دستورالعمل جدید مدیریت انرژی؛
ظهرها شام بخوریم؟!
سرمقاله
بزرگنمایی:
مشکلات ساختاری، مهارت و تفکر مدیریتی می خواهد و صد هزرا مرتبه شکر که ما از نوابغ علم مدیریت در سطوح بالای مدیریتی کشورمان برخورداریم. همین تصمیم نبوغ آمیز و محیّرالعقول وزارت محترم آموزش و پرورش به ذهن کدام انسان عادی ای می رسید. باید نابغه بود تا چنان گرهی را چنین آسان بتوان گشود
کاظم طیبی فرد
مشکلات ساختاری، مهارت و تفکر مدیریتی می خواهد و صد هزرا مرتبه شکر که ما از نوابغ علم مدیریت در سطوح بالای مدیریتی کشورمان برخورداریم. همین تصمیم نبوغ آمیز و محیّرالعقول وزارت محترم آموزش و پرورش به ذهن کدام انسان عادی ای می رسید. باید نابغه بود تا چنان گرهی را چنین آسان بتوان گشود.
درست است که فقط چند روز تا پایان سال تحصیلی مانده و درست است که اغلب مدارس فاقد کولر و سیستم سرمایشی هستند ولی تغییر ساعت کاری مدارس، تصمیم کمی نبود! واقعاً شجاعت می خواست و شجاعت در تصمیم گیری از ویژگیهای نوابغ است.
کمتر از یک هفته به پایان سال تحصیلی مانده، ساعت کار مدارس 6 تا 13 شد. نه فقط شیفت صبح بلکه هر دو شیفت صبح و بعد از ظهر در همین محدوده ی زمانی، کلاسهایشان را برگزار می کنند، یعنی باید بکنند. شیفت صبح از ساعت 6 تا 9 و نیم و شیفت بعد از ظهر از ساعت10تا13. البته از این پس نام شیفت ها را به شیفت اوّلِ صبح و شیفت آخر صبح یا قبل از ظهر تغییر می دهیم ولی این هم چیزی از ارزشهای چنین تدبیر مدیریتی ای نمی کاهد. به این ترتیب، این چند روزِ باقی مانده از مدارس، اگر با دخالت و دسیسه ی دشمنان و اجانب تعطیل نشود، از ابتدای صبح و بلافاصله بعد از نماز و صبحانه تا حوالی اذان ظهر سرهم می آید و بعد از ظهرها برقی مصرف نمی شود. می دانید که، مدارس، اسراف گرترینِ مراکز در مصرف انرژی برق و هر گونه انرژی ای هستند!
صاحب این قلم از شنیدن این خبر جدید و لحاظ چنین تدبیر مدیریتی ای چنان مشعوف شده که، ذهن ناقصش، البته نه در حد نوابغ مدیریتی سکاندار کشور، ولی در حد و بضاعت خودش، جوشیدن گرفته. می-اندیشم که اصلاً چرا این سبک جدید مدیریتی را در بقیه ی امور به کار نبندیم؟ مگر هدف اصلی آموزش و دانشگاههای ما بومی سازی علوم نبود، از این سبک مدیریتی بومی تر که نداریم!
اصلاً بیائید از این به بعد ظهرها شام بخوریم و شب ها نهار. می دانید چرا؟ چون در تأمین انرژی گاز هم مشکل داریم و مردم ما به خاطر تناول پلو و خورشت در هنگام نهار، گاز بیشتری برای پخت و پز استفاده می کنند تا شام. با این تدبیر که از ذهن مستعد من ظهور کرده در مصرف گاز هم مشکلی نخواهیم داشت.
مشکل برق و گاز که به همین راحتی با تدبیر مدیریتی جدید و سبک علمی مدیریت بومی به این ترتیب حل می شود، می ماند مشکل آب. این مشکل هم با همین دست فرمان و فرمول حل می شود، فقط کافی ست بی خردی را کنار بگذاریم و به جای آب، دوغ بنوشیم.دیدید چه راحت بود؟!
تازه، تمهیدات نبوغ آمیز دیگری هم در این سبک مدیریتی هست که تنها بحران را رفع می کند، حتّی باعث افزایش ارزآوری از طریق صادرات انرژی هم می شود. همانطور که ان مسئول محترم توصیه فرمودند، آفتابه و بادبزن تهیه می کنیم. دولت هم می تواند برای کمک به دهکهای پایین درآمدی آفتابه و بادبزن یارانه ای توزیع کند، فقط کافی ست که سلطان آفتابه و سلطان بادبزن را بگیریم و انبارهایشان را مصادره و حراج تا توزیع کنیم.
اصلاً وقتی شب ها به یُمن تغییرات اقلیمی، هوا خنک می شود و عملاً در حال تبدیل شدنِ زیست بوممان به کویر هستیم، چرا روزها نخوابیم و شب ها کار نکنیم؟! یک پویش دائمی هم راه می اندازیم به نام “دو درجه این ور، دو درجه او ن ور”. شش ماه اول سال، کمپین مورد نظر می شود کمپین “دو درجه کمتر “، بلافاصله از اوائل پائیز طی مراسم باشکوهی در برج میلاد می شود “دو درجه بیشتر “. بر اساس این پویش، از این به بعد شب ها کار می کنیم ولی چراغی روشن نمی کنیم چون هم در مصرف برق صرفه جویی کنیم و هم در تاریکی نیاز به لباس نداشته باشیم و گرممان نشود.
***
نمی دانم چرا اینها را می نویسم و ایده های نبوغ آمیزم را لو می دهم. همه ی اینها را می توانم به عنوان برنامه ی عملیاتی یا شعار انتخاباتی ارائه کنم تا پست و مقامی بگیرم. پستی و مقامی بگیرم، خود به خود با سواد و عالِم هم می شوم. خودم بارها دیده ام که طرف به محض گرفتن یک پست کوچک و محلی، دکتر می شود و آقا یا خانم دکتر صدایش می کنند.
البته من کمتر از آنم که به دیگران توصیه ای کنم ولی اگر رمز موفقیت من را خواسته باشید، باید به عرض برسانم مه رمز آن فقط تأسی به مدیران لایق و نابغه است و بس.شما هم امتحان کنید و اینقدر سیاه نمایی نکنید و غر نزنید!
حزب اراده ملت ایران , حاما , افشین فرهانچی , احمد حکیمی پور , سوسیال دموکراسی , اصلاحات , اصلاح طلب , حسین اکبری بیرق , رحیم حمزه , پیام فیض , مسعود خادمی , زهره رحیمی