آخرین مطالب

جستاری درباب آزادی و دینداری اندیشه

جستاری درباب آزادی و دینداری

  بزرگنمایی:
بحث از مفاهیم اخلاقی و کاربست آنها در دین، نسبت دین با اخلاق، و اینکه ارزشها و مفاهیم حاوی آن چه کاربرد و چه نسبتی با آموزه ها، گزاره ها و مدعیات دینها دارند، بحث رایج و پردامنه ای بوده و هست، گمان می رود که در آینده نیز باشد.

کاظم طیبی فرد 
بحث از مفاهیم اخلاقی و کاربست آنها در دین، نسبت دین با اخلاق، و اینکه ارزشها و مفاهیم حاوی آن چه کاربرد و چه نسبتی با آموزه ها، گزاره ها و مدعیات دینها دارند، بحث رایج و پردامنه ای بوده و هست، گمان می رود که در آینده نیز باشد.
اما در این مباحثات و مجادلات، التقاط و ادغام، خَلط مفاهیم و درهم آمیختگی های غیرضروری ای اتفاق می افتد که نه ضرورتی دارد و نه منطق و عقلانیتی. مثلا در باب ارزیابی ارزشی چون "آزادی" در چهارچوب ادیان، معمولاً چند مغالطه و خلط مفاهیم اتفاق می افتد که حاصل این آمیزشهای ناروا تولید و ارائه مباحثی حول نسبت آزادی  با یک دین خاص است. چنانکه به بحث از وجود و ارزشداری "ازادی" در اسلام نیز پرداخته می شود و یا ادیان مختلف و اسلام را دینی دارای آزادی درونی یا دارای آموزه های آزاد معرفی می شوند.
به گمان نگارنده ی این سطور، حداقل دو اشتباه-چه بصورت خلط مفهوم و چه بصورت مغالطه- موجد و موجب اصلی این اشتباه است.
لازم است که بر این نکته تأکید نمایم که بحث من درباب روا یا ناروا بودن چنین تفاسیری نیست. یعنی قصد آنرا ندارم که نفیاً یا ایجاباً به وجود آزادی در دین بپردازم بلکه به دلایلی که خواهد آمد، اعتقاد دارم، پرداختن به این موضوع و مفهوم و برقرار نمودن ملازمه بین مفهوم آزادی با دین-هر دینی- اساساً و در ذات خود اشتباه است.
لازمه ی وجود آزادی، و به طبع، لازمه عقلانیت و موجه بودن پرداختن به این مفهوم آن است که وجود"اختیار" را از قبل در نظر گرفته باشیم. یعنی تکلیف خود را با این مفهوم مشخص کرده و بدانیم که برای وجود آزادی به چه نوع و چه میزان از "اختیار" نیاز است. پیداست که در صورت عدم اعتقاد به وجود "اختیار" طرح موضوع "آزادی" منتفی به انتفاء موضوع و ملغی خواهد شد.
مساله ی من "اختیار" و موضع ادیان نسبت به آن نیست چراکه تمام ادیان الهی و غیر آن، موضع مشخصی در اینباره اختیار کرده اند بلکه نکته ای که قصد اشاره و تنذیر بدان را دارم این است که طرح مفهوم "آزادی" و تلاش در برقراری یا نفی وجود ملازمه ی بین آن با دین را از اساس بی مورد و ناوارد می دانم به این دلیل مشخص که دین از مقوله تکلیف است و نه حق.جایی که مساله و مقوله ی اصلی، تکلیف باشد، نه آزادی موضوعیت پیدا می کند و نه متعاقب آن، اختیار.
برای استدلال در این باره لازم می دانم که ابتدا به اشتباه اصلی در مواجهه ی ازادی و دین بپردازم  تا از خلال پرداختن  به آنها، مدعای اصلی خود را که در فراز قبلی عرضه نمودم، مستدل نمایم. 
