالیسم خیلی ذهن من را شکل داد در یک مقطع خیلی حساس پس من خیلی تحت تأثیر اندیشه‌های آقای سورن کی‌یرکگور دانمارکی و داستایوفسکی هستم حالا بعداً بقیه نویسندگان را هم خواندم ولی این دو تا توی مکتب خیلی روی من تأثیر گذاشتند.

نحوه آشنایی شما با حزب چگونه بود؟
حزب دقیقاً 13 اسفند 89 اولین یادداشتم را در روزنامه آفتاب یزد نوشتم یک نکته را بگویم جواب سؤالی که از من کردید از دیگران می‌پرسیدید شروع می‌کنند یک داستان را تعریف می‌کنند انگار که صد در صد کنترل  روی همه چیز داشتند ولی واقعیت این است که آدم هیچ کنترلی ندارد مثل ذراتی داخل میکروسکوپ هستند که نگاه می‌کنید ذرات می‌خورند به همدیگر مسیرشان عوض می‌شود هیچی من اول این را نوشتم همان طور که شروع کردم به نوشتم بعد آفتاب یزد یادم نیست بعد از یک مدت کوتاهی توی مردم‌سالاری هم مطلبی نوشتم یکی از مسئولین آنجا گفت اگه تمایل دارید بیا با بچه‌ها ارتباط بگیریم و رفتیم و یک سال آنجا بودیم و ادامه پیدا کرد و با دیگران آشنا شدیم در رابطه با بازخوردهایی که از این مطالب می‌گرفتم از جاهای مختلف خوندم تأثیر داشت و بعد همینجوری با احزاب مختلف ارتباط گرفتم و عضو بودم بعد در رابطه با همین بحث منافع ملّی که می‌خواستم نظر سیاسیون و اندیشمندان را بپرسم یک تماس با آقای حکیمی‌پور گرفتم یادم نیست چند سال پیش بود رفتم ایشان را دیدم این شد مبنای آشنایی من با اراده. بعد یادم است چند ماه بعد آقای علی هادیان تماس گرفتند و گفتند اگر تمایل دارید با ما همکاری کنید، بیایید اینجا و من هم موافقت کردم و با هم صحبت کردیم و ادامه دادیم ولی بعد از یک مدت به این نتیجه رسیدم که کلاً همه چیز بیهوده است و از احزاب و نویسندگی کناره گرفتم. باز حالا یک مدتی شروع به نوشتن و ارتباط گرفتن کردم.



نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

کاربست فلسفه در اخلاق حرفه‌ای

جناب فرهانچی ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید تا در مورد انتشارات حزب اراده ملت ایران گفتگو کنیم. چه شد که یک حزب سیاسی تصمیم گرفت انتشارات راه بیاندازد؟ البته می‌دانیم که حزب توده ایران نیز قبل از غیرقانونی شدن انتشارات داشته است، ولی در چهار دهه اخیر، ظاهراً حزبی انتشارات نداشته است. ممنون از شما و همکارتان. احزاب بنا به ماهیت خویش مستندات مکتوب نسبتا زیادی تولید می‌کنند. بخش اعظم این مستندات در نشریات حزبی منتشر می‌شود و یا در دهه اخیر در مدیاهای مختلف مجازی منتشر می‌گردد. ولی نشریه یا فضای مجازی رسانه مناسبی برای بعضی از مستندات تولید شده توسط احزاب نیست و کماکان کتاب‌ها بستر مناسبی برای ارائه این مستندات می‌باشند، لذا این ضرورت وجود دارد که احزاب بخشی از مستندات خویش را در این قالب عرضه نمایند. اینجا این بحث بود که با توجه به تخصصی بودن صنعت نشر، حزب این کتاب‌ها را به یک انتشارات بسپارد یا خودش یک انتشارات ایجاد کند و کتاب‌ها را منتشر کند. راه کار اول بسیار مناسب بود ولی مشکل این بود که انتشاراتی‌های وزین و کلاسیک خیلی از انتشار کتاب‌های حزبی بدلایل مختلف استقبال نمی‌کردند و الان نیز اگر به کتاب‌های حزبی منتشر شده در سال‌های اخیر نگاه کنید می‌بینید که انتشاراتی‌های مشهوری زیر بار چاپ این کتاب‌ها نرفته‌اند. مثل کتاب‌هائی که حزب مردم‌سالاری یا حزب اسلامی کار بیرون داده‌اند. مشکل دوم هزینه‌های بالائی بود که این انتشاراتی‌ها برای چاپ درخواست می‌کردند و با داشتن مجوز انتشارات می‌شد آن‌را کاهش داد و مشکل سوم نیز شبکه توزیع بود که عملا بسیاری از انتشاراتی‌ها کار توزیع را بر عهده مولف می‌گذاشتند و اصلاحا کتاب روی دست مولف، باد می‌کرد. از اینرو بعد از چند تجربه ناکامانه برای انتشار کتاب‌های حزبی توسط انتشاراتی‌های موجود، ما بهتر دیدیم که خودمان دست به تأسیس انتشارات بزنیم. در این زمینه هم مشکلاتی بروز کرد. اول این‌که سابقه‌ای برای دادن مجوز انتشارات به یک حزب در ماهیت حقوقی‌اش وجود نداشت و تازه متولیان دل‌خوشی هم از احزاب نداشتند. دوم این‌که بخش‌های مختلف حوزه نشر در حال تخصصی‌شدن است و طبعا در رقابت با سایر انتشاراتی‌ها، این نوع انتشارات حالت آماتور خواهد داشت. سوم این‌که تعداد کتاب‌‌هایی که توسط اعضا حزب تولید می‌شوند معمولا کمتر از استاندارد‌هایی است که وزارت ارشاد در نظر دارد. الان برای تمدید مجوز سه سالانه حدودا سالی 4 تا 6 کتاب باید توسط انتشارات به بازار عرضه گردد و برای شرکت در نمایشگاه بین‌المللی نیز باید حداقل سالی 10 کتاب جدید زیر چاپ برود، و مهم‌تر این‌که بطور کلی حوزه نشر حوزه سود آوری نیست و معدود انتشاراتی‌ها دخل و خرجشان متناسب است. به هر حال، سال 97 و با دو سال پیگیری مجوز انتشارات صادر شد و ما دومین حزب بعد انقلاب 57 شدیم که یک انتشارات در زیر مجموعه خودش دارد. جناب دکتر، بقیه احزاب ترغیب نشدند حالا که مسیر باز شده است در این راه گام بگذارند؟ جناب کواکبیان با ما صحبت کردند و پیگیر راه‌اندازی انتشارات بودند ولی وزارت ارشاد خیلی همراهی نکرد. احزاب بزرگتر نیز به همان دلایل پیش گفته؛ یا آنقدر نوشته‌های اعضایشان وزین است که توسط انتشارات کلاسیک منتشر می‌شود و همراه با توزیع مناسب است و یا آنقدر تعداد کتاب‌های آنها کم است که داشتن یک انتشارات برایشان صرف نمی‌کند. آیا از سایر احزاب کتابی تا الان برای چاپ به شما داده شده است؟ تا الان که نمونه‌ای نداشته‌ایم و البته تا حدودی هم طبیعی است، احزاب برای قدرت و سهم بیشتر در فضای سیاسی، در رقابت با یکدیگر هستند و طبعا در این حوزه امکان همکاری ایشان با یکدیگر کم هست، شاید اگر در جبهه مشترک باشند این کار امکان پذیرتر باشد اما با توجه به اینکه حزب اراده ملت ایران در هیچ جبهه‌ای حضور ندارد موردی هم پیشنهاد نشده است. البته ما تمایل داریم که از سایر احزاب یا کنشگران حزبی کار منتشر نمائیم ولی فعلا که موردی پیشنهاد نشده است تا ما هم بتوانیم گشودگی خود را مورد سنجش قرار دهیم. مگر شما در جبهه اصلاحات نیستید؟ بطور تشکیلاتی خیر! در بعضی موارد هم‌راستا هستیم و مواضع مشترک داریم ولی در بعضی موارد خیر، از خیلی وقت پیش در جبهه اصلاحات بسان بچه ناتنی با ما برخورد می‌شد و نهایتا حزب در سال 99 تصمیم گرفت که همکاری تشکیلاتی خویش با این مجموعه را پایان دهد و فرایند اطلاح‌طلبی و تحول‌خواهی خودش را دنبال کند. البته لازم است یک نکته را هم اینجا بگویم. ببینید شرایط داشتن یک انتشارات خیلی شبیه به داشتن یک حزب است. هم خیلی ساده است و هم خیلی سخت است. مثلا شما می‌روید و با جمع کردن یک تعداد خیلی کم، کار تاسیس حزب را شروع می‌کنید و بعد هم با مجمع عمومی 300 نفره پروانه دریافت می‌کنید. ولی سایر شرایطی که یک حزب را حزب می‌کند عملا محقق نمی‌کنید و کسی هم با این بخش کار ندارد. برای همین حدود 140 حزب داریم ولی تعداد سایت‌های ایشان به 40 تا نمی‌رسد، کمتر از ده نشریه حزبی وجود دارد و بسیاری از ایشان دفتر فیزیکی هم ندارند اعضا رسمی و جدی همه احزاب روی هم گمان نکنم بیش از 50 هزار نفر باشد. لذا راه اندازی حزب ساده ولی حزب کردن آن بسیار سخت است. از همین رو است که الان حتی احزابی که پایی در قدرت دارند نیز از داشتن حداقل‌های ساختاری یک حزب بهره‌مند نیستند. مثال می‌زنید! مثلا حزب ندای ایرانیان که دبیرکل محترمشان در دولت سمت دارند. نه نشریه دارند، نه سایت قدرتمند و فعالی دارند و نه دفتر فیزیکی توانسته‌اند تهیه کنند؛ یا همینطور حزب اتحاد ملت که یکی از اعضا شورای مرکزی ایشان، معاون رییس جمهور است. راه‌اندازی انتشارات نیز همین گونه است. الان با مقداری پیگیری می‌شود مجوز انتشارات را گرفت، ولی تبدیل کردن آن به یک انتشارات استاندارد، کار بسیار سخت و پرهزینه‌ای است. خصوصا اینکه شبکه توزیع در ایران خیلی مشکلات دارد و ظاهرا راهکاری در کوتاه‌مدت یا میان‌مدت برای اصلاح و ارتقا آن وجود ندارد. برای همین است که بیش از ده هزار انتشارات داریم و کمتر از سه هزار کتاب فروشی. در این میان باز هم در شباهت با احزاب، نوع رابطه با حاکمیت و نهادهای تاثیرگذار و قدرتمند است که می‌تواند سرنوشت شما را تعیین کند. رابطه باشد دیده می‌شوید، کتاب‌هایتان را می‌خرند، تبلیغش را می‌کنند، برایتان سهمیه در نظر می‌گیرند و اگر این رابطه نباشد، همه بار بر دوش خودتان خواهد بود. در مورد کتاب‌هایی که تا الان منتشر کرده‌اید توضیح دهید؟ چگونه این کتاب‌ها برای چاپ انتخاب شدند؟ ما در ابتدا سه حوزه مشخص را برای فعالیت خویش تعریف کردیم. یکی خود مستندات حزب اراده ملت ایران بود که ما لازم دیدیم تا خیلی دیر نشده جمع‌آوری گردد و منتشر شود. دوم بحث تحزب و ساختار حزبی و حکمرانی حزبی بود که در موردش در ایران کتاب زیادی وجود نداشت. سوم هم بحث نهادهای مدنی بود که گرچه کتاب‌های مرتبط با این حوزه زیاد است اما تحت این عنوان و بطور مجزا ادبیات فقیری دارد. در بخش مستندات حزبی نیز خیلی زود به مشکل خوردیم. چرا که انبوهی از مدارک و اسناد و خاطرات وجود داشت ولی تبدیل کردن آنها به کتاب کار سختی بود و دوستان هم‌حزبی کمتر به این امر رغبت کردند و کار بیشتر بر دوش دو سه نفر افتاد که اتفاقا مسوُولیت‌های فراوان دیگری نیز در حزب داشتند. برای همین تا الان ده جلد از این مجموعه با عنوان حاما چه می‌گوید؟ بیشتر منتشر نشده است. در مجموعه دوم که به بحث احزاب و حکمرانی حزبی می‌پردازد، همین اواخر کار یک کتاب شش‌جلدی را تمام کردیم و منتشر شد و خوشبختانه در نمایشگاه عرضه می‌شود ولی انتخاب کتاب مناسب در این حوزه بسیار سخت است چرا که کتاب‌های سایر کشورها، خیلی کم به شرایط ما مشابهت دارند. کلا در بحث احزاب به جرات چندین دهه از دنیا عقب هستیم و کتاب‌ها و مستندات آنها چندان بکار ما نمی‌آید. از بین فعالان سیاسی داخل نیز افراد صاحب‌نظر و خوش‌قریحه حزبی به تعداد انگشتان یک دست هم نیستند. لذا این بخش را هم خیلی نتوانسته‌ایم جلو ببریم. در بحث نهادهای مدنی، وضعیت اندکی بهتر است و منابع زیاد است. ما تاکنون 9 عنوان کتاب در این فروست منتشر کرده‌ایم. فروست یعنی چه؟ در پارسی‌سازی لغات، بجای کلمه مجموعه کتاب یا سری کتاب بکار می‌رود، گرچه چندان مصطلح نشده است. می‌فرمودید! در سه سال اخیر و با توجه اینکه حزب مشی سوسیال‌دموکراسی را به عنوان روش کار خویش برگزید؛ یک مجموعه در این رابطه شکل دادیم که بسیار خوب بوده است. این مجموعه در حال حاضر در ایران بدیل ندارد و اُمهات مباحث مرتبط با سوسیال‌دموکراسی را در بر میگیرد. تاکنون 9 جلد در این قالب منتشر کرده‌ایم ولی می‌تواند بیشتر هم بشود. آخرین کتاب این مجموعه پیش‌نیازهای سوسیالیسم اثر بنیان‌گذار سوسیال دموکراسی ادوارد برنشتاین است. اصل کتاب در سال 1899 میلادی نوشته شده ولی تاکنون به فارسی ترجمه نشده بود. ظاهرا تعدادی رمان و داستان نیز منتشر کرده‌اید! بلی برای شناخته‌تر شدن انتشارات و با این نیت که لااقل چند تا از کتاب‌های انتشارات به فروش مناسبی برسند در حوزه داستان، زندگی‌نامه و سایر حوزه‌ها نیز کتاب‌هائی منتشر کردیم ولی متاسفانه هنوز نتوانسته‌ایم کتاب پرفروشی داشته باشیم که به شناخته‌تر شدن انتشارات‌مان کمک کند. تاکنون پنج داستان و رمان منتشر کرده‌ایم که یکی از آنها رمان بلندی از نویسنده معروف اردنی‌فلسطینی ابراهیم نصرالله است به نام بالکن رسوایی. از نمایشگاه کتاب تهران برای ما بگوئید، آیا برای انتشارات شما، حضور در این نمایشگاه مفید بوده است؟ برای ما که هنوز نتوانسته‌ایم در سیستم توزیع، پخش‌کننده‌ای بیابیم! نمایشگاه خیلی مفید بوده است. ولی بی‌ثباتی در وضعیت نمایشگاه، از مکان آن گرفته تا نحوه تخصیص غرفه‌ها و سایر مسائل باعث شده است که نتوانیم برای این رویداد بطور دقیق برنامه‌ریزی کنیم. سال گذشته با دو روز تاخیر نهایتا یک غرفه دو متری به ما تخصیص داده شد. در نمایشگاه امسال نیز هنوز دو رویداد فرهنگی که درخواست کرده‌ایم، تعیین تکلیف نشده است. این مسائل برای انتشارات جا افتاده و مشهور معمولا مشکل ایجاد نمی‌کند ولی برای انتشاراتی‌های کوچک و ضعیف تنش‌زا هستند و نمی‌گذارند که ما حداکثر بهره‌برداری را از زمان نمایشگاه بکنیم. گرچه هر سه حضور قبلی برای شناخته شدن انتشارات و کتاب‌های ما بسیار کمک‌کننده بوده است و امیدواریم بتوانیم این روند حضور را ادامه دهیم. در سال‌های گذشته بعضی از انتشاراتی‌ها نمایشگاه را تحریم کردند، ولی شما حضور داشتید، آیا حرکت آنها را نادرست میدانید؟ من در مقام قضاوت ایشان نیستم و مطمئن هستم دلایل قابل‌قبولی برای کار خویش داشته‌اند. اما ما فضای بسیار اندکی برای بروز و ظهور داشته‌ایم و ترجیح می‌دادیم که از این مختصر فضای موجود استفاده کنیم. حزب ما در کنش‌های تحریمی مختلفی تاکنون حضور داشته است ولی در بسیاری از مواقع دیدیم که حتی وقتی این کنش منجر به نتیجه می‌شود، دیگران که از قبل قوی‌تر و متشکل‌تر بوده‌اند سود ‌می‌برند و تو‌جه‌ای به همراهی ما نمی‌کنند. لذا ما از ارائه یک دستورالعمل یکسان برای موقعیت‌های مختلف پرهیز می‌کنیم و معتقدیم که دستور کلی و ثابت وجود ندارد بلکه باید در هر زمان و مکان بر اساس شرایط عینی موجود تصمیم گرفت. از طرفی شدیدا اعتقاد داریم که نباید دیگران را تخریب کرد. هر فرد یا مجموعه بر اساس مصالحی که بطور عینی با آن برخورد می‌کند تصمیمی می‌گیرد و راهی را اتخاذ می‌کند. شاید راه آنها درست باشد این را زمان نشان میدهد، پس ترجیح می‌دهیم بر اساس اطلاعات و بضاعت خویش عمل کنیم و به نظر و تصمیم دیگران هم احترام می‌گذاریم، مگر از خطوط قرمزی نظیر منافع ملی عبور کنند یا کنشی خشونت‌ورزانه داشته باشند. در سال‌های اخیر ما گمان نمی‌کردیم که تحریم برنامه‌های فرهنگی، کمکی به مبارزات مدنی جامعه ایران می‌کند برای همین در برنامه‌ای نظیر نمایشگاه کتاب در حد توان خویش حضور یافتیم. امیدواریم خسته نشده باشید، می‌توانید در مورد برنامه‌های آتی انتشارات حزب اراده ملت ایران توضیح دهید؟ خواهش میکنم. از ابتدای سال جاری سیاست‌گزاری‌های انتشارات به شورای اطلاع‌رسانی و رسانه حزب با ریاست دکتر حسن اکبری‌بیرق سپرده شده است. ایشان علاوه بر شخصیت حزبی و سیاسی که دارند در حوزه ادبیات و رسانه صاحب‌نظر هستند و مطمئنا شاهد جهشی در فعالیت‌های انتشارات و سایر رسانه‌های حزبی خواهیم بود. در اصل این نمایشگاه آخرین دوره حضور انتشارات با مدیریت من خواهد بود. برنامه‌های آتی را نیز ایشان و مجموعه تحت مدیریت‌شان که من هم عضوی در آن هستم تعیین خواهد نمود. ولی انتشار چند کتاب برجسته در دستور کار ایشان است که امیدواریم در سال آینده شاهد رونمائی از آنها در نمایشگاه باشیم. جناب فرهانچی از خود شما هم تاکنون چند کتاب منتشر شده است، می‌توانید در مورد آنها توضیح دهید. من تاکنون 4 کتاب در حوزه تخصصی و حرفه‌ای خودم تدوین کرده‌ام که همه توسط انتشارات دانشگاهی به چاپ رسیده‌اند. اما در حوزه سیاسی و اجتماعی در تالیف و ترجمه 10 کتاب نقش داشته‌ام. تعداد زیادی از آنها در مورد حزب اراده ملت ایران بوده است و چندتای آنها نیز در زمینه تحزب و نهادهای مدنی بوده‌اند. ظاهرا خودتان نیز کتاب‌خوان حرفه‌ای هستید. حقیقتش قبلا بودم. از دوره نوجوانی تا حدود 40 سالگی بطور مستمر و در حوزه‌های مختلف کتاب می‌خواندم و بزرگترین سرگرمی‌ام کتاب خواندن بود. ولی بعد از ورود حرفه‌ای به دنیای سیاست، کمبود وقت اجازه نداده است که به آن وسعت مطالعه کنم. الان با تغییرات رخ داده در ابزارهای تکنولوژیک برای سرگرمی، بیشتر فیلم و کلیپ می‌بینم تا اینکه کتاب بخوانم. البته برای کارم چه در حوزه سیاست و چه در حوزه حرفه‌ای بیشتر مقالات را مطالعه می‌کنم. و در آخر نکته‌ای هست که بخواهید بیان کنید. هفته گذشته نقل‌قولی از مارکس را خواندم که در آن اشاره شده بود به اینکه در دنیای مدرن لذت مشروط شده است و فرزند خلف سرمایه‌داری آدمی هست که فقط از چیزی که داشته باشد، میتواند لذت ببرد و اینگونه بسادگی تمام، گشودگی جهان را از دست می‌دهد. گرچه بحث مارکس جوان در مورد مالکیت است اما به نظرم رسید که کتاب یکی از پدیده‌هائی است که می‌توان بدون مالک بودنش، این گشودگی جهان را تجربه کرد و از آن لذت برد. ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید

کتاب‌ها دریچه‌ای به گشودگی جهان هستند

آموزش حزبی؛ درس‌گفتارهای تشکیلاتی

مبانی مردم‌سالاری اجتماعی (سوسیال دموکراسی)

پیش نیازهای سوسیالیسم و وظایف سوسیال دموکراسی

لزوم اجماع بر سر منافع ملی

کوره راه

فریادی بر دیوار

راقمان انقلاب ها (در حکایت انقلاب‌های جهان تا انقلاب 1952 مصر)

شوراها

اندیشه‌های سیاسی سید قطب و تأثیر آن بر جنبش های اسلامی معاصر مصر

یک خوشه نور

چگونه یک اتحادیه کارگری راه بیندازیم

با گذشت زمان و با توجه به شرایط موجود در اقتصاد و سیاست جهانی، لزوم بازگشت به الگوی مردم‌سالاری اجتماعی بیشتر احساس می‌شود. الگویی که ضمن پذیرش واقعیت‌های موجود دنیای سرمایه‌محور، تلاش می‌کند که عوارض و تبعات موجود را به کمینه‌ترین میزان برساند.

درباره مجموعه “خوانشی نوین: مردم‌سالاری اجتماعی”

به همین نحیفی سهم ما از تاریخ

ابراهیم نصرالله: نویسنده فلسطینی تبار، زاده اردن را می‌توان یکی از برجسته ترین نویسندگان معاصر عرب دانست. علاوه بر این‌ها در حوزه شعر، موسیقی، سینما نقد ادبی و... هم دستی بر آتش دارد.

بالکن رسوایی

برنامه ای برای اداره‌کل سازمان‌های‌مردم‌نهاد و خیرین سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

ثبات مدیریت شهری در آستانه تغییرات کلان: تأملی بر تمدید مدت شورا و سرنوشت شهردار

قصّه ی پر غصّه ی ارباب معرفت

آیا احزاب فقط زینت المجالس هستند؟

روایت بنیادین حزب اراده ملت ایران

قلم!!!

به احترام تماشاچی

زندگی‌های بی‌نام

خلاصه مقاله: تنوع ژنتیکی و شبکه ژنتیکی مشترک اقوام ایرانی

سیاست زبانی و قدرت اقوام: زبان، هویت و عدالت در جامعه چندزبانه

آموزش طبیعت

پسماندها را دریابیم

مبارزه بیولوژیکی با پرورش کفشدوزک و استفاده از آن در کشاورزی ایران

اصول سیاست خارجی آمریکا و حرکت خلاف جهت ترامپ

جهان در هفته‌ای که گذشت (92)

کنگره یازدهم حزب در سال جاری برگزار خواهد شد

تعداد کارگروه های حزب اراده ملت ایران به شش رسید

تحلیل های هفتگی سیزده، انتشار عمومی خواهند یافت

رونمائی از دو کتاب تازه حزب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در اردیبهشت سال جاری

نگاهی کوتاه و ساده به وضعیت احزاب سیاسی در گرجستان

امتناع حکمرانی حزبی اما و اگر های تحزب در ایران

ابتذال تحزّب!

مطالبات مدنی، در هیاهوی منازعات بین‌المللی

دفاع از حقوق دشمنم، آری یا خیر؟

نقش اصلاح حزب برای ارتقای سطح تحولات جامعه

بررسی سوسیال دموکراسی در احزاب ایران

روز طبیعت 1404

بر چسب بازیافت

کاربست مبلمان شهری در بافت های سنتی شهری و مزایا و معایب آن

کاشان شهری برلبه ی تیغ

ایمن‌سازی جاده‌ها در ایران؛ ضرورت فراموش‌شده زیرساخت‌های مواصلاتی