1.عدم تمایز مفاهیم"آزادی از"با "آزادی در":
همانگونه که ادوارد مور( فیلسوف انگلیسی قرن 1 م) بیان کرده و بنده هم با او همدل هستم، در ارزیابی و استفاده از مفاهیمی که بار ارزشی دارند، لازم است که میان دو گونه از هر ارزش تمایز قائل شویم.ارزشهای اخلاقی همگانی از قبیل آزادی،عدالت، شفقت،احسان و... در ذات خود دو گونه‌اند؛ارزش مورد نظر "از" یا ارزش مورد نظر "در".
بر این مبنا،باید میان "آزادی از" و "آزادی در" تمایز قائل شویم.
این مقدمه عرض شد تا به این نکته اشاره کنم که در بررسی مقوله‌ی "دین"، البته بعد از ایضاح مفهوم آن، باید مشخص شود که در این چهارچوب(concept) مورد نظر، "آزادی از چه؟" و "آزادی در چه؟"اینجا مقدمه‌ی دیگری نیز نیاز است یعنی نیاز است که تعریف مورد قبول خود از مفهوم "دین" را نیز از قبل مشخص کرده باشیم.
به نظر استاد مصطفی ملکیان،با سه گونه از مفهوم "دین" مواجهیم.اول دین به معنای نقشه‌ی راه،دوم دین به معنای نسخه‌ی درمانی و سوم دین به معنای قانون.
بنده از همین تقسیم بندی استفاده میکنم چون آنرا وافی به مقصود می‌پندارم.
اگر دین را به عنوان نقشه‌ی راه زندگی بدانیم و معتقد باشیم که دین یک نقشه‌ی راه جامع برای رهسپاری ما تا رسیدن به یک مقصد مشخص است"از" این نقشه آزاد نیستیم و نمیتوانیم بر خلاف آن حرکت کنیم اما بسته به شرایط،ممکن است از میزان قابل توجهی دارای آزادی "در" انتخاب بین مسیرهای ممکن باشیم.
اگر دین را به معنای نسخه‌ی درمان انسان بدانیم،آنگاه نه در پذیرش آن آزادیم و نه از پذیرش آن.
همچنین است اگر دین را به مثابه قانون بپنداریم.اگر دین را قانون حاکم بر جهان بدانیم،نه از آن آزادیم و نه در آن بلکه ملزم هستیم تمام آن قانون را نعل به نعل به اجرا درآوریم.
بنا بر این، فقط در یکی از تلقی‌های رایج از دین،آن هم به مقدار محدود و در حد امکانِ احتمالی آزادی عمل داریم.
بطور خلاصه و واضح، بنا بر ادعای ادیان، ما انسانها ملزم به انتخاب یک دین و التزام به آن هستیم و در صورت نپذیرفتن  دین،رستگاری و سعادتمان غیر ممکن است. پس در پذیرفتن دین، "آزادی از" وجود ندارد.
هنگامی که یک دین را اختیار کرده و خود را ملزم بدان نمودیم، با این انتخاب، از "آزادی در" هم خود را محروم کرده‌ایم چون بنا بر ادعا در هر سه تلقی از دین، دین یک بسته و پکیج مشخص و محدود است و از اینرو حق نداریم به برخی از الزامات آن معتقد باشیم و برخی دیگر را رد کنیم‌.
به شاهدی از این مدعا در نص قرآن  توجه کنید که "الذین یومن ببعضِ و یکفر ببعض، (نساء150)" یعنی کسانی که به برخی دستورات و باورهای دینی اعتقاد داشته و آنرا پذیرفته،اما برخی دیگر را رد می‌کنند،مومن نیستند.
بنا بر این، با نظر به دین و با بررسی درون دینی آزادی به هیچ گونه‌ای وجود ندارد و ممکن نیست.


2.خلط مفاهیم اخلاقی و استلزامیِ اعتباری:
در گفتار مورد اشاره و متن تلخیصی آن، چند بار به توصیه‌های آزادی خواهانه در درون دین اسلام اشاره شده اما کل این اشارات، حاصل یک خلط مفهوم‌اند. 
مثلاً چنانچه به توصیه‌ی به آزادگی اشاره شده، منظور، آزادی از منویات دینی نیست بلکه غرض گوینده، آزادگی در معنای اخلاقی آن است.
در عبارت "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید"مفهوم آزادگی به ارزش فطری درونی انسان اشاره دارد به این معنا که مخاطب را توصیه میکند، اگر حتی التزامی به دین ندارند به ارزشهای فطری خود پایبند باشند و بر مبنای تمایز حق و باطل در وجدان خود عمل کرده و دست از ظلم و تعدی بردارند.

در نهایت، به گمانم،بحث از آزادی در مقوله‌ی دین از یک اشتباه مبنایی نشات گرفته. اشتباه از آنجا نشات گرفته که به ملزومات آزادی توجه نکرده‌ایم. مقوله‌ی آزادی مستلزم مقوله‌ی حق است یعنی جایی که حق وجود دارد،آزادی قابل طرح است.این در حالی است که در چهارچوب دین، مقوله‌ی حق مطرح نیست. به جای "حق" دینها به "تکلیف" نظر دارند.
از اینرو، در مبحثی که مقوله‌ی "تکلیف" مبنا و اساس است،در اساس،طرح بحث از آزادی یک اشتباه ناشی از خلط مفاهیم و عدم ایضاح آنهاست.

پ‌ن: در باب مقوله‌ی آزادی و نسبت آن با حق،یادداشتی از نگارنده‌ی این سطور در نشریه‌ی "اراده ملت" با عنوان "آزادی و ملازمه‌ی حق و تکلیف" منتشر شده.


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

ثبات مدیریت شهری در آستانه تغییرات کلان: تأملی بر تمدید مدت شورا و سرنوشت شهردار

قصّه ی پر غصّه ی ارباب معرفت

آیا احزاب فقط زینت المجالس هستند؟

روایت بنیادین حزب اراده ملت ایران

قلم!!!

به احترام تماشاچی

زندگی‌های بی‌نام

خلاصه مقاله: تنوع ژنتیکی و شبکه ژنتیکی مشترک اقوام ایرانی

سیاست زبانی و قدرت اقوام: زبان، هویت و عدالت در جامعه چندزبانه

آموزش طبیعت

پسماندها را دریابیم

مبارزه بیولوژیکی با پرورش کفشدوزک و استفاده از آن در کشاورزی ایران

اصول سیاست خارجی آمریکا و حرکت خلاف جهت ترامپ

جهان در هفته‌ای که گذشت (92)

کنگره یازدهم حزب در سال جاری برگزار خواهد شد

تعداد کارگروه های حزب اراده ملت ایران به شش رسید

تحلیل های هفتگی سیزده، انتشار عمومی خواهند یافت

رونمائی از دو کتاب تازه حزب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در اردیبهشت سال جاری

نگاهی کوتاه و ساده به وضعیت احزاب سیاسی در گرجستان

امتناع حکمرانی حزبی اما و اگر های تحزب در ایران

ابتذال تحزّب!

مطالبات مدنی، در هیاهوی منازعات بین‌المللی

دفاع از حقوق دشمنم، آری یا خیر؟

نقش اصلاح حزب برای ارتقای سطح تحولات جامعه

بررسی سوسیال دموکراسی در احزاب ایران

روز طبیعت 1404

بر چسب بازیافت

کاربست مبلمان شهری در بافت های سنتی شهری و مزایا و معایب آن

کاشان شهری برلبه ی تیغ

ایمن‌سازی جاده‌ها در ایران؛ ضرورت فراموش‌شده زیرساخت‌های مواصلاتی

آخرین بازمانده!!!

ویل دورانت و لذایذ فلسفه

معرفی و نقد کتاب “نوبت شماست! نوسازی اتحادیه‌های معلمان”

یک قدم مانده به اپیدمی فقر!

محدودیت سقف معافیت مالیاتی در سال 1404: بررسی ابعاد حقوقی و اقتصادی

جهان در هفته‌ای که گذشت (91)

بازگشایی دوباره دفتر حزب اراده ملت ایران پس از تعطیلات نوروزی

حضور انتشارات حزب اراده ملت ایران در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

دو کتاب جدید انتشارات حزب اراده ملت ایران روانه چاپخانه شد.

تحلیل‌های هفتگی حزب اراده ملت ایران منتشر شد

پایداری در برنامه‌ریزی برای سکونت‌گاه‌ها؛ ابزاری برای مدیران شهری

راهنمای جریان سازی جنسیتی

انتخابات، بررسی صورت‌های مالی و تأکید بر شفافیت در دستور کار مجمع سالانه انجمن حسابداران خبره ایران

پنجاه‌مین کتاب انتشارات حزب اراده ملت ایران منتشر شد

جلسه شورای مرکزی حزب اراده ملت ساعت 9 روز جمعه 24 اسفند 1403

انتشار ویژه‌نامه محیط زیست با آثار جمعی از نویسندگان و پژوهشگران

انتشار مجموعه‌ای از کتاب‌های پژوهشی و سیاسی در سال 1403

جهان در هفته‌ای که گذشت (90)

افزایش اختیارات استانداران و تأثیر آن بر مدیریت محلی

سه رکن اساسی در برندسازی شخصی